۲-۱۸ خصوصیات سطح سنی کودکان دوره دوم ابتدایی،که در سن ۹ تا ۱۲ سالگی را شامل می شود۰
۲-۱۸-۱ خصوصیات بدنی کودک دبستانی
۱- در رشد بیشتر دختران و آن عده از پسران که بلوغ را زودتر آغاز کردهاند، جهشی دیده می شود .
۲- غالب دختر ها به بلوغ جنسی میرسند.
۳- هماهنگی های ظریف حرکتی بسیار خوب است.
۴- رشد استخوان ها هنز کامل نیست و از این رو استخوان ها و رباط های کودک تحمل فشار زیاد را ندارد.پسر ها قدرت و تحمل زیادی پیدا میکنند وازبازی های خشن چنان لذت میبرند،که اغلب به خود صدمه میزنند( بیلر،۱۳۶۹).
رشد جسمانی در دوره دبستان ، نسبتاًکندتر از دوره های قبل است.قد کودک ۶ ساله تقریباً ۱۱۲ سانتی متر و وزنش ۲۲کیلو گرم است. تا ۱۰ سالگی پسران از دختران اندکی بلندتر و سنگین ترند،ولی در ۱۵ سالگی دختران از پسران در این زمینه پیشی می گیرند.نسبت و شکل اندام های بدن،به بزرگسالان شبیه می شود و استخوان هار بدن سخت میگردند. فشار خون کودک به تدریج افزایش پیدا میکند،اما از ضربان قلب او کاسته می شود . پسران بیشتر بافت های ماهیچه ای و دختران بیشتر بافت های چربی دارند(شفیع آبادی،۱۳۸۵).
کودک در این سن بیشتر به بازی هایی تمایل دارد که با حرکات زیاد توأم باشد ومی خواهدسرعت،قدرت و مهارت خود را امتحان کند.او به بازی های دسته جمعی علاقمند می شود و میخواهد در هر بازی رفیق و شریکی داشته باشد ، تا به او کمک کند و مخالفی که به مبارزه و مباحثه با او بپردازد،زیرا در این مرحله،میل به رقابت ظاهر می شود و دوام و شدت مییابد و کودک را وامی دارد که نهایت کوشش خود را برای پیروزی بر دشمن به عمل آورد(شعاری نژاد،۱۳۸۷ ).
۲-۱۸- ۲ خصوصیات اجتماعی
۱ – گروه همسالان تدریجاً مقتدر می شود و به عنوان منبع اصلی استاندارد های رفتاری و تشخیصی پیشرفت،جانشین بزرگسالان می شود.
۲- علائق دخترها و پسر ها،به تدریج تفاوت بیشتری پیدا میکند .
۳- بازی های گروهی مورد توجه قرار میگیرد و روحیهً کلاسی قویتر می شود.
۴- شیدایی و قهرمان پرستی در این سن معمول است.
۲-۱۸- ۳ خصوصیات عاطفی
۱- تضاد بین مقررات گروهی و قوانین اجتماعی ممکن است ایجاد اشکال کند و برای مثال به بزهکاری نوجوانان بینجامد .
کودکان این سن قادرند،نسبی بودن موقعیت ها را در نظر بگیرند و بپذیرند که قوانین و مقررات،مطلق نیستند،بلکه سلسله اعمال پیشنهادی هستند.
۲-۱۸-۴ خصوصیات ذهنی
در دوره دبستانی رشدذهنی و استدلالی کودک سریع است و به تدریج مهارت در حل مسئله را کسب میکند.علاقهً زیادی به یادگیری دارد و انگیزه های درونی او برای کشف و ابتکارقوی است.حرف زدن را دوست دارد و مهارتش درآن به مراتب بیشتر از نوشتن است .اشتیاق زیادی به پاسخ گویی داردومعمولاٌ این کار را بدون توجه به دانستن جواب صحیح انجام میدهد.ممکن است که معلم دبیرستان دربرانگیختن دانش آموزان به فعالیت داوطلبانه در کلاس با مشکلاتی روبه رو شود ،امامعلمان دوره ابتدایی چنین مشکلاتی ندارند،زیرا کودکان ابتدایی دارای انگیزه های درونی قوی برای فعالیت اند( بیلر،۱۳۶۹).
