رجایی و همکاران (۱۳۹۲) در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه بین استرس شغلی و رضایت شغلی در میان پزشکان متخصص زنان، یافته ها مشخص کرد که پنج مؤلفه های استرس شغلی، میتواند به طور معنی داری رضایت شغلی را پیش بینی کنند که در مجموع ۷۹ درصد از واریانس متغیر رضایت شغلی را تبیین مینمایند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که از دیدگاه شرکت کنندگان مؤلفه های رضایت شغلی به ترتیب ویژگی شغل دارای رتبه اول، حقوق و مزایا رتبه دوم، شرایط کار رتبه سوم و ارتقاء شغلی در رتبه چهارم قرار دارند. متخصصان زیر ۴۰ سال از رضایت شغلی بالاتری نسبت به گروه های سنی ۴۱ تا ۵۰ سال و ۵۱ تا ۶۰ سال برخوردار بودند.
بهادری خسرو شاهی و علیلو (۱۳۹۱) پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه بین سبکهای هویت با معنای زندگی در دانشجویان انجام داده اند. یافته ها نشان داد که معنای زندگی با سبک هویت اطلاعاتی و هنجاری رابطه مثبت و معنادار و با سبک هویت سردرگم / اجتنابی رابطه منفی معنادار دارد.
گنجی و همکاران (۱۳۹۰) در تحقیق با عنوان رابطه سبک های هویت و سلامت اجتماعی با رفتار کمک طلبی در دانش آموزان پیش دانشگاهی در ریاضیات انجام دادهاند. نتایج نشان داد که، از بین مؤلفه های پنجگانه سلامت اجتماعی(انسجام، پذیرش، مشارکت، شکوفایی و انطباق) پذیرش اجتماعی همراه با هر سه سبک هویت (اطلاعاتی، هنجاری و اجتنابی) میتوانند اجتناب از کمک طلبی دانش آموزان را پیش بینی کنند. به طوری که متغیرهای پذیرش اجتماعی، سبک هویت هنجاری و اطلاعاتی نقش کاهشی و متغیر سبک هویت اجتن ابی در تغییرات اجتناب از کمک طلبی دانش آموزان در درس ریاضی نقش افزایشی داشته اند. از بین هشت متغیر پیش بین، پنج متغیر مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، سبک هویت اجتنابی، سبک هویت هنجاری و سبک هویت اطلاعاتی می توانستند، پذیرش کمک طلبی دانش آموزان در درس ریاضی را پیشبینی نمایند. متغیرهای انسجام اجتماعی، انطباق اجتماعی و پذیرش اجتماعی، نقشی در تبیین پذیرش کمک طلبی نداشتند.
پارسا نژاد(۱۳۹۰) در تحقیقی تحت عنوان رابطه خلاقیت سازمانی و رضایت شغلی با استرس شغلی در کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان فارس به این نتیجه رسید که بین ابعاد رضایت شغلی و استرس رابطه معنادار و منفی وجود دارد و همچنین بین ابعاد خلاقیت سازمانی و استرس شغلی رابطه معنادار منفی وجود دارد و رضایت شغلی پیشبینی کننده بهتری برای استرس شغلی میباشد.
پژوهش میکائیلی(۱۳۸۹) نشان داد که زنان در سبک هویت اطلاعاتی و هنجاری و مردان در سبک هویت سردرگم/اجتنابی میانگین بالاتری دارند.
رضاییان هرندی (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه سبک های هویتی و نقش تعهد هویت با میزان بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تبریز به این یافته ها دست یافتند که سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری بر خودمختاری، تسلط محیطی، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود اثر مثبت و معنادار داشته و در مقابل سبک هویت سردرگم، اجتنابی بر موارد اشاره شده اثر منفی و معنادار داشته است (P<0.05). اثر غیرمستقیم سبک هویت اطلاعاتی، هنجاری از طریق تعهد بر مقیاس های خودمختاری، تسلط محیطی، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود مثبت و معنادار بوده، و اثر غیرمستقیم سبک هویت سردرگم، اجتنابی از طریق تعهد بر مقیاس های خودمختاری، تسلط محیطی، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود منفی و معنی دار میباشد.
