رفتار شهروندی سازمانی در این تحقیق توسط پرسشنامه برگرفته از شاخص های فوق و همچنین استفاده از ابعاد بیان شده توسط ارگان یعنی: وظیفه شناسی، نوع دوستی، فضیلت شهروندی، جوانمردی، احترام و تکریم[۸]و تحت طیف پنج نقطه ای لیکرت سنجیده شده است.
قلمرو تحقیق:
قلمرو زمانی تحقیق حاضر در ۵ماهه اول سال ۱۳۹۱ میباشد.این تحقیق از نظر قلمرو مکانی مربوط به سازمانهای دولتی استان هرمزگان بوده و از نظر موضوعی بررفتار شهروندی و عدالت سازمانی اشاره دارد.
پیشینه تحقیق:
دکتر نعامی و شکر کن در تحقیقی تحت عنوان بررسی روابط ساده وچندگانه عدالت سازمانی با خشنودی شغلی کارکنان کارخانه های اهواز پرداختهاند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه عدالت سازمانی با رفتار مدنی سازمانی در کارکنان سازمان صنعتی بود.
در این پژوهش فرضیه های مورد بررسی عبارتند از:
۱-عدالت سازمانی کلی با رفتار مدنی سازمانی رابطه مثبت دارد.
۲-عدالت توزیعی با رفتار مدنی سازمانی رابطه مثبت دارد.
۳- عدالت رویه ای با رفتار مدنی سازمانی رابطه مثبت دارد.
۴-عدالت تعاملی با رفتار مدنی سازمانی رابطه مثبت دارد.
۵-حیطه های سه گانه عدالت سازمانی با رفتار مدنی سازمانی همبستگی چندگانه دارد.
نمونه تحقیق ۲۰۰ نفر از کارکنان بود که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و روش های آماری ضریب همبستگی ساده و چندگانه برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.نتایج نشان دادند که متغیر عدالت سازمانی و سه حیطه آن همبستگی مثبت معنی داری با رفتار سازمانی و حیطه های آن یعنی وطیفه شناسی،ادب و مهربانی،نوع دوستی،مردانگی و خوش خویی دارند.نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که سه نوع عدالت سازمانی با رفتار مدنی سازمانی همبستگی چندگانه معنی داری دارند.
بخش اول: رفتار شهروندی
مقدمه:
در نظام بروکراتیک تلاش مدیران در جهت کسب کارایی بیشتر با حفظ سلسله مراتب هرمی سازمان بوده است.به همین جهت مناسبات سطحی و غیرقابل اطمینان بین افراد وجود دارد .اما در نظام ارزشی انسانی و دمکراتیک مناسباتی درست و قابل اطمینان در میان مردم به وجود میآید در چنین محیطی به سازمان و اعضای آن فرصت داده می شود که تاحد توان پیش روند.براین اساس توجه به شهروندان در نظام ارزشی ،دمکراتیک رو به افزایش است.اکنون که اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است رفتار آن ها هم میتواند بسیار بااهمیت تلقی شود و ازاین روست که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار شهروندی پرداختهاند.بطورکلی رفتار شهروندی یک نوع رفتار ارزشمند و مفید است که افراد آن را به صورت دلخواه و داوطلبانه از خود بروز میدهند.به این ترتیب مطالعه و بررسی اینگونه رفتار افراد درسازمان که به رفتار شهروندی سازمانی شهرت یافته است بسیار مهم و ضروری به نظر میرسدو این مطالعه قصد دارد به همین امر بپردازد.
