تحقیقات انجام شده در داخل کشور
کنعانی (۱۳۷۸) به “بررسی تأثیر روش تدریس مشارکتی در مقایسه با آموزش سنتی (سخنرانی) بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر پایه اول متوسطه شهرستان مرودشت” پرداخت. این پژوهش بر روی ۱۰۰ نفر (۵۰ دختر و ۵۰ پسر) از دانشآموزان انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که یادگیری مشارکتی بیشتر از یادگیری سنتی موجب افزایش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان می شود. همچنین یادگیری مشارکتی تأثیر یکسانی بر پیشرفت تحصیلی پسران و دختران دارد و به علاوه دانشآموزان قوی، متوسط، ضعیف به یک میزان از یادگیری سود میبرند.
پژوهشی تحت عنوان «تأثیر یادگیری مشارکتی در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری در درس ریاضی و خواندن دانشآموزان ناحیه ۳ آموزش و پرورش شهر کرج» توسط مریم امینزاده تبریزی در سال تحصیلی ۸۱-۱۳۸۰ انجام شده است که فرضیه های پژوهش عبارتند از:
-
- آموزش از طریق روش مشارکتی به دانشآموزان دچار اختلال یادگیری در خواندن به افزایش پیشرفت تحصیلی این دانشآموزان در درس خواندن (قرائت فارسی) منجر می شود.
- آموزش از طریق روش مشارکتی به دانشآموزان دچار اختلال یادگیری در حساب به افزایش پیشرفت تحصیلی این دانشآموزان در درس ریاضی منجر می شود.
جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل تمام دانشآموزان دختر دچار اختلال یادگیری در خواندن و حساب مدارس ابتدایی شهرستان کرج بود و گروه نمونه ای شامل ۶۴ نفر از ناحیه ۳ آموزش و پرورش شهرستان کرج (انتخاب این ناحیه به شکل تصادفی از بین ۴ ناحیه بوده است) به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند. نتایج بررسی آماری نمرههای پیشآزمون و پسآزمون گروههای آزمایش و گواه نشان داد که پس از آموزش فوق، تفاوت معناداری بین نمرههای گروه ها وجود دارد. یعنی آموزش به روش مشارکتی منجر به افزایش پیشرفت تحصیلی گروههای آزمایشی شده و فرضیه پژوهش مورد تأیید قرار گرفته است (بذرگری، ۱۳۸۱).
تحقیقات نشان داده است که یادگیری مشارکتی در مقایسه با یادگیری انفرادی در پیشرفت تحصیلی تأثیر دارد از جمله مبین، ۱۳۸۱ پژوهشی را با عنوان «تأثیر روش یادگیری مشارکتی و یادگیری انفرادی بر پیشرفت تحصیلی زبان انگلیسی دانشآموزان پسر سال سوم راهنمایی منطقه آموزش و پرورش بخش انار» از توابع رفسنجان انجام داد که این نتایج به دست آمد. پیشرفت تحصیلی دانشآموزانی که با روش یادگیری مشارکتی به یادگیری پرداخته بودند بیشتر از دانشآموزانی بود که با روش یادگیری انفرادی به یادگیری پرداخته بودند هم چنین در این تحقیق مشخص شد که در پیشرفت تحصیلی در تلفظ انگلیسی بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری وجود نداشت. (اکبری، ۱۳۸۱)
در پژوهشی تحت عنوان “مطالعه تأثیر روش تدریس جیگ ساو و بر رشد مهارتهای اجتماعی پایه دوم راهنمایی شهر ایرانشهر” توسط امین ملازهی در سال ۸۱-۱۳۸۰ انجام شده است. چنین نتیجه گیری می شود که روش تدریس جیگ ساو بر مهارتهای اجتماعی دانشآموزان پایه دوم راهنمایی شهر ایرانشهر تأثیر معنی دار دارد. این پژوهش که از بین ۲۰۵۴ دانشآموز که از این تعداد ۱۰۹۱ دانشآموز پسر و ۹۶۳ دانشآموز دختر بوده است و با شیوه نمونه گیری تصادفی خوشهای ۸۰ دانشآموز از بین مدارس راهنمایی شهر ایرانشهر صورت پذیرفت با روایی محتوایی آزمون اساتید علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت تأیید شده و پایایی این تحقیق با روش آلفای کرونباخ۸۳/۰ به دست آمد که حاکی از تأثیر روش تدریس جیگ ساو بر رشد مؤلفه های اجتماعی کلی دانشآموزان می باشد.
