وجود تصویر در متن بر مبنای نظریه رمزگردانی دوگانه[۷۳] فرایند یادگیری را تسهیل و درک و فهم را افزایش میدهد. برای مثال، اگر شما بخواهید آتشفشان را نشان دهید، استفاده از واژه ها برای بیان مرحله آرامش و فعالیت آن بسیار دشوار است. با تصویر بهراحتی میتوان این مسأله را برای دانش آموزان توضیح داد، حتی دانشآموزانی که حتی یک بار هم آتشفشان را ندیدهاند.
چهار نظریه پردازش اطلاعات[۷۴]، رمزگردانی دوگانه، ادراک دیداری[۷۵] و چند رسانه ای[۷۶] از وجود تصویر در متن کتابهای درسی پشتیبانی میکنند. «نظزیه پردازش اطلاعات توسط اتکینسون و شیفرین[۷۷] (۱۹۶۸) ارائه شده است. پردازش اطلاعات فرایندی است که طی آن اطلاعات دریافت و از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت منتقل میشوند» (سیف، ۱۳۸۳، ص۳۰۶). نظریه رمزگردانی دوگانه را پایویو[۷۸] در سال ۱۹۹۰ مطرح ساخت. برطبق این نطریه دو سیتم شناختی متمایز ولی مرتبط در زمینه پردازش و ذخیرهسازی اطلاعات تصویری و کلامی وجود دارد.
نظریه ادراک دیداری بیان می کند یادگیرندگان معنی را از آنچه که میبینند بر اساس تفسیر شخصی خودشان استنتاج میکنند (باری و رونیان[۷۹]، ۱۹۹۵). در نهایت در نظریه چند رسانه ای مایر[۸۰] (۲۰۰۳) بیان می کند که تصویرها و واژه ها به همراه یکدیگر به یادگیرنده در انتخاب،سازماندهی و ترکیب اطلاعات کمک می کند.
لوی و لیتنز[۸۱] (۱۹۸۲) پژوهشی را در زمینه بررسی نقش تصویرها بر یادگیری دانشجویان برنامه ریزی اجرا نمودند. در این پژوهش داده های ۱۵۵ مطالعه دیگر مورد فراتحلیل[۸۲] قرار گرفت. در این مطالعه دانشجویان با کتابهای حاوی تصاویر و بدون تصویر آموزش دیده بودند. نتایج این فراتحلیل نشان داد استفاده از تصاویر برای شرح دقیق متن درس می تواند به یادگیرنده در درک و یادآوری مطالب کمک کند.
تصویرهای آموزشی نقش مهمی را در انتقال پیام در کتاب درسی بازی میکنند. برخی معتقدند که تصویرهای آموزشی باید به طبیعت وفادار باشند و مانند آینه عمل کنند.بر مبنای نظریه ادراک دیداری، واقعگرایی در تصویرهای آموزشی به مفهوم رونوشتبرداری از از شکل واقعی اشیا و افراد در طبیعت نیست. طراحان کتابهای درسی باید به جای دقت در درجه واقعگرایی تصویررها، بر روی دریافت عمق و تاثیرهای روانشناختی آنها بر مخاطبان متمرکز شوند. (توبیاس[۸۳]، ۲۰۰۵).
جدول ۱-۲٫ بنیانهای نظری بهره گیری از تصویر در کتاب درسی
نظریه
فرضیه ها
شواهد
پردازش اطلاعات
-
- یادگیر زمانی اتفاق می افتد که اطلاعات دریافتی از تمام مراحل (حافظه حسی و کوتاه مدت) را طی کند و وارد حافظه بلندمدت شود.
-
- یادآوری به دو صورت بازشناسی و بازخوانی انجام میگیرد. بازشناسی یعنی این که تشخیص دهیم که موردی یا مطلبی را میشناسیم یا خیر؟ و بازخوانی به این معنی است که مطلب مورد نظر را کاملأ از حافظه فراخوانیم.
- بهره گیری از تصویر به یادسپاری اطلاعات و همچنین فراخوانی آنها از حافظه بلند مدت کمک می کند. یک تصویر می تواند سرنخهای دیداری لازم را در اختیار مخاطب قرار دهد.
شواهد مختلفی در مورد شباهت فرایند پردازس اطلاعات در انسان با فرایند پردازش اطلاعات در رایانه ارائه شده است. برخی روانشناسان (از جمله میلر، گالانتر و پربیرام، ۱۹۶۰) رفتارهای شناختی از جمله حل مسئله را بیشتر به کار رایانه شبیه دانسته اند.
