زادگاه تولید ناب در شرکت تویوتا[۳۲] در جزیره ناگویا[۳۳] در ژاپن است . خانواده تویوتادر صنعت ماشین آلات نساجی فعال بودند و در دهه ۱۹۳۰ به دلیل نیازشدید دولت ژاپن شرکت مذکور وارد صنعت وسایل نقلیه موتوری گردید . درآن سالها این شرکت بامشکلاتی از قبیل بازار داخلی کوچک ، نیروی کار ثابت ،فقدان سرمایه کافی و رقبای خارجی علاقه مند به بازار ژاپن روبرو بود. درهمین زمان آی جی تویوتا[۳۴] با مهندس شرکت تایچی اوهونو[۳۵] برای الگوبرداری از شیوه تولید صنعت اتومبیل سازیآمریکا به این کشور سفر کرده واز شرکت اتومبیل سازی فورد [۳۶]بازدید به عمل آوردند و نهایتاً به این نتیجه رسیدند که اصول تولید انبوه قابلیت پیاده سازی در ژاپن را ندارد و این سیستم پر از مودا (در زبان ژاپنی به معنای اتلاف ) است. برهمین اساس آن ها شیوه جدیدیدرتولید را ایجاد کردند که بعدها تولید ناب نام گرفت. (مرادی، ۱۳۹۲: ۱۲۴)
تولید ناب یک سیستم اجتماعی تکنیکی منسجم است که هدف اصلی اش، حذف اتلاف از طریق کاهش یا حداقل سازی همزمان تغییرپذیری داخلی، تغییرپذیری تامین کننده و نیز تغییر پذیری مشتری است (Shah,2007: 27) .
اگر بخواهد تعریف ساده و قابل فهمی از تولید ناب ارئه گردد، باید اذعان نمود در اصل تولید ناب تلفیقی از تولید دستی و تولید انبوه است. به شکلی که انعطاف پذیری در تولید را از تولید دستی و قیمت ارزان کالای تولید شده را از تولیدی انبوه، وام میگیرد.(ابوترابی، ۱۳۹۰: ۱)
یک تولیدگر دستی از کارگران بسیار ماهر و ابزارهای ساده اما انعطاف پذیر استفاده می کند تا دقیقاً آنچه را بسازد که مشتری میخواهد، یعنی یک واحد در یک زمان. برخی از مشخصه های تولید دستی عبارتند از (طلوعی اشلقی و همکاران، ۱۳۸۸: ۱۹):
-
- وجود نیروی کاری ماهر
-
- وجود سازماندهی بسیار غیر متمرکز
-
- به کار گیری ابزار آلات
- حجم بسیار پایین تولید
همچنین از ضعفهای تولید دستی این است که قیمت محصول بالا بوده و در صورت افزایش حجم تولید، قیمت پایین نمیآید. (امروزه در مورد ماهواره ها و سفینه های فضایی که برجسته ترین تولیدات دستی هستند همین مشکل وجود دارد). از مشکلات دیگر تولیدکنندگان دستی این است که معمولا فاقد آن سرمایه مالی وانسانی کافی هستند که به دنبال نوآوریها و پیشرفتهای اساسی باشند چرا که پیشرفت واقعی در دانش فنی مستلزم تحقیق سازمان یافته است. اما بااین حال محصولات دستی و سفارشی همچنان بازار خود را حفظ کردهاست چرا که برخی از مشتریان نیازها و سلیقه های خاصی دارند که فقط این شیوه تولیدی پاسخگوی نیازهای آن هاست . اما در دهه ۱۹۹۰ برای شرکتهای تولیدکننده دستی ، تهدیددیگری از جانب شرکتهای تولیدکننده ناب، به ویژه شرکتهای ژاپنی آغاز شده است و آن تهدید این است که تولیدگران ناب در تعقیب آن بخشی از بازار هستند که تاکنون درانحصار تولیدگران دستی بوده است. برای مثال، شرکت هوندا[۳۷] با اتومبیلهای ورزشی (NS-x) با بدنه آلومینیومی خود حمله مستقیمی به بازار خودروهای ورزشی فراری[۳۸] کردهاست .
