ارتباط میان حافظه و رمزگردانی چهرههای هیجانی و علائم افسردگی طی ۴ سال، نوجوانان دختر موردبررسی قرار گرفتند. شرکتکنندگان عبارت بودند از ۲۱۳ دختر که اکثر آن ها آمریکایی-آفریقایی بودند. نمرات در غربالگری افسردگی در سن ۸ سالگی برای افزایش نرخ پایه مورداستفاده قرار گرفتند. علائم افسردگی و تشخیصها به شکل سالانه بررسی شدند. در سال چهارم، در حالی که دختران ۱۲-۱۳ ساله بودند، تکلیف رمزگردانی هیجانی چهره در پاسخ به اندوه، شادی، ترس و خشم انجام گرفت.
یافته ها حاکی از آن بود که دخترانی با علائم شدیدتر افسردگی از ۹ تا ۱۲ سال دارای دقت پایینتری در رمزگردانی چهرههای هیجانی بودند. با کنترل هوش، علائم سطح بالاتر افسردگی با نقص حافظهای آشکاری در پردازش چهرههای غمگین و شاد همراه بود؛ اما این اثرات بر اساس نژاد تعدیل نشد؛ بنابرین تفاوتهای فردی در نقایص حافظه چهره با تفاوتهای فردی در حال ظهور و افسردگی اوایل نوجوانی در ارتباط است و ممکن است نشانگر آسیبپذیری آن ها برای افسردگی باشد (گویر[۲۵۲] و همکاران، ۲۰۱۰).
۲-۱۲- پردازش اطلاعات
از نیمه دوم قرن بیستم محققان به رابطه بین سرعت ذهن و هوش علاقهمند شدهاند. بررسی دوباره تحقیقات انجامشده در این زمینه بهتفصیل در کتاب ساعت ذهن، وقت سنجی ذهنی و تفاوتهای فردی که توسط جنسن[۲۵۳] (۲۰۰۶) تألیف شده، شرح دادهشده است. ازلحاظ نظری، در این رابطه در ابتدا توسط اندیشه آهنگ نوسان (جنسن، ۱۹۸۲؛ به نقل از جنسن، ۲۰۰۶) یا کارآمدی عصبی (ورتون، ۱۹۹۳؛ به نقل از استرنبرگ و کافمن، ۲۰۱۱) تبیین میشد؛ بعداً، این مفهوم همچنین به یافته های تحقیق هوش روانی فیزیولوژیکی مرتبط شد که نشانگر زمان نهفتگی کوتاه در برخی مؤلفههای EP برای افراد باهوشتر بود (دیبری و کاریل[۲۵۴]، ۱۹۹۳؛ به نقل از بارنز و همکاران، ۲۰۰۰) یا افرادی که از مغز کارآمدتری برخوردارند، مغزشان گلوکز کمتری مصرف میکند یا فعالیت کورتیکالی ضعیفتری که توسط EEG سنجیده میشود دارند، افراد باهوش از مغز خود به شکل کارآمدتری استفاده میکنند (هایبر، ۱۹۹۳؛ به نقل از بانز و همکاران، ۲۰۰۰).
در نظریه سرعت ذهن، سرعت پردازش اطلاعات به عنوان اساسی برای تواناییهای شناختی (هوش) در نظر گرفته میشود. این توانایی شناختی مرتبه بالاتر، نظیر هوش (همچنین خلاقیت)، عملکرد شناختی فرد را در جهان واقع، نظیر مدرسه، دانشگاه، کار و غیره متأثر میسازد (ریتدرمان و نئویانر، ۲۰۰۴). سرعت پردازش اطلاعات مشخص میسازد که مغز با چه سرعتی قادر است که در موقعیت مختلف کنش و واکنش نشان دهد. مشکلات زمانی پیش میآید که اطلاعات به طور خیلی آهسته مورد پردازش قرار گیرند آزمودنی نمیتواند جریان اطلاعات را حفظ کند یا آنقدر سریع است که آزمودنیها به طور تکانشی یا بیدقت به اطلاعات پاسخ میدهند.
دبیری (۱۹۹۵) سرعت پردازش اطلاعات را به عنوان عامل تعیینکنندهای برای رشد تواناییهای شناختی تلقی میکند. سرعت پردازش اطلاعات در مراحل اولیه ادراک، رشد هوش شناختی را در سراسر سالهای رشد فرد تحت تأثیر قرار میدهد و تفاوتهای فردی کوچک در سرعت پردازش اطلاعات احتمالاً باعث تفاوت بزرگ در هوش و عملکرد شناختی میباشد (دبیری، ۲۰۰۰).
