اختلال نقص توجه – بیش فعالی معمولاً با ناتوانیهای یادگیری، مشکلات حرکتی، مشکلات اجتماعی و هیجانی، همراه است. میزان همبودی ناتوانی خواندن با اختلال نقص توجه – بیش فعالی را حدود ۳۵ تا ۵۰ درصد گزارش کردهاند (وایکمن، اکرمن[۱۵۸]، ۱۹۹۱؛ به نقل از علیزاده، ۱۳۸۳).
همچنین کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی در خطر ابتلا به اختلالات همراه، از قبیل نافرمانی مقابلهای (۳۵ تا ۶۵ % موارد) (فاراوان و بیدرمن[۱۵۹]، ۲۰۰۴)، شکست تحصیلی (باربزی[۱۶۰]، ۲۰۰۷)، رفتار اجتماعی منفی (دوبل و مک گوی[۱۶۱]، ۲۰۰۱)، روابط آسیب دیده با گروه همتا (هین شاو، ۲۰۰۲) میباشد (به نقل از دی الت[۱۶۲]، ۲۰۱۰).
۲-۱-۱-۶-۱- مشکلات رفتاری
رفتارهای نامناسب کودکان باعث بروز مشکلات فراوان در مدرسه می شود و علاوه بر اینکه به تحصیلات کودک خدشه وارد میکند، باعث پایین آمدن عزت نفس و شکست در سالهای بعدی زندگی فرد خواهد شد (هیت[۱۶۳] و همکاران، ۲۰۰۱)، رفتارهای برونزاد مانند پرخاشگری، بدون مداخلات تخصصی مؤثر، فرد را سنین بزرگسالی در معرض رفتارهای ضد اجتماعی و بزهکارانه قرار میدهد، و مشکلات درون زاد، مانند افسردگی، باعث کندی و حتی توقف رشد روانی کودک خواهد شد (به نقل از اردبیلی، ۱۳۹۰).
این کودکان احتمالا به علت تکانشی بودن، نمیتوانند رفتارهای خود را تنظیم کنند و از پسخوراندهای موجود بهره ببرند. رفتارهای انفجاری بیشتری دارند که ممکن است به بروز مشکل در موقعیتهای اجتماعی منجر شود. این کودکان معمولا کودکانی ناراحت، پر سرو صدا و زورگو هستند (علیزاده، ۱۳۸۵).
۲-۱-۱-۶-۲- مشکلات در روابط والد و فرزندی
یکی از فاکتورهای مهم خانوادگی که در رشد بهنجار و یا نابهنجار هیجانات و رفتار کودک نقش دارد ارتباط والد-کودک، به ویژه ارتباط مادر-کودک میباشد (لیفورد و همکاران، ۲۰۰۸).
تعامل کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی با والدینشان، موضوع بسیار مهمی است که نباید مورد غفلت پژوهشگران و درمانگران قرار بگیرد. مطالعه تعامل کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی با والدینشان نشان میدهد که در روابط بین آن ها فشار روانی (برین و بار کلی[۱۶۴]، ۱۹۸۸)، روابط تحمیلی (بورومیستر[۱۶۵] و همکاران، ۱۹۹۲)، افسردگی، محدودیت، ناکامی بالا و توانایی کمتر وجود دارد (بک[۱۶۶] و همکاران، ۱۹۹۰؛ به نقل از اردبیلی، ۱۳۹۰).
مطالعه تعامل والدین- فرزند در بین خانواده های کودکان با اختلال نقص توجه – بیش فعالی در ایران نشان داده است که این والدین بیشتر از سبک فرزندپروری خودکامه استفاده میکنند (علیزاده و آندریس، ۲۰۰۲).
تحقیقات نشان میدهد که رابطه فرزند و والدین با همدیگر کنش متقابل دارند، به این معنا که تأثیرات کودک و والدین دو سویه است (ماسن، ۱۳۷۷). وجوه رفتاری متعدد اختلال پایداری چون نقص توجه – بیش فعالی میتواند به افسردگی مادران، اضطراب و احساس محدود شدن نقش والدینی، احساس عدم لیاقت در امر تربیت فرزند، وابستگی ضعیف عاطفی بین کودک و والد، روابط منفیتر این کودکان با خواهر و برادرانشان، بالا رفتن سطح تنش در خانواده، بالاتر بودن میزان طلاق و از هم گسیختگی روابط خانوادگی، منجر شود (جانسون[۱۶۷]،۱۹۹۶؛ به نقل از هوش ور و همکاران، ۱۳۸۸).
