کارایی: کارایی بازار مالی منوط به شفافیت اطلاعات است که هر قدر این شفافیت ارتقا یابد، کارایی بازار سرمایه نیز افزایش مییابد. جو عمومی اعتماد در بازار مبنی بر شفافیت اطلاعات ارائه شده و عبور آن ها از فیلترهای رسمی که در مورد شفافیت آن ها اطمینان نسبی دهد، در افزایش و بهبود کارایی بازار مالی نقش بسزایی خواهد داشت. در صورتی که با افزایش شفافیت اطلاعات بازار مالی از ثبات نسبی برخوردار شود و احتمال وقوع بحران کاهش یابد، اعتماد سرمایهگذاران افزایش مییابد، افراد بیشتری وارد بازار میشوند، نقدشوندگی بازار افزایش و امکان تامین منابع مالی برای شرکتها افزایش مییابد و سرمایهگذار با در دست داشتن اطلاعات شفاف منابع مالی خود را در اختیار شرکتهایی قرار میدهد که توان استفاده کارا از آن را دارند و این به معنای بهبود کارایی تخصیصی در بازار است و منجر به خروج شرکتهایی با عملکرد ضعیف از بازار میشود.
کشف قیمت: یکی عوامل مؤثر در دستیابی به کشف قیمت واقعی، لزوم شفافیت در اطلاعات ارائه شده است. هرچه اطلاعات افشا شده بیشترین و صحیحتر باشند، فرایند کشف قیمت سهلتر و دقیقتر خواهد بود.
تخصیص سرمایه: اصولاً سرمایهگذاران به دنبال مکانی برای سرمایهگذاری هستند که بیشترین بازدهی و کمترین ریسک را برای آن ها به همراه داشته باشد. از این رو شرکتهایی که در نشان دادن عملکرد خود شفاف عمل نمیکنند، ریسک سرمایهگذاری خود را بالا برده و جذابیت خود را از دید سرمایهگذاران از دست میدهند. این اقدام ممکن است با وجود سودده بودن شرکت، سرمایه را به سمت آن سوق نداده و باعث عدم تخصیص بهینه منابع گردد.
عدم تقارن اطلاعاتی: با حرکت از جامعه سنتی به سمت جامعه مدرن میزان عدم تقارن اطلاعات افزایش مییابد، چرا که با تقسیم کار بیش تر و تخصصیتر شدن کارها، هر فرد، تنها در موارد معدودی از فعالیتها اطلاع دارد. عدم تقارن اطلاعات دارای پیامدهای نامطلوب متفاوتی از قبیل افزایش هزینه های افراد و شرکتها، ضعف عملکرد شرکتها و بازارها، کاهش نقدشوندگی در بازارها و از دست رفتن کارایی بازارها خواهد شد. افزایش شفافیت باعث از بین بردن این عدم تقارن و در نهایت حذف رانتهای اطلاعاتی میشود.
بازار مدیران حرفهای: برای این که اصل و نصب مدیران در شرکت ها در جهت رفع منافع کلیه ذینفان و جامعه باشد و همچنین استقلال مدیریت حفظ شود و تضاد منافع بین کلیه ذینفعان و شرکت ها وجامعه مدیریت شود و شرکتها پاسخگو، مسؤلیتپذیر و شفاف باشند لازم است که بازار مدیران حرفهای وجود داشته باشد که انتخاب مدیران از میان مدیران با رزومه و عملکرد مشخص در گذشته، انجام شود.
در بهبود عملکرد مدیریت نقش کانونها و سازمانهای مردم نهاد میتواند نقش اساسی به عهده داشته باشند. همچنین بحث حفظ محیط زیست، رعایت اخلاق حرفه ای و ایفای مسؤلیت های اجتماعی مدیران از جمله مواردی است که از طریق بازار مدیران حرفهای و کانون های پرسشگر قابل پیگیری میباشند. ارتباط تنگاتنگی بین مفاهیم راهبری شرکتی وجود دارد و هیئت مدیره در ایجاد سازمانهای پاسخگو،مسؤلیتپذیر و شفاف نقش اساسی ایفاد میکند.
سرمایهگذاری خارجی: دیدگاه سرمایهگذاری خارجی بر این اساس است که منابع مازاد بتواند به محیطهای دیگر بسته به میزان رشد و توسعهیافتگی یا امکانات آن محیطها حرکت کند و در آن محیط اثربخشی داشته باشد. شفافیت در سیاستهای اقتصادی برای سرمایهگذاران خارجی دارای اهمیت زیادی است. از جمله دلایل آن میتوان به کاهش هزینه های اضافی از قبیل هزینه های اضافی مربوط به عدم ارائه اطلاعات توسط نهادهای دولتی و فساد مالی و رشوهخواری؛ تسهیل تصاحب و تملکهای شرکتهای داخلی توسط نهادهای سرمایهگذاری خارجی؛ اطمینان از حفظ حقوق سرمایهگذاران خارجی وپایش وضعیت شفافیت سیاستهای اقتصادی توسط نهادهای بینالمللی و تاثیر آن بر تصمیمگیری سرمایهگذاران خارجی اشاره کرد.