تفاوتهای فردی در انجام تکلیف شناختی ناشی از تغییرپذیری و نوسان در کارآمدی پردازش اطلاعات است (اسلیونسکی[۲۵۵]، اسمیت[۲۵۶] و هافر[۲۵۷]، ۲۰۰۶). ازجمله عوامل تأثیرگذار بر تغییرپذیری پردازش اطلاعات عوامل هیجانی هستند، زیرا بسیاری از فرایندهای شناختی نظیر توجه، یادگیری، حافظه، قضاوت و تفسیر متأثر از حالات هیجانی میباشند.
۲-۱۳- سرعت پردازش اطلاعات در اختلال استرس پس از سانحه
لوهر[۲۵۸] و همکاران (۲۰۱۳) در فرا تحلیلی به تلخیص و ادغام سوابق پژوهش در رابطه با کارکردهای شناختی در بزرگسالان سالخورده مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه پرداختند. فرض آن ها بر آن بود که مبتلایان به PTSD در مقایسه با بزرگسالان سالخورده غیر بیمار عملکرد بدتری را در هر یک از حوزه های شناختی به نمایش میگذارند. همان گونه که پیشبینی شده بود، شواهدی از عملکرد بدتر در اندازهگیریهای شناختی در همه های مبتلا به PTSD وجود داشت. نیرومندترین تأثیر در آزمودنیها از نمرات پایین در حوزه وسیعی از حافظه بود و شواهدی وجود داشت مبنی بر اینکه مواجهه با تروما منحصراًً با عملکرد بدتر در آزمونهای یادگیری مشخص همراه بود. بااینحال سرعت پردازش اطلاعات از حوزه هایی بود که نتایج متناقضی را به دست داده بود و نیازمند مطالعات بیشتری بود.
ساچینوالا[۲۵۹] و همکاران (۲۰۰۰) در مطالعهای به ارزیابی توجه، حافظه، عملکرد و خلق را در بین ۳۶ مرد بازمانده جنگ ویتنام که از PTSD مزمن رنج میبردند، پرداختند. نمونه های بیمار از سلامت جسمی برخوردار بوده، و از افسردگی متوسطی رنج میبردند. ابزار ارزیابی برای آزمودنیهای بیمار CEP یا پروتکل ارزیابی شناختی بود. در مقایسه با گروه کنترل، نمونه های مبتلا به PTSD در CEP عملکرد به طور معنادار پایینتری را در حوزه های توجه، حافظه و عملکرد به نمایش گذاشتند؛ و نمرات افسردگی بیشتری به دست آوردند. یک رابطه متقابل میان افسردگی و حافظه یافت شد، اما این رابطه میان افسردگی و توجه وجود نداشت. هیچ شواهدی مبنی بر کاهش سرعت پردازش اطلاعات به دست نیامد. یافته ها با گزارشهای مبتنی بر اینکه PTSD مزمن با اختلال در توجه، حافظه و عملکرد شناختی همراه است هماهنگ بود.
اختلال استرس پس از سانحه اغلب با نقایصی در حافظه و سرعت پردازش اطلاعات همراه است و با ناتوانی در انتقال توجه از محرکهای برانگیزاننده تروما ارتباط کمتری دارد (کورشی[۲۶۰] و همکاران، ۲۰۱۱؛ تواملی[۲۶۱] و همکاران،۲۰۰۹؛ واسترلینگ[۲۶۲] و همکاران، ۲۰۰۲).
اسکویت وردر[۲۶۳] و همکاران (۲۰۱۳) در فرا تحلیلی به ادغام پیشینههای پژوهش در رابطه با کارکردهای شناختی بزرگسالان سالخورده مبتلا به PTSD پرداختند. آن ها دریافتند که مبتلایان به PTSD بدترین عملکرد شناختی را در رابطه با حافظه نشان دادند و پسازآن بدکارکردیهای قابل توجهی در مقایسه با گروه کنترل در یادگیری، سرعت پردازش و کارکردهای اجرایی نشان دادند.
سمیون[۲۶۴] و همکاران (۲۰۱۴) مطالعهای را هدف شناخت مکانیسمهای عصب روانشناختی درگیر در خاطرات ترومای سرزده در افراد PTST انجام دادند. بر این اساس آنان به بررسی ۵۰ فرد مبتلا به PTSD در مقایسه با ۵۰ فرد سالم پرداختند. آنان دریافتند که مبتلایان به PTSD در تمامی تکالیف عملکرد ضعیفتری داشتند که احتمالاً به علت کندی کلی در پردازش اطلاعات و واکنشهای حرکتی بود. سرعت روانی-حرکتی پیشبین کندی و بالا بودن میزان خطای استروپ است. بازداری آسیبدیده ۷/۹% از واریانس پیشبینی شده را تکرار تجربه مجدد علائم و ۵/۲۳% واریانس پیشبینی شده را افزایش تداخل زمان واکنش تبیین کرد. آن ها دریافتند بیماران مبتلا به PTSD در تمام زمینهها عملکرد ضعیفی داشتند و این احتمالاً به دلیل کاهش کلی در سرعت پردازش اطلاعات و زمان واکنشهای حرکتی بود.