۲ . استفاده منصفانه
در نظام بینالمللی کپی رایت که در موافقتنامه تریپس تجلی یافته ،اصطلاح منصفانه وجود ندارد و این تعبیر متعلق به نظام کپی رایت امریکا است و معادل آن با تفاوتهایی در قلمرو معنایی ،در نظام کپی رایت انگلیس ، رفتار منصفانه میباشد . مواردی که در کنوانسیون برن از دایره حمایت از حق انحصاری تکثیر، استثنا شامل نقل قول از مقالات روزنامه ها و گاه نامه ها در قالب خلاصه های مطبوعاتی هم می شود . در ماده ۱۰ که چنین استثنایی را الزامی دانسته ، سه شرط برای آن مقرر شده است : اولا نقل قول باید با ” رویه منصفانه ” [۶۸] سازگار باشد . ثانیاً میزان آن باید متناسب با هدف مورد نظر باشد . و ثالثا ماخذ و نام پدید آورنده ذکر شود .
نتیجه گیری
منشور ملل متحد که سنگ بنای نظم بینالمللی را تشکیل میدهد ، در مقدمه خود بر ایمان به حقوق بنیادی بشر ، کرامت وارزش شخصی انسانها ، حقوق برابر مردان و زنان و ملتها از بزرگ و کوچک ، تأکید میکند و از توسعه ، پیشرفت اجتماعی و استانداردهای بهتر زندگی با آزادی بیشتر سخن میگوید . بعلاوه بند ۳ ماده ۱ منشور [۶۹] یکی از اهداف ملل متحد را ” حصول همکاری بینالمللی در حل مسائل بینالمللی که دارای جنبههای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی یا بشر دوستی است و در پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژاد – جنس – زبان یا مذهب .” معرفی میکند .
ماده ۵۶ منشور [۷۰] در بحث کنونی اهمیت فوق العاده ای دارد : ” تمام اعضاء متعهد میشوند که برای نیل به مقاصد مذکور در ماده ۵۵ در همکاری با سازمان ملل متحد اقدامات فردی یا دسته جمعی معمول دارند. “
حال با توجه به همه آنچه که در زمینه جایگاه آزادی بیان و مبانی توجیه آن ،آزادی اطلاعات و اهمیت روز افزون آن و حق دسترسی به آثار حامل اطلاعات و اندیشه ها گفتیم ، به طور طبیعی میتوان حق دسترسی به این آثار را در زمره مسائل مهم و اساسی قلمداد کرد . یعنی بالا بودن میزان دسترسی به اطلاعات و اندیشه ها ،یعنی ارتقاء فرهنگ حقوق بشر ، ارزشهای جامعه دموکراتیک ،گسترش تعلیم و تربیت ،کمک به پیشگیری و درمان بیماری ، توانا ساختن زنان و مردان به مشارکت در حیات سیاسی و فرهنگی ، گسترش فرهنگ مدارا و احترام متقابل به تفاوتها ، کمک به توسعه ،کاستن از خشونت اقدامات ناشی از تعصب برخاسته از جهل و منافع بیشمار دیگر برای صلح و امنیت بینالمللی .
با آنکه در این فصل نتیجه گرفتیم که نظام بین الملل کپی رایت را نمیتوان منعکس کننده این حق بشری دانست ، ولی حق بشری بودن کپی رایت به طور کلی را نمیتوان انکار کرد . از این نکته که بگذریم ، واقعیت این است که در نظام حقوق بشر ، دولتها ” حاملان اصلی طیف تعهدات ” مربوط به احترام ، حمایت و ایفاء ، حقوق شهروندی و حمایت از افراد در برابر دولتها ، میباشند .
اما دولت در حال توسعه و فقیر که با ده ها مشکل اقتصادی و بهداشتی و فرهنگی و آموزشی سیاسی ، مالی و غیره دست به گریبان است ، به تنهایی توان تامین حق دسترسی شهر وندان خود به اطلاعات و اندیشههای بیان شده در آثار تحت حمایت کپی رایت را ندارد .
