با در نظر گرفتن شیوع بالای مشکلات زناشویی و بررسی پژوهش هایی که در مورد رویکردهای زوج درمانی صورت گرفته است، شناسایی و درمان این مشکلات اهمیتی دو چندان پیدا میکند، همچنین با توجه به ویژگی های مثبت زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر، از جمله تأکید بر دو مؤلفه ی پذیرش و تغییر که لازمه داشتن یک ارتباط مناسب با همسر میباشد و اینکه در چندین پژوهش تجربی و کنترل شده، اثربخشی بالایی را برای این مدل درمانی گزارش کرده اند و فقدان پژوهش کافی در زمینه بررسی اثربخشی این شیوه درمانی در زوجین ایرانی، موضوع این تحقیق اثر بخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در درمان مشکلات زناشویی است تا تاثیرات فنون مبتنی بر پذیرش مورد پژوهش قرار گیرد، از طرفی به دلیل مطرح بودن زوج درمانی به عنوان یکی از روش های اثربخش در درمان اختلال افسردگی و نقش مهم مشکلات زناشویی در افسردگی، در این پژوهش اثربخشی این درمان در کاهش علایم افسردگی نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
۱-۳ – اهمیت پژوهش :
افسردگی اختلالی است که زندگی میلیون ها نفر در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داده است تا جایی که عده ای افسردگی را رایج ترین اختلال روان پزشکی می دانند. شیوع بالای افسردگی باعث شده که این اختلال همواره از سوی پژوهشگران مورد توجه قرار گیرد و بررسی آن جزء مطالعات مهم در حوزه آسیب شناسی روانی محسوب گردد ، به طوری که نظریه ها و پژوهش های بسیاری در مورد توجیه این اختلال موجود است از سویی دیگر افسردگی یک اختلال عود کننده نیز میباشد ، بیشتر افرادی که برای اولین بار مبتلا به افسردگی میشوند ، حتی در صورت بهبودی کامل نیز دوره هایی از عود را تجربه خواهند کرد هارتون؛ کرک و سالکوس کیس؛ کلارک (۱۹۸۹)پیشبینی سازمان جهانی بهداشت برای ۲۰۲۰ حاکی از این است که تا آن سال افسردگی در بین تمام بیماری ها ، مقام دوم را از نظر آسیب های ناشی از بیماری خواهد داشت ( سگال و همکاران ۲۰۰۲ ). همچنین افسردگی یکی از مهم ترین عوامل دخیل در خودکشی نیز محسوب میگردد و اگر احتمال بالای خودکشی در اثر افسردگی را به سایر پیامدهای آن از جمله طلاق ، اختلال در روابط بین فردی و اختلال در عملکرد شغلی و مشکل در تربیت فرزندان اضافه کنیم خطر و میزان آسیب زایی این اختلال آشکارتر می شود .
در چنین شرایطی نیاز به پژوهش در مورد اثربخشی شیوه های درمانی موجود برای درمان افسردگی در جوامع مختلف ، به منظور بررسی میزان تناسب آن ها با شرایط خاص فرهنگی ، اجتماعی و اثربخشی سریع ، پایدار ، کم هزینه و برخوردار از حمایت تجربی لازم و ضروری است .
از طرفی با توجه به اینکه IBCT [۱۶]رویکرد مناسبی در برطرف کردن نقاط ضعف زوج درمانی رفتاری میتواند باشد و پژوهش هایی که اجرا شده است موید این موضوع است(یلر[۱۷] و همکاران۲۰۰۸)، اما مولفین این پژوهش ها نیز معتقدند که پژوهش های بیشتری به ویژه به صورت تک موردی نیاز است تا مطالعات قبلی قابل تأیید و تعمیم باشد. پژوهشگران دیگر نیز ( برای مثال بارس و گوران، ۲۰۰۸) معتقدند که در حال حاضر هیچ یک از درمان های جدید ملاک های EST[18] را برآورد نمیکند و به ویژه IBCT باید توسط پژوهشگران مستقل ارزیابی گردد. بسیاری از پژوهشگران ( به عنوان مثال کریستنسن[۱۹] و همکاران ۲۰۰۵، اشنایدر و همکاران ۲۰۰۶) اخیراً به این نتیجه رسیده اند که پژوهش های زوج درمانی با گروههای بزرگ تصادفی سازی شده محدودیت های فراوانی برای پژوهشگران دارد و تأکید کردهاند که کار کردن با تعداد کمی از زوج ها به صورت عمیق تر و دقیق تر فهم و بینش لازم را برای اجرای پژوهش های تصادفی سازی شده ی بزرگ، پرهزینه و زمان بر فراهم میکند.