مطالعات زیادی به این نتیجه رسیدهاند که والدین کودکان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی فشار روانی بیشتری را تجربه میکنند و در نتیجه رفتارهای نامناسبی در روابط والد- فرزندی این افراد وجود دارد. کودکان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی، آزارنده و نافرمان بوده و والدین آن ها بیشتر منفی و مداخلهگر هستند و کمتر در فعالیتهای اجتماعی شرکت میکنند (کانینگهام و بار کلی[۱۶۸]، ۱۹۹۷؛ جانسون و ماش، ۱۹۸۲؛ به نقل از متولیپور و رشیدی، ۱۳۸۸).
پس میتوان نتیجه گرفت اشکال در روابط والد و فرزندی، در خانواده های دارای کودک دچار اختلال نقص توجه- بیش فعالی، یکی از ویژگیهای این خانوادههاست و میزان آسیبدیدگی روابط والد- فرزندی، با میزان اختلال و همچنین نوع اختلالات همراه آن نیز بستگی دارد (برنت و پفیفینر[۱۶۹]، ۲۰۰۸، به نقل از همان منبع).
تعاملات کودک – والد به طور وسیعی تحت تأثیر نشانگان کودکانی است که ADHD دارند. این کودکان اغلب در برابر درخواستهای والدین نافرمانتر هستند و در شروع کردن و دنبال کردن فعالیتها شکست می خورند و زود دست میکشند و نسبت به کودکان غیر بیمار بیشتر از آن ها تقاضا میشود تا توجه کنند، چنین رفتارهایی برای والدین و مراقبان استرس واقعی ایجاد میکند (بار کلی، ۱۹۹۰).
تواناییهای تحولی کودک ممکن است وی را برای مشکلات رفتاری در معرض خطر قرار دهد. این که چگونه دیگران در ابتدا کودک را درک کردهاند و با او تعامل دارند، احساس شایستگیهای تحولی را تعیین میکند. برای مثال، یک تأخیر خفیف در رشد زبان با تظاهر کلامی مختل، هوش کمتر از متوسط، یا هماهنگی حرکتی – دیداری ضعیف ممکن است به پذیرش اجتماعی ضعیف، لذت و آزار از طرف دیگران یا اشکال دیگر بدرفتاریهای اجتماعی منجر میشود. چنین تأخیرهایی توانایی یادگیری عادتهای مناسب یا کنترل هیجانی، کودک را تحت تأثیر قرار میدهد (بار کلی، ۱۹۹۷).
بار کلی به نقل از لهنر – دوآ (۲۰۰۱) پژوهشهای زیادی را در مورد بررسی تعاملات کودک – والد، بین کودکان ADHD و والدینشان انجام داده است. نتایج تحقیقات وی نشان میدهد در شرایطی که والدین کودکان ADHD نباید تکالیف تعیین شدهای را به کار میبردند، کودکان آن ها فرمانبرداری کمتری نشان داده و در حفظ و تداوم فرمانبرداری نیز مشکل داشته و نسبت به کودکان غیر بیمار لجبازی بیشتری داشتند. این در حالی است که والدین کودکان ADHD رهنمودها و درخواستهای ارائه میدادند و در بیشتر موارد این درخواست ها منفیتر بوده و کمتر به تعاملات مثبتی که به وسیله فرزندشان آغاز شده بود پاسخ میدادند.
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این تعاملات ممکن است وقتی که کودک دارای ADHD تحت درمان با داروهای روانی قرار میگیرد و والدین آموزش لازم را دریافت میکنند، بهبود مییابد.
۲-۱-۱-۷- مدل های نظری اختلال نقص توجه – بیش فعالی
تاکنون مدلهای نظری متعددی برای تشریح مسائل زیربنای ADHD مطرح شده است.