علاوه بر موارد پیش گفته افزایش شفافیت اطمینان میدهد که منافع حاصل از ایجاد ثروت در سطح کل بازار و به صورت عادلانه توزیع میشود و تنها در اختیار عده اندکی از مشارکتکنندگان قرار نمیگیرد.
۲-۱۰-۲-حاکمیت شرکتی و شفافیت
موضوع حاکمیت شرکتی از دهه ۱۹۹۰ در کشورهای صنعتی پیشرفته جهان نظیر انگلستان استرالیا و برخی کشورهای اروپایی مطرح شد. سابقه این امر به گزارش معروفی به نام گزارش کدبری[۳۷] بر میگردد که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد و در این گزارش به برقراری سیستم کنترل داخلی و حسابرسی داخلی تأکید زیادی شده بود. امروزه در کشورهای اروپای غربی، انگلستان، استرالیا، کانادا و آمریکا قانون حاکمیت شرکتی OECD از سال ۲۰۰۴ اجرا میشود.
حاکمیت شرکتی، به مجموعه فرآیندها، رسمها، سیاستها، قوانین و نهادهایی گفته میشود که به روش یک شرکت از نظر اداره، راهبری و یا کنترل تأثیر بگذارد. همچنین، حاکمیت شرکتی روابط بین ذینفعان متعدد و هدفهایی را که بر اساس آن ها شرکت اداره میشود، در بر میگیرد. ذینفعان اصلی، مدیریت عامل، سهامداران و هیئت مدیره هستند. سایر ذینفعان عبارتند از: کارمندان، عرضهکنندگان کالا، مشتریان، بانکها و سایر وامدهندگان، قانونگذاران، محیط و به طور کلی جامعه.
اصول اولیه حاکمیت شرکتی شامل انصاف، شفافیت و مسئولیتپذیری در همه جای دنیا یکسان است. برای درک بهتر مفهوم حاکمیت شرکتی، میتوان از دو دیدگاه کلان (کلگرا) و خرد (جزءگرا) آن را تشریح کرد. از دیدگاه خرد، حاکمیت شرکتی دربرگیرنده مجموعهای از روابط میان مدیریت شرکت، هیئت مدیره آن، سهامداران و سایر ذینفعان است. بنابرین، اصول اولیه حاکمیت شرکتی، عبارتند از: شفافیت ساختارها و عملیات شرکتی، مسئولیتپذیری مدیران و اعضای هیئت مدیره نسبت به سهامداران و مسئولیت شرکت نسبت به کارمندان، وامدهندگان، عرضهکنندگان کالا و جوامع محلی که شرکت در آن جا فعالیت دارد. از دیدگاه کلان، حاکمیت شرکتی مناسب یعنی مقداری که شرکتها در یک فضای باز و صادقانه اداره میشوند. این امر برای جلب اعتماد بازار، کارآمدی سرمایه، تجدید ساختارهای صنعتی کشورها و در نهایت ثروت عمومی جامعه دارای اهمیت است.
شایان توجه است که در هر دو تعریف خرد و کلان، مفهوم شفافیت نقش اصلی را ایفا میکند. در بعد کلان، شفافیت در سطح شرکت میان عرضهکنندگان سرمایه سبب ایجاد اعتماد میشود. در بعد خرد، شفافیت، موجب ایجاد اعتماد کلی در اقتصاد کلان میشود. در هردو حالت، شفافیت منجر به اختصاص کارایی سرمایه خواهد شد. (سینا قدس، ۱۳۸۷)
۲-۱۱- ابعاد شفافیت
۲-۱۱-۱-شفافیت در بازارها
از مهمترین بازارهای فعال در یک اقتصاد میتوان به بازار پول، بازار سرمایه، بازار ارز، بازار کالا اشاره کرد. این بازارها در صورت عملکرد درست، اثر مثبت و قابل ملاحظهای بر روی متغیرهای کلان اقتصادی دارند. از این رو، توسعه این بازارها، نقش بسزایی در فرایند رشد اقتصادی هر کشوری ایفا میکند. در ادامه به بررسی این بازارها و لزوم شفافیت در آن ها میپردازیم.
۲-۱۱-۱-۱- بازار پول