مفهوم رفتار شهروندی سازمانی :
مفهوم رفتار شهروندی سازمانی اولین بار توسط organ&batman در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی به دنیای علم ارائه شدتحقیقات اولیه ای که در زمینه رفتار شهروندی سازمانی انجام گرفت بیشتر برای شناسایی مسؤلیتها و یا رفتارهایی بود که کارکنان در سازمان داشتند اما اغلب نادیده گرفته می شد.این رفتارها باوجود اینکه در ارزیابیهای سنتی عملکرد شغلی به طور ناقص اندازه گیری می شدندو یا حتی گاهی اوقات مورد غفلت قرار می گرفتند،اما در بهبود اثربخشی سازمان مؤثر بودند.[۹]
این اعمال که در محل کار اتفاق می افتد را اینگونه تعریف میکند:مجموعه ای از رفتارهای داوطلبانه و اجباری که بخشی از وظایف رسمی افراد نیستند اما با این وجود توسط وی انجام و باعث بهبود مؤثر وظایف و نقشهای سازمان میشوند.[۱۰]
به عنوان مثال یک کارگر ممکن است نیازی به اضافه کاری وتادیروقت درمحل کارماندن نداشته باشد،اماباوجوداین برای بهبود امورجاری و تسهیل شدجریان کاری سازمان،بیشترازساعت کاری رسمی خود درسازمان می ماند وبه دیگران کمک میکند. [۱۱]
در دهه های اخیراصطلاحاتی برای تشریح چنین رفتارهایی استفاده شده اند نظیر: رفتار پیش اجتماعی[۱۲]رفتار فرا بخشی [۱۳]و خودجوشی سازمانی(Organizational spontaneity) و عملکرد زمینه ای[۱۴] هرچند هرکدام از این مفاهیم خواستگاه متفاوتی داشته اند ولی به طور کلی به مفهوم یکسانی اشاره دارندکه در این تحقیق تحت عنوان رفتارشهروندی سازمانی مد نظر قرار می گیرند و منظور آن دسته از فعالیتهای مرتبط با نقش افراد در سازمان است که فراتر از انتظارات ،وظیفه و شرح شغل توسط افراد انجام می شود.هرچند که سیستم پاداش رسمی سازمان این رفتارها را شناسایی نمی کند ولی برای عملکرد خوب سازمان مؤثر هستند.در رفتار شهروندی سازمانی بطورکلی آن دسته از رفتارهایی مورد توجه قرار می گیرند که علی رغم اینکه اجباری از سوی سازمان برای انجام آن وجود ندارد در سایه انجام آن ها از جانب کارکنان برای سازمان منفعت هایی ایجاد می شود.[۱۵] ارگان رفتار شهروندی سازمانی را به عنوان رفتارهای تحت اختیار فرد تعریف کردهاست و بیان میکند این دسته از رفتارها به طور صریح و مستقیم به وسیله سیستمهای پاداش رسمی مورد توجه قرار نمی گیرند، ولی باعث ارتقاء اثربخشی کارکردهای سازمان میگردند.[۱۶] واژه اختیاری بودن بیانگر این است که این رفتارها شامل رفتارهای مورد انتظار در نیازمندیهای نقش و یا شرح شغل نیست.مرور ادبیات دو رویکرد اصلی را در تعاریف مربوط به مفهوم رفتار شهروندی سازمانی مشخص میکند(حسنی کاخکی و قلی پور,۱۴۰،۱۹،۱۳۸۶).
رفتارهای در نقش و فرانقش:
محققان اولیه رفتار شهروندی سازمانی را جدای از عملکرد داخل نقش تعریف و تأکید کردند که رفتار شهروندی سازمانی بایستی به عنوان رفتار هر نقشی مورد توجه قرار گیرد.ماریون واژه “گسترده شغلی درک شده” را برای تمایز بین این دو دسته از رفتارهای “در نقش” و “فرانقش” به کار برد و بیان کرد هرچه کارمند دامنه شغل را گسترده تر درک نماید،فعالیتهای بیشتری را به عنوان فعالیتهای “در نقش” تعریف می کند. این فرض براین نکته تأکید دارد که یک عامل تعیین کننده مهم برای اینکه یک فعالیت رفتار شهروندی سازمانی خوانده شود این است که کارکنان به چه گستردگی مسئولیت شغلشان را تعریف کنند.