کور نایدی وتورانی راد[۹۳] (۲۰۰۹) در مطالعه خود، تأثیر مکانیزمهای حاکمیت شرکتی را بر شیوه تأمین مالی وهزینه سرمایه بررسی کردند. نمونه آن ها شامل۳۱۹شرکت نیوزلندی در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۴بود. برای سنجش حاکمیت شرکتی از ۴عامل ساختار هیئت مدیره، شیوه جبران خدمات، حقوق سهامداران وسیاست افشا اطلاعات استفاده شد. آن ها با بهره گرفتن از این عوامل شاخص حاکمیت شرکتی را برای تمام شرکتها محاسبه کردند وسپس بر این اساس شرکتهای نمونه را به دو قسمت تقسیم کردند. شرکتهای دارای سیستم حاکمیت شرکتی مطلوب و شرکتهای دارای سیستم حاکمیت شرکتی نامطلوب. نتایج تحقیق آن ها نشان داد شرکتهایی که حقوق سهامداران را رعایت نمیکنند، بیشتر از بدهی برای تأمین مالی خود استفاده میکنند. ولی شرکتهایی که مکانیزمهای حاکمیت شرکتی را به خوبی رعایت میکنند نه تنها از بدهی به عنوان ابزار تأمین مالی استفاده میکنند، بلکه از تقسیم سود نیز در ساختار سرمایه خود بهره میگیرند. هزینه سرمایه شرکتهایی که سیستم حاکمیت شرکتی مطلوبی دارند به طور معناداری پایینتر از شرکتهایی است که دارای سیستم نامطلوب حاکمیت شرکتی هستند.
باک پین وآرکو[۹۴] (۲۰۰۹) برای بررسی اینکه آیا ساختار مالکیت وحاکمیت شرکتی روی انتخاب ساختار سرمایه شرکتها تأثیر دارد یا خیر، تحقیقی تحت عنوان”ساختار مالکیت، حاکمیت شرکتی وتصمیمات ساختار سرمایه شرکتها ” را در شرکتهای غنایی انجام دادند. نتایج رگرسیون در این تحقیق نشان میدهد که سهامداری مدیریت به طور معناداری تأثیر مثبت بر انتخاب بدهیهای بلند مدت بیش از حقوق صاحبان سهام دارد، در حالی که مالکیت سهم خارجی در پیشبینی تصمیمات ساختار سرمایه شرکتها بیاهمیت است. همچنین اندازه هیئت مدیره رابطه مثبت و با اهمیتی با انتخاب ساختار سرمایه دارد. از طرف دیگر، استقلال هیئت مدیره و تمرکز قدرت فاکتورهای با اهمیتی در انتخاب ترکیب مالیه شرکتها در بورس غنا محسوب میشوند. نتایج این تحقیق مورد تأیید آبور (۲۰۰۴) است که میگوید ساختار سرمایه همبستگی مثبتی با اندازه هیئت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیر عامل وترکیب هیئت مدیره در بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس غنا دارد.
برای بررسی تأثیر ساختار مالکیت وحاکمیت شرکتی روی ساختار سرمایه شرکتهای پاکستانی در سال (۲۰۰۹) تحقیقی توسط حسن وبات انجام شده است. این تحقیق دوره زمانی۲۰۰۲تا۲۰۰۵ برای ۵۸ شرکت غیر مالی پذیرفته شده در بورس کراچی را در بر میگیرد. نتایج نشان میدهد که اندازه هیئت مدیره وسهامدار بودن مدیریت، همبستگی منفی با اهمیتی با نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام دارد. با این وجود رفتار تأمین مالی شرکت تحت تأثیر با اهمیت دوگانگی CEO و وجود مدیران غیر موظف در هیئت مدیره نمیباشد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از رابطه مثبت ولی غیر معنادار میان مالکیت نهادی وساختار سرمایه میباشد. از طرف دیگر، عوامل سنتی تعیین کننده ساختار سرمایه، مانند اندازه شرکت و سود آوری تأثیر با اهمیتی روی تصمیمات تأمین مالی شرکتها دارند. سود آوری واندازه شرکت به ترتیب رابطه منفی ومثبت با نسبت بدهی به سرمایه دارند. البته این نتایج ممکن است به علت این واقعیت باشد که فعالیتهای حاکمیت شرکتی همچنان در مرحله اولیه در پاکستان قرار دارد. زیرا رحمان وهمکارانش[۹۵] (۲۰۱۰) نیز در تحقیقی که در بورس کراچی انجام دادند به وجودیک رابطه مثبت اما ضعیف بین ساختار سرمایه وحاکمیت شرکتی دست یافتند.
