با توجه به مقدمه مذکور کارگزاری که در بورس اقدام به انجام معامله مینمایند و حقالزحمه خود را از بابت انجام معامله از طرفین معامله دریافت میدارد را نمیتوان نماینده تجاری طرفین نامید ، بلکه رابطه کارگزار با مشتری رابطه وکیل با موکل است زیرا کارگزار حقالعملکار است و بهتصریح قانون تجارت رابطه حقالعمل و آمر رابطه وکیل با موکل است[۱۸۲] .هرچند ممکن است که کارگزاری که در تالار بورس اقدام به معامله میکند ، خود نماینده شرکت یا مؤسسهای باشد که از طرف آن مؤسسه اقدام میکند. کارگزار معامله را به نام خود و بهحساب سفارشدهنده انجام میدهند لذا کارگزار نماینده تجارتی طرفین نیست بلکه حقالعملکاری است که معامله را به نام خود و بهحساب طرفین منعقد میکند[۱۸۳].
۲-۲) کارگزار به عنوان حقالعمل کار
گاه انجام امور تجاری توسط خود تاجر انجام نمیگیرد بلکه از خدمات اشخاص دیگری که آمادگی کار موردنظر رادارند استفاده نموده و به وساطت ایشان موجبات تسهیل معاملات و امورات تجاری خود را فراهم مینمایند . ازجمله طرق و وسایل تسهیل معاملات ، حقالعملکاری است[۱۸۴] و آن عبارت است از انجام خرید یا فروش یا هر نوع عمل تجاری با اخذ کارمزد بهحساب دیگری و از طرف دیگر کسی را که انجام خرید یا فروش را به عهده دیگری محول میدارد آمر و دیگری را عامل یا حقالعمل کار مینامند[۱۸۵] بنابرین حقالعمل کار شخصی است که معاملاتی به نام خود ولی بهحساب دیگری میکند[۱۸۶].
ماده ۳۷۵ قانون تجارت درباره میگوید”در هر موردی که حقالعمل شخصاً میتواند خریدار یا فروشنده واقع شود اگر انجام معامله به آمر بدون تعیین طرفین معامله اطلاع دهد خود طرف معامله محسوب میشود ” ازاینرو حقالعمل کار موظف است معاملاتی که آمر به او دستور میدهد انجام دهد و نباید در انجام آن اهمال و غفلت ورزد و الا مسئول خواهد بود.
ماده ۳۸۵ قانون تجارت حقالعمل کار را بهجز در مواردی که استثنا شده است همانند وکیل دانسته و مقررات راجب وکالت را در حقالعملکاری نیز لازم الرعایه میداند. و طبق ۶۶۶ قانون مدنی ” هرگاه از تقصیر وکیل خسارتی به موکل متوجه شود که عرفاُُ وکیل مسبب آن محسوب گردد مسئول خواهد بود” حقالعمل کار فقط در مورد معاملات تجاری یعنی خرید یا فروش کالاهای بازرگانی نیست بلکه شامل همه انواع معامله میشود[۱۸۷] . نباید حقالعمل کار را با نماینده تجاری اشتباه نمود زیرا نماینده تجاری معاملات را به نام تاجر یا تجارتخانهای که نماینده اوست انجام میدهد ولی حقالعمل کار گرچه بهحساب آمر عمل میکند ولی به اسم خود عمل میکند[۱۸۸].و اغلب نام آمر خود کتمان میکنند و حتی طرف معامله حقالعمل کار نمیداند معامله برای کیست . حقالعمل کار بهجز در مواردی که آمر دستور داده باشد حق ندارد نام آمر را افشا کند[۱۸۹]. همچنین حقالعمل کار موظف است آمر را از نتیجه اقدامات خود فوراً آگاه نماید و انجام معامله را به اطلاع او برساند . ماده ۳۵۹ قانون تجارت در این خصوص میگوید ” حقالعمل باید آمر را از جریان اقدامات خود مستحضر داشته و مخصوصاً در صورت انجام مأموریت این نکته را بهفوریت به او اطلاع دهد. “پسازآنجام مأموریت و انعقاد معامله وظیفه حقالعمل کار به پایان رسیده ، مستحق دریافت حقالعمل و مسئول اجرای معامله نیست مگر آنکه شخصاً ضمانت طرف معامله را کرده باشد یا عرف تجارتی او را مسئول بشمارد یا اینکه در انجاموظیفه خود قصور کرده باشد . مثلاً معامله را با شخصی که اصولاً قابلاعتماد نیست یا دارای اعتبار نمیباشد انجام داده باشد[۱۹۰]. با توجه به تعریف کارگزار در آییننامه معاملات بورس که عبارت از شخصی است که برای دیگران دادوستد میکند و در تالار بورس معامله را به نام خود و برای مشتری با کارگزاران دیگر منعقد میکند و در برابر عمل خویش کارمزد و حقالعمل دریافت میکند مصداقی از حقالعملکاری است . کارگزار بورس بهحساب آمر و سفارشدهنده ولی به نام خود اقدام به انجام معامله میکند بنابرین کارگزار حقالعمل کار است و ویژگیهای خاصی که کارگزار بورس نسبت به دیگر حقالعملکاران دارد ضمانت اجرای معامله است چون معاملات بورس منحصراًً توسط کارگزاران انجام میگیرد و هنگام معامله نام مشتریان و سفارشدهندگان اعلام نمیشود کارگزاران شخصاً ضامن اجرای معامله نیز میباشند[۱۹۱] ، لذا کارگزار حقالعملکاری است که به نام خود و بهحساب دیگری معامله میکند و ضامن اجرای معامله میباشد.