- از دیدگاه هرزبرگ اگر فردی در محیط شغلی خود با توجه به عوامل انگیزشی مانند: پیشرفت ،توسعه شغلی، شکل ماهیت کار، کسب موفقیت، احترام از جانب دیگران، ارجاع مسئولیت، فردی با ارزش به حساب میآید در درون خود احساس خشنودی از شغل خواهد کرد (محمدی،۱۳۹۱ :۳۳).
خشنودی شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغل است. خشنودی شغلی عاملی است که باعث افزایش کارایی و نیز احساس خشنودی فردی میگردد. خشنودی شغلی را میتوان عامل روانی قلمداد نمود و نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال است.خشنودی شغلی مفهومی پیچیده و چند بعدی است که با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد (همان منبع).
۱٫ Supez
-
- خشنودی شغلی ناشی از ارزیابی شغل به عنوان امری است که رسیدن یا امکان رسیدن به ارزش های مهم شغلی را فراهم می آورد .فراهم آوردن این ارزش ها با ارضای نیازهای اساسی فرد هماهنگ است و به تحقق آن کمک میکند این نیازها از دو نوع جدا ولی به هم وابسته اند ،یعنی نیازهای بدنی و فیزیکی و نیازهای روانی به ویژه نیاز به رشد میباشد. رشد اساساً با توجه به ماهیت خود کار امکان پذیر میگردد (لاک۱، ۴۴۳:۱۹۹۹).
-
- خشنودی شغلی به نگرش کلی فرد درباره شغل اش اطلاق می شود .کسی که خشنودی شغلی اش در سطح بالایی باشد نسبت به کارش نگرش مثبتی دارد، ولی کسی که از کارش ناخشنود است نگرش وی نسبت به کارش منفی است (رابینز ،۲۰۰۳).
-
- خشنودی شغلی برخلاف رضایت شغلی که به جنبه مادی وروانی توجه دارد، به بعد روانی موضوع می پردازد. مثلا ازجایی که امکان دارد، شاغلی ازنظرنیازهای روانی درسازمان به ارضاءرسیده باشد ولی ازنظرحقوق ودستمزدبه ارضاءنرسیده باشد، در این صورت به نظر میرسد که شاغل ازشغل خود خشنود باشد، ولی رضایت اوحاصل نشود. به طوری که بعضی در رضایت شغلی ،خشنودی شغلی رانیز مستتر می دانند(عسکریان،۱۰۸:۱۳۹۲).
-
-
- خشنودی شغلی احساسی است که افراد نسبت به شغل شان دارند. هنگامی که می گوییم فردی دارای خشنودی شغلی است بدین معنی است وی شغل اش را دوست دارد و ارزش زیادی برای آن قائل است و احساس مثبتی نسبت به آن دارد (شفیع آبادی، ۴۲:۱۳۸۵).
-
-
- خشنودی شغلی میتواند ناشی از دو دسته عوامل بیرونی مثل افزایش حقوق ، ارتقا و سایر مزایا باشد و عوامل درونی مانند احساس پیشرفت ، خودکارایی ، مباهات برای انجام کار باشد .اگر این عوامل برآورده شود و نیازها و ارزش های کارکنان برآورده شود در نتیجه خشنودی شغلی کارکنان افزایش مییابد (همان منبع). ۱٫Louk
-
- خشنودی شغلی واکنشی عاطفی است نشأت گرفته از این ادراک فرد که شغل وی تا چه حد ارزشهای شغلی مهم وی را کامروا میسازد و تا چه حد آن ارزشها با نیازهای شخص هماهنگ اند.ذکر این نکته حائز اهمیت است که گرچه خشنودی به عنوان یک نگرش تلقی می شود، تعریف لاک آن را یک واکنش عاطفی بیان میکند (لاک،۱۹۷۶).
