۲-۱۷)دیدگاه های کلیشه ای در مورد اشتغال زنان
در بسیاری از جوامع و به ویژه در کشور ما یک سری دیدگاه هایی در مورد جنسیت افراد وجود دارد که باعث مشکلاتی در سازمانها شده است . این دیدگاه های کلیشه ای مربوط به جنسیت ، که در بیشتر موارد نیز نادرست است ، در محیط کار و روابط زنان و مردان نفوذ کردهاست . این دیدگاه ها تفاوتهای فردی واقعی مردان و زنان را پنهان می سازدند . البته در بسیاری موارد افراد ویژگیهای شخصیتی خود را آشکار میسازند . مطالعه در زمینه کلیشه سازیهای مربوط به جنسیت ، بیان کننده وجود نگرشهای منفی نسبت به زنان در نقشهای غیر سنتی است . در بسیاری از سازمانهای کشور ما ، یک دیدگاه رایج در مورد زنان این است که آن ها قادر به انجام مشاغل خاصی ، به ویژه در سطوح بالای سازمان نیستند و در نتیجه حمایت کافی از آنان نمی شود . البته به مرور زمان که نقشهای زنان و مردان تغییر یابد و ترکیب نیروی انسانی سازمانها تعدیل شود ، امکان از بین رفتن تفکرات کلیشه ای وجود دارد . در بسیاری از سازمانها ، مدل مدیریتی مردانه به عنوان مدل استاندارد ، مورد قبول واقع شده است که در مقابل آن زنان به عنوان مدیران ناشایسته تلقی میشوند . وجود چنین مدل مدیریتی ، نگرشهای منفی نسبت به زنان را در زمینه حفظ موقعیت یا پیشرفت به سطوح بالای سازمان سبب می شود سازمانها در زمینه اینکه زنان بتوانند شغل خاصی را همانند مردان انجام دهند ، تردید دارند ، به علاوه آنان مطمئن نیستند که زنان بتوانند به طور موفقیت آمیز با مردان در انجام فعالیت های خاصی همکاری و اشتراک مساعی داشته باشند . زنان نیز معتقدند با وجود چنین تفکری در سازمانها احتمال اینکه بتوانند به موقعیتهای عالی رهبری و مدیریت پیشرفت کنند ، بسیار اندک است . البته در این زمینه دلایل زیادی وجود دارد که مهمترین دلیل ، بچه دار شدن زنان و نقش مراقبت از بچه است و دلایل دیگر میتواند فرهنگ خاص حاکم در روابط زنان و مردان و عدم تمایل زنان باشد . در بسیاری از کشورها ، در بخش دولتی ، زنان را در موقعیتهای اداری نظیر خدمات اجتماعی و آموزشی و سایر اداراتی استخدام میکنند که تقریباً زنان مسلط هستند . تحقیقات در این زمینه نشان میدهد که تقریبا ۹۵% زنان استخدام شده در ایران نیز در مشاغلی چون مامایی ، معلمی ، بهیاری ، حسابداری و امور دفتری مشغول به کارند . همچنین بسیاری از تجربیات نشان میدهند که در اکثر کشورها موانع سیستماتیک در حرفه های خاصی نظیر خدمات مالی ، پزشکی و مهندسی ایجاد شده است . در اینگونه حرفه ها احساس می شود که تفکیک جنسیت دائمی بوده است . حتی در سایر موارد نیز که زنان نیروی کار مسلط سازمان هستند بیشتر در رتبه های پایینتر باقی می مانند .( عباسی ، ۱۳۸۰ ، ص ۱۱۹ )
با وجود این ، زنان بعد از استخدام فرصت مساوی برای پیشرفت ندارند . این تفاوتها در همه سطوح مدیریت به ویژه در موقعیتهای بالاتر مشاهده می شود . هیچ گونه تساوی بین حقوق و پاداش دریافتی از سازمان بین زنان و مردان وجود ندارد . افزون بر آن زنان برای پیشرفت و به دست آوردن پاداش می بایستی سخت تر از مردان کار بکنند . متاسفانه ، چنین قضاوتهایی و رفتارهای تبعیض آمیزی در مورد ویژگیها و رفتار زنان و محدودیت آن ها در ترقی به مدارج بالای سازمان درکشورهای پیشرفته نیز همانند کشورهای در حال توسعه رایج است . در مقایسه با این کشورها ،وضعیت زنان در کشورهای عقب مانده بسیار ناگوار است ولی آنچه که در کشورهای پیشرفته جالب توجه است این است که به دلیل اینکه توسعه جامعه در بسیاری از این کشورها ، بیرون از ساختار سیاسی رسمی اتفاق می افتد ، بنابرین ساختارهای موجود و سلسله مراتبی که تحت تسلط مردان است ، برای زنان چندان تهدید کننده نمی شود .(همان منبع)