۲-۸-۲-۲- تیمهای کاری نیمه مستقل
در تیمهای کاری نیمه مستقل، اعضای تیم مسئولیت جمعی برای کمیت، کیفیت و فرایند کار را پذیرا هستند، و لیکن هر گونه تصمیم گیری درباره سرمایه گذاری، فناوری و برنامه ریزی راهبردی بر عهده مدیریت سازمان خواهد بود. سرپرستان تیمهای کاری نیمه مستقل هماهنگی بین گروه ها را برعهده دارند و نیز شرایط لازم را خارج از گروه مهیا میسازند تا اعضا وظایف تعریف شده خود را کامل انجام دهند.
۲-۸-۲-۳- حلقههای بهبود کیفیت
تشکیل حلقههای بهبود کیفیت یکی از شیوه های مشارکت است که به صورت گروههای کوچک کاری تشکیل میشوند تا با درگیر شدن در حل هر مسأله، بهبود کیفیت را پی گیرند. این شکل از مدیریت مشارکتی در اوایل دهه ۱۹۸۰ مورد استقبال وسیع کشورهای صنعتی قرار گرفت، چرا که به نظر میرسید از این طریق تعهد کارکنان در سازمان ها افزایش یافته و نهایتاًً نیز به تقویت اثربخشی تجاری می انجامد.
اما باید توجه داشت که از آنجا که در غالب سازمانهای جامع نظام بهبود کیفیت را به کار نمی گیرند، لذا نمی توان انتظار داشت با حفظ ساختارهای سازمانی مرسوم و منبعث از اصول تیلوریسم و بوروکراتیک، به موفقیتهای کامل مورد انتظار رسید.
۲-۸-۲-۴- کمیتههای مشورتی مشترک
جلسات رسمی منظمی هستند که معمولاً با حضور مدیریت ارشد و کارکنان و یا نمایندگان آنان، در کل مسائل سازمان و یا در برخی موارد خاص برگزار میشود. اغلب مدیریت ها برحَسَب احتیاط سعی میکنند زمینههای تصمیم گیری فردی را محدود کنند و اسباب لازم مشارکت در تصمیم گیری را برای برخی از زمینه ها فراهم نمایند. این اقدام معمولاً در مذاکرات دسته جمعی در خصوص مسائل مربوط به نیروی انسانی نمود پیدا میکند که از آن به شوراها یا کمیتههای تخصصی نیز یاد میشود.
۲-۸-۲-۵- جلسات غیر رسمی
این نوع جلسات با هدف مشارکت میتواند به شکل موردی و یا بعضاً به طور منظم با پوشش دادن هر سطح از مدیریت یا کارکنان، توسط مدیریت برگزار شود. بیشترین تاثیر تشکیل جلسات غیر رسمی زمانی است که یک سویه نباشد و از سوی کارکنان هم بتواند برگزار گردد و مدیریت نیز در این جلسات حضور یابد. این روش مشارکت مسلماًً مستلزم تغییر سبک رهبری سازمان است و باید فرادستان برای پذیرش پیشنهادها و نظرات فرودستان آمادگی یابند.
۲-۸-۲-۶- تصمیم گیری دو جانبه
در این روش نمایندگان مدیریت و کارکنان به طورجمعی در هیئتهای مختلف به تبیین سیاستهای مشترک میپردازند. نمایندگان طرفین ممکن است در هیئتهای مدیره، شوراهای کار و در فرایند تصمیم گیری مشارکت داشته باشند.
باید اذعان داشت که حضور نمایندگان کارکنان در هیئت مدیره که به سیاست گذاری میپردازند، از دیدگاههای سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیکی اهمیت بیشتری دارد.
۲-۸-۲-۷- نظام پذیرش و بررسی پیشنهادهای کارکنان
مرحله بعدی این نظام ارزیابی پیشنهاد ها است که در مجموع یکی از دو نتیجه زیر از آن حاصل میشود:
-
- قبول پیشنهاد و اجرای آن و اعطای جایزه به پیشنهاد دهنده ؛
- رد پیشنهاد و ارائه دلایل قانع کننده این تصمیم به پیشنهاد دهنده.
برای ارزیابی میتوان از رؤسا و مسئولان واحدها و یا سایر کارشناسان سازمان کمک گرفت. ارزیابی را باید در مدت زمان معین انجام داد و نتایج آن را اعلام کرد.