***
«بخش سوم»
حق بر سلامتی و تعارض موادی از سازمان جهانی تجارت با آن
فصل اول : حق اختراع و حق بر سلامتی
مقدمه
در این قسمت به بررسی رابطه حق اختراع و حق بر سلامتی میپردازیم . سنجش رابطه حق اختراع و حق بر سلامتی مستلزم شناخت مفهوم ابعاد عناصر و محتوی حق بر سلامتی و دامنه و قلمرو تعهد دولتها در قبال این حق میباشد . نظام حق اختراع آکنده از انعطاف پذیری ها است که استفاده درست از آن ها در طراحی نظام های داخلی حق اختراع به گونه ای که نگرانی های حق بر سلامتی را مورد توجه قرار دهد بسیار حائز اهمیت است . و بالاخره نظام بینالمللی حق اختراع حاوی طیفی از استثناها بر حق های انحصاری دارنده گواهی اختراع است که در ارزیابی منصفانه و آگاهانه رابطه این نظام با حق بر سلامتی ، فوق العاده اهمیت دارد .
گفتار اول : حق بر سلامتی
حق بر سلامتی چه جایگاهی در نظام بینالمللی حقوق بشر دارد ؟ مفهوم محتوی و عناصر سازنده این حق چیست ؟ و انواع تعهد دولتها در قبال این حق چه میباشد ؟ حق اختراع چه تعامل مثبتی میتواند با حق بر سلامتی برقرار کند ؟ وچگونه ممکن است با این حق تعارض یا تنش داشته باشد ؟ و در نهایت چه راه حلی برای کاستن یا رفع این تعارض در نظام بینالمللی حق اختراع وجود دارد ؟ نخست به جایگاه حق بر سلامتی در نظام بینالمللی حقوق بشر توجه میکنیم . سپس به مفهوم و محتوی این حق نظری می افکنیم و در نهایت ،تعهدات دولتها در قبال این حق را بررسی میکنیم .
گفتار دوم : جایگاه حق بر سلامتی در نظام بین الملل حقوق بشر
حق بر سلامتی یکی از حق های بنیادی بشری شناخته شده در نظام بینالمللی حقوق بشر است . این حق در معاهدات گوناگون و عرف بینالمللی جایگاه استواری دارد و میتوان آن را از اصول کلی مقبول نظام های حقوقی توسعه یافته محسوب داشت . در اینجا به هر یک از این منابع اشاره میکنیم . اولین و کلی ترین تجلی ، البته ضمنی ، حق بر سلامتی در معاهدات بینالمللی در منشور ملل متحد به چشم میخورد . با آنکه منشور سخنی از حق بر سلامتی به میان نیاورده است ، ماده ۵۵ منشور [۷۱] ، آن سازمان را ملزم به ارتقاء استانداردهای بالاتر زندگی ( بند الف ) و یافتن راه حل های مسائل بین الملل مربوط به سلامتی ( بند ب ) می کند . دومین انعکاس حق بر سلامتی در معاهدات بینالمللی که نقطه عزیمت اسناد بعدی را تشکیل میدهد در اساسنامه سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۴۶ است . [۷۲]
در مقدمه این اساسنامه آمده است که بهره مندی از بالاترین استاندارد قابل حصول سلامتی ، یکی از حق های بنیادی هر انسانی است و سلامتی ملتها برای دستیابی به صلح و امنیت جنبه بنیادی دارد . اما روشن ترین و کامل ترین بیان از حق بر سلامتی در معاهدات بینالمللی در میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی ، اجتماعی ، و فرهنگی یافت می شود . بند ۱ ماده ۱۲ این میثاق [۷۳] با الهام از اساسنامه سازمان بهداشت جهانی میگوید که : ” دولتهای عضو میثاق حق هر کس را به تمتع از بهترین حال سلامتی و روحی ممکن الحصول به رسمیت می شناسند . ” . و بند ۲ همین ماده به تفصیل به اقداماتی که باید از سوی دولتهای عضو در تحقق کامل حق سلامتی اتخاذ شود میپردازد . در بحث از محتوی حق سلامتی به این بند خواهیم پرداخت . حق سلامتی همچنین در معاهدات حقوق بشری دیگر هم جایگاه برجسته ای دارد . در این میان میتوان از سه معاهده نام برد . ماده ۵ کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض نژادی ، ماده ۱۲ کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان ، ماده ۲۳ کنوانسیون حقوق کودک [۷۴] .