منداسی وگاماس[۹۶] (۲۰۱۰) در تحقیقی تحت عنوان “تمرکز مالکیت، مالکیت مدیریتی وعملکرد شرکت: شواهدی از ترکیه” به نتایج زیر دست یافتند.
مالکیت در ترکیه بسیار متمرکز میباشد و تمرکز مالکیت اثر مثبت ومعناداری بر ارزش و سود آوری شرکت دارد. این در حالی است که مالکیت مدیریتی تأثیر منفی معنادراری روی ارزش شرکت دارد.
بریک وچیدمبران[۹۷] (۲۰۱۰) در تحقیقی تحت عنوان “جلسات هیئت مدیره، ساختار کمیته وارزش شرکت” برای یک پنل گسترده از شرکتها در طول یک دوره ۶ساله ازسال ۱۹۹۹تا۲۰۰۵ به بررسی عوامل تعیین کننده فعالیت نظارتی هیئت مدیره وتأثیر آن بر ارزش شرکت پرداختند. آن ها در این تحقیق برای سطح فعالیت نظارتی هیئت مدیره از لگاریتم تعداد جلسات هیئت مدیره سالانه، لگاریتم تعداد مدیران مستقل وتعداد جلسات هیئت مدیره در طول سال استفاده کردند. همچنین در این تحقیق از نسبت Q توبین شرکت که به وسیله نسبت ارزش کل بازار شرکت (ارزش بازر سرمایه به علاوه ارزش دفتری کل بدهیها به ارزش دفتری کل داراییهای شرکت) تعریف میشود استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که فعالیت نظارتی هیئت مدیره تأثیر مثبتی بر ارزش بازار شرکت دارد. آن ها همچنین به این نتیجه رسیدند که چنانچه انگیزه پشت فعالیت هیئت مدیره، نیاز به پذیرش قوانین وترس از دعاوی قضایی سهامداران باشد، افزایش در فعالیت نظارتی هیئت مدیره، تأثیر منفی روی ارزش شرکت دارد؛ چون فعالیت فزاینده میتواند مدیریت را از تمرکز روی راه انداختن فعالیتهای مؤسسه باز دارد.
آمان و همکاران[۹۸] در سال (۲۰۱۱) با بررسی۶۴ویژگی حاکمیت شرکتی در قالب۶ گروه (پاسخگویی هیئت مدیره، افشای مالی وکنترل داخلی، حقوق سهامداران، پاداش، کنترل بازارورفتار شرکت) در۲۲کشور توسعه یافته طی سالهای۲۰۰۳تا۲۰۰۷به این نتیجه رسیدند که یک رابطه مثبت وقوی بین ویژگیهای حاکمیت شرکتی وارزش شرکت وجود دارد.
گانگولی (۲۰۱۳) در تحقیقی با عنوان ساختار سرمایه با توجه به ساختار مالکیت که از لحاظ استدلال نظری و بررسی تجربی ساختار مالکیت را تحت تاثیر ساختار سرمایه ذکر شده در شرکتهای هند را بررسی کرده و اینکه ایا ساختار سرمایه به عنوان یک متغییر برون زا نقشی در تعیین ساختار مالکیت دارد یا نه و نتایج تجربی در شرکتهای هندی نشان میدهد که ساختار مالکیت تحت تاثیر ساختار سرمایه است نه بر عکس و مطابقت پیشبینیهای نظری و تجربی نشان میدهد که اهرم مثبت با سهام متمرکز دارای رابطه منفی با سهام پس از سودآوری است.
وهب (۲۰۱۳) در تحقیقی با عنوان رابطه ساختار مالکیت و مدیریت موجودیها که در این تحقیق فرض میشود که به احتمال زیاد رابطه بین ساختار سرمایه و مدیریت موجودیها تحت تاثیر عوامل زیادی مانند مالکیت مدیریتی.ساختار رهبری هیئت مدیره و اندازه هیئت مدیره است و نشان میدهد که مالکیت نهادی و موجودیها و ساختار دوگانگی مدیر عامل (کم) که مالکیت مدیریتی بالا (منفی) تاثیر قویی بر رابطه فوق دارد.
پژوهشهای داخلی