۲-۹- تصمیم گیری مشارکتی
۲-۹-۱- تصمیم گیری مشارکتی و تعاریف آن
فرنچ و همکاران (۱۹۶۰) مشارکت در تصمیم گیری را فرآیندی تعریف کرده که در آن کارکنان بر تصمیمهای سازمانی تأثیر میگذارند. در این تعریف مشارکت، نفوذ کارکنان بر تصمیمهای سازمانی مد نظر قرار گرفته است و از این نظر درجات مختلف آن اعم از حق پیشنهاد، حق مشورت، حق رأی، و خود گردانی را پوشش میدهد و مفهوم نسبتا جامعی را از مشارکت در تصمیم گیری به نمایش میگذارد. به تعبیر دیگر کلیه برنامه های تصمیم گیری مشارکتی اعم از نظام پیشنهادها، تصمیم گیری مشورتی، تصمیم گیری دوجانبه، و تیمهای کاری را پوشش میدهد.
بیرن بائوم[۵۸]، الگوی مشارکتی را با عنوان تقسیم قدرت وارزش ها درجامعه برابر[۵۹] نام میبرد و با ویژگی هایی چون مذاکره وتوافق جمعی، قدرت مشارکتی،کم اهمیت شمردن سلسله مراتب ،تعهدات،آرمان و ارزشهای مشترک،حلقههای تعامل ، رهبری ، مشورت ومسئولیتهای همگانی مشخص میکند. به طور کلی الگوی مشارکتی، به عنوان اجتماعی از افرادی که علایق ومنافع مشترک دارند تعریف میشود.در این الگو تفاوتهای شغلی وموقعیتی لحاظ نمی شود وافراد به صورت برابر ومساوی با هم تعامل دارند (بیرن بائوم، ۱۳۸۲،ص ۳).
سعادت (۱۳۷۳) بیان داشته که تصمیم گیری مشارکتی عبارت است از: تصمیمی که کلیه افراد ذینفع در تصمیم گیری در فرایندهای آن شرکت میکنند به عبارت دیگر منظور از مشارکت سیستم مدیریتی است که در آن اعضاء سازمان در تصمیماتی که اتخاذ میشود صاحب نفوذند.
مدیران به دلیل عوامل مختلفی که پیچیدگی تصمیمگیری و حل مسأله هستند، بر مشارکت روزافزون زیردستان در همه جوانب فرایند مدیریت نیازمند میباشند. از جمله عوامل عبارتند از:
مدیران در قالب سلسله مراتب اختیار در سازمان تصمیمگیری میکنند. بدینمعنا که، انواع مسایلی که باید حل شوند و تصمیماتی که باید اتخاذ گردند، در سطوح مختلف مدیریت متفاوت هستند.
مدیران با شبکهای از مسایل در هم تنیده مواجه هستند. آن ها معمولا با بیش از یک مسأله در یک زمان مواجه هستند که اغلب آن ها در هم تنیده میباشند.
مدیران غالبا در شرایط غیرمنتظره تصمیمگیری میکنند. بسیاری از مسایلی که مدیران با آن ها مواجه میشوند به طور غیرمنتظره رخ میدهد.
امروزه کارکنان از تحصیلات بالایی برخوردار هستند و کارها بیشتر تخصصی شده است، بنابرین نمی توان مثل گذشته آن ها را وادار به انجام کار کرد. در سازمانهای امروزی نیاز بیشتری به مشارکت کارکنان در مدیریت سازمان میباشد. در حقیقت تغییر سبک مدیریت از حالت مدیریت استبدادی به سمت مدیریت مشارکتی منجر به موفقیت هر چه بیشتر سازمان میگردد .سبک رهبری که منجر به مشارکت گروهی کارکنان و تشکیل گروههای کاری گردد، موجب انجام اثربخش، کارآمد، منظم و هماهنگ کارها میگردد (سان ژان[۶۰]، ۱۹۹۸). علاوه بر این، به کارگیری سبک رهبری حمایتی و مشارکتی منجر به افزایش لذت انجام کار در کارکنان میشود.
۲-۹-۲- مزایای مشارکت در تصمیم گیری
مشارکت در تصمیم گیری در یک محیط سازمانی شرایطی را فراهم میسازد که سبب دستیابی بیشتر به اهداف سازمان میگردد (نوری تاجر و همکاران، ۱۳۸۶). تحقیقات نشان میدهد مشارکت کارکنان در تصمیم گیری مزایای زیادی را به دنبال دارد که آن مزایا میتواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم در تحقق اهداف سازمانی مؤثر باشند.
ساشکین[۶۱] (۱۹۸۴) با ارائه مدل اقتضایی استدلال میکند که مشارکت از طریق افزایش تعهد سازمانی، رضایت، چالش زایی، و ایجاد امنیت به بهبود عملکرد و افزایش بهره وری می انجامد.