اعتقاد بر این است که حمایت اجتماعی به سه طریق دربرخورد با رویدادهای فشار زا کمک میکند اولاً اعضای خانواده، دوستان، و سایر افراد میتوانند مستقیمآ حمایت ملموسی به شکل منابع مادی در اختیار شخص قرار دهند. ثانیاًً اعضای شبکه اجتماعی فرد میتوانند با ارائه پیشنهادات وی را از حمایت اطلاعاتی خود برخوردار سازند و این اقدامات متنوع میتواند به حل مشکلاتی که موجب فشار شده است کمک کند. این پیشنهادات به فرد کمک خواهد کرد تا به مشکل از دیدگاه جدیدی نگاه کند، بدین ترتیب آن را حل کرده یا آسیبهای ناشی از آن را به حداقل میرساند. ثالثاً افراد شبکه اجتماعی میتوانند با اطمینان بخشی دوباره به فرد در خصوص اینکه مورد علاقه با ارزش و محترم است از وی حمایت عاطفی به عمل آورند و نهایتآ موجب افزایش عزت نفس و خود پنداره در او شوند(هاوس، ۱۹۸۸، به نقل از بیگیفرد، ۱۳۷۸).
یکی از مفاهیم روانشناختی که اخیراًً توسط دانشمندان علوم تربیتی مطرح گردیده است، حمایت اجتماعی میباشد. این موضوع نیز یکی از نیازهای اساسی افراد بشر در طول تاریخ بوده است. انسانهای اولیه در اکثر دوران تاریخ خود احتمالاً در دسته ها و گروههای کوچک زندگی میکردند و به دنبال یافتن غذا بودند و در مواقعی در معرض خطر حمله موجودات درنده قرار میگرفتند. به عقیده بالبی(۱۹۸۲، نقل از شریفی درآمدی،۱۳۸۱). در طول تاریخ بشری در صورت کمک اطرافیان، انسانها به بهترین وجه قادر به رویارویی با بحرانها و روبرو شدن با خطرات بودهاند. بدینگونه در طبیعت ما نیاز به دلبستگیهای نزدیک استقرار یافته است تا بتوانیم از حمایت خانواده و اطرافیان برخوردار گردیم. آن گونه که از تعاریف مختلف حمایت اجتماعی استنباط میشود، آن عبارت است از میزان ادراک فرد از این که مورد توجه و علاقه دیگران بوده، از دیدگاه آنان فردی ارزشمند است و چنانچه دچار مشکل شود به او یاری میرسانند. بنا به تعریف، حمایت اجتماعی شامل دو بعد اساسی است، یکی جنبه ذهنی که نشان دهنده تصورات و ادراکات فرد از حمایتهای اطرافیان است، و دیگری جنبه واقعی(عینی) است که عبارت است از میزان مساعدتها و کمکهای واقعی ارائه شده به فرد(بیابانگرد، ۱۳۸۳). منابع حمایت اجتماعی فراهم شده برای فرد نیز متنوع هستند. در این طیف گسترده، حمایت گروههایی از قبیل خانواده، گروه همسالان، دوستان، خویشاوندان، مغازهدار محله، معلمان، همکاران، و سایرین قرار دارند. برخی از این گروهها به طور رسمی و برخی دیگر به صورت غیررسمی تامین کننده حمایت اجتماعی برای فرد هستند. مطالعات پژوهشی نشان داده است افرادی که از سیستم حمایت اجتماعی خوبی برخوردارند، نسبت به زندگی خود خوشبینترند. (حریری، ۱۳۸۱).