رمزگردانی دوگانه
-
- دو نوع بازنمایی مختلف در حافظه برای اطلاعات کلامی و تصویری وجود دارد. ارتباطهای بین ایشان، راه دوگانهای را برای بازیابی اطلاعات فراهم می کند.
- بازیابیهای دیداری به صوزرت همزمان سازماندهی و هم پردازش میشوند، این در حالی است که بازیابی کلامی در حافظه به صورت سلسله مراتبی سازماندهی و جزبهجز پردازش میشوند
پژوهش علم عصبشناسی شواهدی را جهت اثبات وجود بازنماییهای حافظه دیداری فراهم کردهاست.
پژوهش در زمینه نظریه رمزگردانی دوگانه شواهدی در زمینه فرضیه دوم، که بازنمایهای دیداری به طور مؤثرتری نسبت به بازنماییهای کلامی صورت میگیرد وجود ندارد.
ادراک دیداری
- به دلیل خصیصه های فضایی-دیداری، نگارههای گرافیکی و عکسها و نقاشیها به طور کارآمدی جستجو و محاسبه میشوند.
نگارههای گرافیکی که با بهره گرفتن از اصول سازماندهی ادراکی گشتالت طراحی شدهاند، از متنها در روابط، گرایشها و الگوهای داده مؤثرتر هستند.
چند رسانه ایها
-
- دانشجویان از ترکیب واژه ها، گرافیکها و تصویرها نسبت به واژه ها بهتنهایی بهتر یاد می گیرند.
- دانشجویان زمانی بهتر یادگیرند که واژه ها و تصویرهای مربوط در صفحه نزدیک یکدیگر به نمایش درآیند تا این که از یکدیگر دور باشند.
مایر (۲۰۰۰) بر اساس شواهد تجربی به دست آمده از پژوهشهای مداوم بر روی چند رسانه ایها و یادگیری حقیقی این اصول را مطرح کردهاست.
برگرفته از: (وکری ۲۰۰۲، ص ۲۶۳، سیف، ۱۳۸۳، صص۳۲۰-۲۹۸ و اندرسون و الومی[۸۴]، ۱۳۸۵، ص۲۳۴)
نقش تصویر در کتابهای درسی
تصویرها در کتابهای درسی به طورمستقیم به توضیح و روشنسازی مفاهیمی که بیانشان به وسیله واژه ها، دشوار و یا غیر ممکن است میپردازند. تصویر چه به صورت عکس، چارت، نمودار، نقاشی، دیاگرام و … با افزوده شدن به متن نقش مهمی را در یادگیری بازی می کند. دچستل و وکر[۸۵] (۱۹۷۹) هفت نقش را برای تصویرها در کتابهای درسی برشمردهاند:
نقش توصیفی[۸۶]: در کتابهای درسی نقش توصیفی تصویرها از اهمیت زیادی برخوردار است. آنها به سادگی می توانند ساختار اشیا و موجودها را نشان دهند، مسایل مختلف را توصیف کند و آنچه را که دانش آموزان نمی توانند در ذهنشان تصور کنند به ایشان نشان دهند.
نقش اشارهگر[۸۷]: تصویرها در کتاب درسی گاه نقش اشارهگر را بازی میکنند. در این نوع از تصویرها، دانش آموزان می توانند به آسانی نتیجه یک حادثه، فرایند و یا آزمایش را ببینند. تصویر می تواند فرایندها و روابط بین اجزای یک سیستم را به خوبی نشان دهد و دانش آموز را در درک مسائل مختلف یاری کند.
نقش ریاضی ـ منطقی[۸۸]: تصویرها می توانند برای نمایش روابط عددی در کتابهای درسی مورد استفاده قرار گیرند. نمودارهای خطی به راحتی می توانند ارتباط متغیرهای عددی را نشان
دهند.همچنین ماتریسها به آسانی الگوهای اعداد را روشن میسازند.
نقش دادهنمایی[۸۹]: جدولها و نمودارها برای نمایش داده ها در کتابهای درسی مورد استفاده قرارمیگیرند. تصویرها با اجرای نقش دادهنمایی، امکان دسترسی آسان به داده ها را فراهم میکنند. همچنین در قالب جدولها و نمودارها، مخاطب قادر است به مقایسه بین داده ها بپردازد.