در چنین شرایطی نیاز به پژوهش در مورد تعیین اثربخشی شیوه های درمانی موجود برای زوج ها در جوامع مختلف، به منظور بررسی میزان تناسب آن ها با شرایط خاص فرهنگی، اجتماعی و اثربخشی سریع، پایدار، کم هزینه و برخوردار از حمایت تجربی لازم و ضروری است. از بین شیوه های درمانی روانشناختی در زوج درمانی، رفتار درمانی مبتنی بر تغییر و رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش در شرایط تجربی و کنترل شده نسبت به سایر روشهای درمانی از اثربخشی بالاتری برخوردارهستند به عنوان مثال جیکوبسن و همکاران(۲۰۰۰) ،دیوید اتکینز و همکاران(۲۰۰۵) ، دمینژیا و همکاران ۲۰۰۹، کریستنسن و همکاران(۲۰۰۴) ، کریستنسن، اتکینز و باکوم (۲۰۰۶). هر چند این پژوهشها حاکی از برتری IBCT نسبت به سایر درمانها در حوزه شناختی- رفتاری و زوج درمانی رفتاری سنتی است، اما در زمینه اثربخشی این مدل، پژوهش کافی در ایران صورت نگرفته است. بنابرین با توجه به شرایط خاص مشکلات زناشویی و فقر جدی پژوهش در زمینه مداخلات بالینی این اختلال در ایران لزوم پژوهشهای جدی در این زمینه احساس می شود. پژوهش حاضر نیز در راستای تحقق این امر صورت گرفته است تا اثربخشی این شیوه ی زوج درمانی را که برخاسته از زوج درمانی رفتاری است در افزایش رضایت زناشویی زوج ها بررسی کرده و تاثیرات آن را بر زنان و شوهران به صورت مستقل بسنجد.
۱-۴- اهداف پژوهش:
هدف اصلی این پژوهش عبارت است از:
اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در بهبود مشکلات روانشناختی زوجین افسرده
اهداف ویژهی این پژوهش عبارت است از:
-
- تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در کاهش افسردگی زوج
-
- تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در کاهش تعارضات زناشویی
-
- تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در افزایش رضایت زناشویی
-
- تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در افزایش رفتارهای مثبت همسر
-
- تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در کاهش خشونت های زوج و افزایش تعهد
-
- تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در افزایش سازگاری زناشویی
-
- تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در کاهش اضطراب زوجین
- تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در کاهش نگرانی زوجین
۱-۵- فرضیه ها ی پژوهش:
- زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگرموجب کاهش افسردگی زوج می شود.
۲- زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر موجب کاهش تعارضات زناشویی می شود.
۳- زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر موجب افزایش رضایت زناشویی می شود.
۴- زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر موجب افزایش رفتارهای مثبت همسر می شود.
۵- زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر موجب کاهش خشونت و افزایش تعهدمیشود.
۶- زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر موجب افزایش سازگاری زناشویی می شود.
۷-زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر موجب کاهش اضطراب زوجین می شود.
۸- زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر موجب کاهش نگرانی زوجین می شود.
۱-۶- متغیر های پژوهش:
متغیر مستقل در این پژوهش زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر و متغیر وابسته در این پژوهش افسردگی، تعارضات زناشویی، رضایت زناشویی، رفتارهای مثبت همسر، خشونت و تعهد، سازگاری، اضطراب و نگرانی است.
۱-۷– تعریف نظری و عملی متغیرها
۱-۷-۱- افسردگی