قراملکی (۱۳۸۶) در پژوهش خود با عنوان تأثیر روش تدریس فعال در رشد مهارتهای اجتماعی دانشآموزان مورد مطالعه قرار داد که نتایج زیر حاصل گردید:
-
- اثر روش تدریس بارش مغزی بر رشد مهارتهای اجتماعی دانشآموزان مثبت بوده است.
-
- اثر روش تدریس فعال حل مسأله بر رشد مهارتهای اجتماعی دانشآموزان مثبت بود هاست.
- اثر تدریس بارش مغزی در مقایسه با روش تدرس حل مسأله بر رشد مهارتهای اجتماعی دانشآموزان بیشتر بوده است.
فضلی در سال (۱۳۸۷) طی پژوهشی با عنوان “بررسی مقایسهای تأثیر روش تدریس فعال و غیرفعال به پیشرفت تحصیلی دانشآموزان” نشان می دهد که بیان نمرات درس، رتبه های مهارت برقراری ارتباط و رتبه های نگرش عاطفی دانشآموزان دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد. علاوه بر این نمرات امتحان نهایی، رتبه مهارت و نگرش دانشآموزان گروه آزمایش از گروه شاهد بیشتر است.
طبری (۱۳۸۷) در تحقیقی با عنوان بررسی مقایسهای اثرات آموزشی روشهای فعال تدریس افزایش میزان مهارتهای اجتماعی دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی استان مازندران بیان میدارد که روشهای نوین فعال تدریس باعث پیشرفت تحصیلی و مهارتهای اجتماعی دانشآموزان می گردد.
فرخی (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان اثربخشی روش تدریس همیاری بر انگیزه پیشرفت تحصیلی در درس علوم تجربی دانشآموزان دختر پایه پنجم ابتدایی ناحیه ۷ شهر مشهد در سال تحصیلی ۸۹-۸۸ بیان داشت که روش تدریس همیاری بر انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر پایه پنجم مؤثر بوده است.
شعبانی (۱۳۷۴) نشان داد روشهای فعال تدریس در افزایش تواناییهایی شناختی، عاطفی و رفتاری دانشآموزان نظام جدید مؤثر هستند. عباسیان (۱۳۷۶) نیز در پژوهشی که درباره تأثیر روشهای تدریس بر پیشرفت درسی دانشآموزان انجام داد، به این نتیجه رسید که دانشآموزان گروه آزمایش که بر اساس الگوها و روشهای فعال تدریس آموزش دیده بودند، به مراتب موفق تر از دانشآموزان گروه گواه بودند که با روشهای معمولی آموزش میدیدند.
۱-در تحقیقی که مبینی در شهرستان رفسنجان در سال ۱۳۷۷ انجام داده است نتایج زیر به دست آمده است:
الف)پیشرفت تحصیلی دانشآموزانی که با روش یادگیری مشارکتی به یادگیری پرداخته بودند (گروه آزمایشی) در کل و در املاء گرامر، خزانه لغات و درک مطلب زبان انگلیسی، بیشتر از دانشآموزانی بود که به روش یادگیری انفرادی به یادگیری پرداخته بودند. (گروه کنترل)
-
- – Malcolm ↑
-
- – Robert ↑
-
- – Mayerz ↑
-
- – Carl Ragerz ↑
-
- – Celer ↑
-
- – Hartman ↑
-
- – Ghat and Sefran ↑
-
- – Madsg ↑
-
- – Santos and Elsop ↑
-
- – Moute ↑
-
- – Cartleg and Milbern ↑
-
- – Mikelson ↑
-
- – Harji ↑
-
- – Erikson ↑
-
- – Segrin ↑
-
- – Friver ↑
-
- – Filipse ↑
-
- – Mackkovayer and Prastli ↑
-
- – Arkile ↑
-
- – Celi ↑
-
- – Kamps and Kay ↑
-
- – Traver ↑
-
- – Ilser and Fridriksen ↑
-
- – Ghirshman ↑
-
- – hennessy ↑
-
- – Loannis and Efrosini ↑
-
- – Morris ↑
-
- – Morrison ↑