- خشنودی شغلی قضاوتی ارزیابانه در مورد شغل که بخشی و نه تماماً ناشی از تجربیات عاطفی در محیط کار میباشد. بخشی ازخشنودی شغلی نیزحاصل باورهای ذهنی تر درمورد شغل است. به طور کلی تجربیات عاطفی و ساختارهای اعتقادی منجر به نوعی ارزشیابی از شغل میشوند که ما آن را خشنودی شغلی می نامیم. ویس وکروپانزانو(۲۰۰۳) نظریه رویدادهای عاطفی را در ارتباط با نگرشها، عواطف و رفتار کارکنان مطرح میسازند که چارچوبی غنی برای هدایت پژوهشهای تجربی جدید در رابطه با مطالعه عواطف و خشنودی شغلی به حساب میآید (فراحی، ۵۵:۱۳۸۷).
۲-۱-۳۳- ابعادخشنودی شغلی:
کندال ، اسمیت وهیولین به ابعاد پنج گانه شغلی اشاره کردهاند. این ابعاد مهم ترین ویژگی های هر شغل را درباره این موضوع که کدام یک ازافراد واکنش های مثبت مؤثری به آن دارند، نشان میدهد.
این ابعاد عبارتند از:
۱٫خشنودی ازماهیت کار: به معنای خصوصیات و ویژگی هایی که در وظایف شغلی فرد وجود دارد، میباشد. بعبارتی دیگر، بدین معنی است که کاردرجامعه ازاهمیت واعتباربرخورداربوده و با ویژگیهای شخصیتی فردمتناسب باشد. به طوری که اینکار برای فرد چنان جالب باشد که حاضر باشد نه تنها از بخشی از مزایای مادی چشم پوشی کند بلکه اینکاررا بر شغل دیگر بادرآمد بالاتر ترجیح دهد ماهیت کار بستگی به تعامل با محیط و دیگر شرایط سازمان و شرایط فردی کارکنان دارد .ماهیت کار شامل:
الف- محتوی کار؛ یعنی فعالیتها، رفتارها، وظایف، روابط و مسئولیتها.
ب- صلاحیتهای مورد نیاز انجام کار؛یعنی مهارتها، توانائیها و تجارب
ج- مزد وعایدی جهت انجام کار؛ یعنی حقوق،ترفیع و رضایت حقیقی و مطلوب می شود (کائوفمن۱،۱۹:۲۰۰۲).
۲٫ خشنودی از حقوق و پرداخت:حقوق و پرداخت یعنی مقدار اجرت مالی که فرد دریافت میکند ودرجه ای که وی دستمزدش را در مقابل دستمزد دیگران عادلانه و منصفانه میداند، گفته می شود.
مطالعات لاک نشان میدهد که حقوق و دستمزد یک عامل تعیین کننده خشنودی شغلی است.به ویژه زمانی که از دیدگاه کارمندان این پرداخت منصفانه و عادلانه باشد.
دستمزد برای تقریباً همه گروههای شغلی یکی از مهمترین شرایط کاری به شمارمی آید در برخی از مطالعات معلوم شده است که دستمزد عامل مهمی در خشنودی شغلی گروههای مشخصی از کارکنان محسوب می شود و به احتمال برای افرادی که نمی توانند خشنودی دیگری از کارشان کسب کنند حائز اهمیت بیشتری میباشد (ازکمپ۲،۱۴۸:۱۳۸۰). حقوق و دستمزد، در کشور ما اولین و مهمترین عامل است که افراد را وادار به ماندن در کاری میکند واگر متناسب با انتظارات شخص باشد، عامل مهمی در افزایش خشنودی شغلی است.در واقع بیشتر افراد به دلیل برطرف نشدن پایین ترین سلسله مراتب نیاز، درجستجوی حقوق و مزایای بیشتر هستند،حقوق بالا موجبات رفاه وآرامش کارمندان و شاغلین را به همراه دارد وعامل مهمی در جلب افراد به سمت شغلی میباشد(حسین زاده ،۲۲:۱۳۸۶)