حمایت اجتماعی، احساس ذهنی از تعلق داشتن، پذیرفته شدن، دوست داشته شدن، و مورد نیاز بودن، به خاطر خود فرد و به خاطر آنچه میتواند انجام دهد»، است. بیرچ حمایت اجتماعی را نشان دادن مراقبت یا همدردی با شخص دیگر یا گوش دادن به شخص یا بودن در آنجا هنگامی که او به یک دوست نیاز دارد، تعریف میکند. حمایت اجتماعی آثار رویدادهای استرسزا را تعدیل میکند و به تجربه عواطف مثبت می انجامد و با شادکامی و سلامت روانی، رابطه مثبت دارد. حمایت اجتماعی مرکب از مردمی است که میتوانیم برای فراهمکردن حمایت اجتماعی، تصدیق (تأیید)، اطلاعات و کمک، بهویژه در زمانهای بحران، روی آن ها حساب کنیم. مفهوم حمایت اجتماعی، درک در دسترس بودن حمایت، رفتاری که در مدت حمایت رخ میدهد، حمایتی که واقعاً ارائه میشود و اینکه آیا حمایت، مفید بوده یا نه، را در بر میگیرد (پاشا و همکاران، ۱۳۸۶).
حمایت اجتماعی به فراهم سازی مراقبت، همدلی، عشق و اعتماد گفته شده است. حمایت عملی نیز به فراهمکردن یک شیء یا کمک عینی مانند ارائه کمک مالی یا انجام دادن کار تعیین شده برای دیگران، گفته میشود. حمایت اطلاعاتی نیز فراهم کردن اطلاعات برای شخص دیگر در زمان فشار روانی، تعریف شده است. منابع حمایت اجتماعی، شامل خانواده / خویشاوندان، دوستان، حمایت اجتماعی در محیط کار (کارفرما / همکار) و حمایت اجتماعی مذهبی است. چون مؤسسات مذهبی فرصتهای جامعهپذیری را در میان اعضای معتقدان ارتقا میدهد، آن ها میتوانند پایهای قوی برای حمایت اجتماعی فراهم کنند (بهبهانی و همکاران، ۱۳۸۵).
بسیاری از روان درمانگران، حمایت اجتماعی را عامل مهمی در امر درمان بیماران روانی میدانند. برای مثال، مازلو معتقد است که فراهم نمودن حمایت اجتماعی برای بیماران روان نژند باعث بالا رفتن عزت نفس آن ها و رویارویی مؤثرتر با مشکلات و تعارضهای فردی و اجتماعی بسیار گوناگون میشود و محیط خانواده به عنوان محل کسب اولین تجارب حمایت اجتماعی، و منابع دیگری از قبیل دوستان، خویشاوندان، همسایگان، همکلاسیها و … در این طیف گسترده قرار میگیرند. برخی از این منابع، مثل دوستان و همسایگان به طور غیر رسمی و عامیانه، و برخی دیگر، مثل مؤسسههای مشاوره و بهداشت روان به شکل رسمی و تخصصی حمایت خود را عرضه مینمایند. طبعاً هر چه تعداد این منابع حمایتی و میزان کمکهایی که به فرد ارائه میشود بیشتر باشد و همچنین هر چه ذهن فرد در مورد مساعدتهای بالقوه روشنتر و مطمئنتر باشد، توانایی وی در سازگاری با مشکلاتش بیشتر خواهد بود. حتی حمایت اجتماعی در درمان اختلالات جسمانی نیز میتواند نقش تسهیل کنندهای بازی کند (باوی، ۱۳۸۳).
مطالعات و پژوهشهای مختلف نقش مثبت تماسهای اجتماعی را در سازگاری روانشناختی و سلامت نشان دادهاند. پزشکان معتقدند که تماسهای اجتماعی در بهزیستی فرد و بهبود بیماری او مؤثر است. سربازانی که ارتباط مشوقانه و متقابلی با هم داشتهاند، با موفقیت به بقای خود ادامه دادهاند. روان درمانگران تلاش میکنند تا مراجعان خود را به پذیرش ارتباطات جمعی متقاعد کنند. حمایت اجتماعی برای هر فرد یک ارتباط امن به وجود میآورد که در آن، احساس صمیمیت و نزدیکی، یکی از ویژگیهای اصلی این روابط است. بررسیها نشان دادهاند افرادی که از حمایت اجتماعی بالا و کشمکشهای میان فردی کمتری بهرهمندند، در رویارویی با رخدادهای فشارزای زندگی بیشتر ایستادگی میکنند، به طور مؤثری مقابله مینمایند و نشانه های کمتری از افسردگی یا آشفتگی روانی را نشان میدهند (ابراهیمیقوام، ۱۳۷۰).