در این سن کودک از داستان ها لذت میبرد و قادراست بدون برقراری زیاد،به آن هاگوش فرا دهد.سرود هاوترانه های کودکانه را به سرعت میتواند به خاطر بسپارد و دوست دارد در خواندن دسته جمعی سرود شرکت کند.در بازی هاشرکت فعال دارد و ازمقررات آن ها پیروی میکند.کودکان در این دوره گاهی از کلمات رکیِک استفاده میکنند و ممکن است که معنای دقیق آنهارا ندانند،اماعکس العمل های دیگران در مقابل آن ها،باعث تقویت و تکرار چنین رفتار هایی می شود.در این سن کودکان به خبرچینی تمایل دارندوهدف اصلی آن هاازاین رفتار،جلب توجه دیگران است ( استوپارد،۱۳۷۷).
۲-۱۹ عملکرد تحصیلی
۲-۱۹-۱ پیشرفت
نیازبه پیشرفت،میل به انجام دادن کارها متناسب با معیار برتری است.این نیاز،افراد را برای جستجو کردن « موفقیت در رقابت با معیار برتری » باانگیزه میکند( مک کللندو همکاران،۱۹۵۳،به نقل از ریو، ۲۰۰۵،ترجمه محمدی،۱۳۸۵).
گیج و برلاینر(۱۳۷۱)انگیزهً پیشرفت را به صورت یک میل یا علاقه به موفقیت کلی یاموفقیت در یک زمینه فعالیت خاص تعریف کردهاند.پژوهش های انجام شده در این زمینه نشان داده اند که افرادازلحاظ این نیاز با هم تفاوت زیادی دارند.بعضی افراد دارای انگیزه سطح بالایی هستند و در رقابت با دیگران و در کار های خود،برای کسب موفقیت،به سختی می کوشند.بعضی دیگرانگیزه چندانی به پیشرفت و موفقیت ندارندواز ترس شکست آمادهً خطر کردن برای کسب موفقیت نیستند(سیف،۱۳۸۶).
۲-۱۹-۲ عملکرد تحصیلی
چنانچه آموخته های آموزشگاهی فرد متناسب با توان و استعداد بالقوه او باشد یاآموخته های فرد متناسب با توان و استعداد وی بوده،در یادگیری فاصله ای بین توان بالقوه و بالفعل او نباشد،می توان گفت که دانش آموز به پیشرفت تحصیلی نائل گردیده است(افروز،۱۳۷۸ ).
۲-۱۹-۳ اسناد ها بعدازموفقیت و شکست
دانش آموزان دانشجویان پس از شکست،عموماُبراهمیت علل بیرونی(سخت بودن امتحان،عملکرد معلم ، محیط آموزشی،محیط خانوادگی و کتاب) تأکید می ورزند و بعداز موفقیت تمایل دارند که بیشتر بر آثار عوامل درونی ( کوشش،انگیزه،هوش،فعالیت ودقت)تأکید کنند،سه دیدگاه در این باره وجوددارد:الف)بر طبق دیدگاه اول وقتی که دانش آموزی موفق است،می توانداعتماد و احساس ارزش شخصی خودرابا اسنادکردن عملکرد خودبه عوامل درونی افزایش دهد،و برعکس زمانی که با شکست مواجه می شود،می تواندباانکارمسئولیت ،عملکردخودرا به عواملی از قبیل معلم،زندگی خانوادگی یا دشواری مطالب نسبت دهد و به این ترتیب از پیامدهای مخرب عزت نفس اجتناب کند .