تولیدگر انبوه در طراحی محصولات از متخصصان ماهر استفاده میکند، اما این محصولات توسط کارگران غیرماهر ساخته میشوند که ماشین آلات گران و تک منظوره را هدایت میکنند. این محصولات همشکل ماشینی، در حجم بسیار بالا تولید میشوند. ازآنجا که تولید محصول جدید محتاج تغییر کل سیستم است، بسی گرانتر از محصول قبلی خواهد شد. از این رو تولیدکننده انبوه تا جایی که ممکن باشد، از نوآوری در طرح خودداری میکند. در نتیجه اینکه محصول، به قیمت از دست رفتن تنوع و به دلیل وجود روشهای کاری که برای کارکنان کسالت بار است، ارزانتر در اختیار خریدار قرار میگیرد. برخی از مشخصه های تولید انبوه عبارتند از(قرائی پور، ۱۳۸۸: ۱):
-
- نیروی کار: تقسیم کار تا هرجا که امکان دارد. در کارخانه های با تولید انبوه ، کارگرمونتاژکننده تنها به چند دقیقه تعلیم و آموزش نیاز دارد;
-
- سازماندهی : بااستفاده از یک ادغام عمودی کامل ، تولیدکننده انبوه سعی میکند که از مواداولیه تا سایر قطعات را خود تولید کند. ولی مشکل ادغام عمودی کامل ، دیوان سالاری وسیع است ;
-
- ابزارها: از ابزارآلاتی که فقط در هر زمان یک وظیفه را انجام میدهد استفاده میکند که این کار صرفه جویی زیادی در زمان آماده سازی ماشین آلات به وجود می آورد.
- محصول : محصولات تنوع کم دارند ولی قیمتهای آن به خاطر تنوع کم روند نزولی پیدامی کند.
در رویکرد تولید انبوه طراحی کامل محصول توسط خود شرکت تولیدکننده یا مونتاژگر انجام میشود و برای انتخاب تامین کننده مناقصه برگزار شده و از شرکتکنندگان در مناقصه درخواست قیمت میشود. همچنین شرکت تولیدکننده برنامه زمانبندی تحویل قطعه و حد کیفی قطعات را در مناقصه تعیین میکند و نهایتاً بر اساس قیمت تامین کننده انتخاب میشود(قرائی پور، ۱۳۸۸: ۱).
شکل ۲-۳) شبکه تامین در تولید انبوه(قرائی پور، ۱۳۸۸: ۱)
این رویکرد دارای مشکلات زیر است(قرائی پور، ۱۳۸۸: ۱):
-
- عدم اطلاع و همکاری تامین کننده در طراحی محصول
-
- حاکم شدن نگرش کوتاه مدت بین سازنده و تامین کننده (به محض آنکه تامین کنندهای قیمت بهتری به سازنده پیشنهاد دهد رابطه همکاری با تامین کننده قبلی تحتالشعاع قرار میگیرد)
-
- تعداد زیاد تامینکنندگان که پیرو آن ردهبندی تامینکنندگان به صورت زنجیره صورت نمیپذیرد و تعدد تامین کننده برای یک قطعه وجود دارد لذا اساس زنجیره تامین را رقابت در حوزه قیمت شکل میدهد.
-
- عدم شفافیت در ارتباطها
-
- تولید و تحویل قطعات در محمولههای بزرگ
- رابطه زورمدارانه و معمولا یک طرفه از سوی تولیدکننده با تامین کننده
در تولید ناب تامینکنندگان ردهبندی میشوند و انتخاب تامینکنندگان رده اول بر اساس سابقه همکاری وتجربهای که از عملکرد آن ها وجود دارد، انجام میشود. همچنین شرکت سازنده در طراحی کلی محصول از همکاری تامین کننده استفاده میکند و طراحی دقیق زیرمجموعهها توسط تامین کننده با همکاری تامینکنندگان ردههای بعدی انجام میشود. (قرائی پور، ۱۳۸۸: ۱)
شکل ۲-۴) شبکه تامین در رویکرد ناب (قرائی پور، ۱۳۸۸: ۱)
نایلر[۳۹] و همکارانش چهار گام را برای یکپارچهسازی زنجیره تامین در تولید ناب مطابق شکل (۲-۵) پیشنهاد کردهاند. در گام اول فعالیتهای اصلی جریان، شناسایی میشوند. در گام دوم یکپارچهسازی وظیفهای انجام میشود و گامهای مرحله قبل به سه جزء مدیریت مواد، مدیریت تولید و ساخت و توزیع تقسیم میشوند. سپس این سه جزء شناسایی شده در گام سوم یکپارچه و ترکیب میشوند و نهایتاًً در گام چهارم زنجیره تامین داخلی[۴۰] با اجزاء بیرونی یعنی تامینکنندگان و مشتریان ترکیب، ادغام و یکپارچه میشود (قرائی پور، ۱۳۸۸: ۱) .
شکل ۲-۵) گامهای یکپارچه سازی زنجیره تامین ناب (قرائی پور، ۱۳۸۸: ۱)