گودرزی و شاملی(۱۳۸۹) در پژوهش تحت عنوان پیش بینی سبکهای هویت بر اساس حساسیت نسبت به پاداش و تنبیه، یافته ها نشان داد حساسیت نسبت به پاداش و تنبیه میتواند ۱۳ درصد واریانس سبک هویت اطلاعاتی و ۱۱ درصد واریانس سبک هویت هنجاری را تبیین کند. این در حالی بود که تنها، حساسیت نسبت به تنبیه قادر به پیشبینی سبک هویت سردرگم-اجتنابی آن هم به میزان ۱۴ درصد بود.
بر اساس نتایج تحقیق برقی مقدم و بنی نصرت (۱۳۸۹) راجع به ارتباط بین سبک های هویت با عوامل انگیزاننده و احساس موفقیت در پسران نوجوان نخبه رشته ورزشی کاراته، بیشترین میانگین سبک هویت، سبک هویت اطلاعاتی و بیشترین میزان احساس موفقیت، گروه آرمان خواه و بیشترین عامل برانگیزاننده ، انگیزاننده های درونی بود. همچنین بین سبک هویت اطلاعاتی با تمامی عوامل برانگیزاننده و میزان احساس موفقیت، بین سبک هویت هنجاری با عوامل کنترل درون فکنی شده، کنترل جامع، انگیزاننده های درونی و میزان احساس موفقیت و بین سبک هویت سردرگم اجتنابی با بی انگیزگی ارتباط معنی داری مشاهده گردید.
بیرامی (۱۳۸۹) در پژوهشی با هدف مقایسه سبک های هویت، انواع هویت در دانشجویان دختر و پسر، نتایج نشان داد که بین سبک اطلاعاتی و سردرگم در دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد. بین هویت تعلیق یافته، هویت زود شکل زود شکل یافته و هویت آشفته در دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد.
گودرزی و شاملی (۱۳۸۹) در پژوهش تحت عنوان پیشبینی سبک های هویت بر اساس حسیاست نسبت به پاداش و تنبیه ، یافته ها نشان داد حساسیت نسبت به پاداش و تنبیه میتواند ۱۳ درصد واریانس سبک هویت اطلاعاتی و ۱۱ درصد واریانس سبک هویت هنجاری را تبیین کند. این در حالی بود که تنها حسیاسیت نسبت به تنبیه قادر به پیشبینی سبک هویتی سردرگم –اجتنابی آن هم به میزان ۱۴ درصد بود.
قضاوتی و همکاران (۱۳۸۸) به بررسی استرس شغلی و ارتباط آن با رضایت شغلی در بین کارکنان اتاقهای کنترل شرکت پالایش نفت بندرعباس پرداختند. نتایج نشان داد که بیشتر کارکنان در سطح استرس بالا قرار دارند و به طور کلی ۰۸/ ۶۲ درصد از افراد در سطح استرس بالا قرار دارند. در ارتباط با رضایت شغلی ۹/۲ ،۱۶/۱ ، ۲۸/۷ ، ۶/۲۷، ۴/۱۸ درصد از کارکنان به ترتیب به عنوان کاملا” راضی ، راضی ، نه راضی و نه ناراضی ، ناراضی و کاملا” ناراضی طبقه بندی شدند. بنابرین می توان گفت ۵۴ درصد از کارکنان اتاقهای کنترل در وضعیتی هستند که نمی توان گفت از شغل خود راضی هستند. آزمون همبستگی پیرسون یک ارتباط معنی دار و منفی بین رضایت شغلی و تمام ابعاد مورد مطالعه استرس نشان داد. بر این اساس این نتیجه گیری بعمل میآید که می توان با کاهش ابعاد مختلف استرس شغلی(شامل روابط بین فردی، شرایط فیزیکی و علاقه مندی به کار) ، سطح رضایت شغلی را در کارکنان اتاقهای کنترل افزایش داد. درپایان راهکارهایی جهت کاهش استرس شغلی ارائه گردید.