نظریه انگیزشی نسبت دادن
بنا به نظریه نسبت دادن(اسناد) چگونگی ادراک و تفسیر فرد از علت های موفقیت و شکست های خودش از تعیین کننده های اصلی انگیزش او به حساب میآید. فرض این نظریه آن است که ما انسان ها می کوشیم تا به کمک دلایلی که برای رفتارهای خودمان و دیگران می یابیم آن رفتارها را درک کنیم. نظریه نسبت دادن انگیزش به ما میگوید که چگونه تبیین ها، توجیه ها، و بهانه های فرد درباره خودش و دیگران بر انگیزش او تاثیر میگذارند. یکی از نظریه پردازان اصلی در حوزه نسبت دادن برنارد واینر[۴۲](۲۰۰۰) است که از روانشناسان پرورشی سرشناسی است که نظریه نسبت دادن را به یادگیری و آموزش پیوند زده است (بال، ترجمه مسدد، ۱۳۷۳).
در رابطه با کاربردهای آموزشی نظریه انگیزشی نسبت دادن می توان گفت، مشکل بزرگ آموزشی معلمان وجود دانش آموزانی است که دارای مفهوم خود پنداره سطح پایینی هستند. این مفهوم خود ضعیف از شکست های پیاپی آنان در یادگیری ناشی شده است این دانش آموزان بین موفقیت ها و اعمال خود رابطه نزدیکی نمی بینند و شکست خود را به فقدان توانایی نسبت میدهند. این اعتقاد که نتایج اعمال آن ها مستقل از اعمال آن ها است، به درماندگی آموخته شده می انجامد. این نوع اسنادها ناسازگارند و باید آن ها را تغییر داد. برای این منظور شرایط آموزشی باید بر یادگیری تأکید کند نه بر پیشرفت. تأکید بر یادگیری مشوق کوشش های دانش آموز است و از طریق تأکید بر فعالیت های دانش آموز، به عوض تأکید بر درست یا غلط بودن پاسخ او، بازخوردهای لازم فراهم میشوند و اشتباهات اصلاح میشوند. اقدام آموزشی دیگر،کاهش رقابت میان دانش آموزان برای کسب نمره است. ایمس[۴۳](۱۹۸۷) در پژوهشی که در رابطه با تاثیر رقابت بر موفقیت انجام داده است نشان داد که در موقعیت های آموزشی که در آن رقابت میان دانش آموزان حاکم بوده، حتی دانش آموزان دارای مفهوم خود سطح بالا نیز با شکست مواجه شده اند و به دنبال آن انتقاد افزایش یافته و تصورات فرد نسبت به توانایی شخصی اش کاهش یافته است(سیف، ۱۳۸۷).
راهبردهای ایجاد انگیزش تحصیلی در یادگیرندگان
بهترین راه ایجاد انگیزش تحصیلی در یادگیرندگان نسبت به یادگیری بهبود شرایط یادگیری و افزایش سطح کیفیت روش های آموزشی است. از این طریق یادگیرندگان در یادگیری به موفقیت بیشتری میرسند و این کسب موفقیت علاقه و انگیزش آن ها را نسبت به مطالب جدید افزایش میدهد. در زیر روش ها و فنونی معرفی میشوند که استفاده از آن ها معلمان را در بالا بردن سطح انگیزش تحصیلی یادگیرندگان یاری میدهد:
-
- هدفهای آموزشی خود را در آغاز درس به یادگیرندگان بگویید و از آن ها بخواهید تا برای خود نیز هدفهای یادگیری انتخاب کنند: یادگیرندگانی که از هدفهای آموزش و درس مطلع نمی شوند به خوبی یادگیرندگانی که معلم پیش از آغاز درس دقیقا به آن ها میگوید که چه انتظاراتی از آن ها دارد نیستند. معلم از یادگیرندگان بخواهد تا آنان نیز برای خود هدفهای یادگیری یرگزینند. داشتن هدف از سوی یادگیرنده موجب بالا رفتن سطح انگیزش تحصیلی او می شود(کدیور، ۱۳۸۶).
-
- در شرایط مقتضی از تشویقهای کلامی استفاده کنید: در بسیاری مواقع، تقویت ملموس به اندازه تشویق های کلامی معلم مؤثر نیست. استفاده از اظهاراتی چون خوب، عالی و آفرین پس از عملکرد درست دانش آموزاز تدابیر مؤثر انگیزش تحصیلی است . موثرترین تشویق آن است که به رفتار و عملکرد درست دانش آموز وابسته باشد. ضمنا معلم نباید بیشتر از اندازه لازم دانش آموز را مورد ستایش قرار دهد. تشویق بیش از حد اثرش را از دست میدهد و از خاصیت تقویت کنندگی آن می کاهد. تشویق کلامی دارای دو جنبه است: ۱) انگیزشی: دریافت کلماتی از یک منبع با ارزش به عنوان علامتی از تحسین برای دانش آموز دلنشین است. تحسین باید از سوی کسی باشد که به نظر دانش آموز آن شخص با ارزش است. اگر دانش آموز نسبت به معلم خود نفرت داشته و نسبت به او بی اعتنا باشد، تعریف و تمجید معلم برای او تحقیر آمیز و بی ارزش خواهد بود. برای اینکه تشویق کلامی معلم مؤثر باشد او باید مورد علاقه و احترام دانش آموز باشد. ۲) بازخوردی: تشویق کلامی میتواند اطلاعات مهمی درباره دانش آموز و عملکردش به معلم بدهد. اگر ارزش بارخوردی تحسین تحقق یابد مورد احترام بودن معلم اهمیت ویژه ای مییابد. تشویق کلامی باید: برای عملکردهای مشخص صورت گیرد نه به طور اتفاقی، دانش آموز را از ارزش کاری که انجام میدهد آگاه کند، نتیجه کار دانش آموز را به موفقیتهای فردی پیشین آن ها نسبت دهد، تشویق کلامی باید دانش آموز را ازپیشرفت هایش آگاه کند(کدیور، ۱۳۸۶).
-
- از آزمونها و نمرات به عنوان وسیله ای برای ایجاد انگیزش تحصیلی در یادگیرندگان استفاده کنید: با توجه به اینکه که نتایج آزمونها به صورت نمره هایی که به یادگیرندگان داده می شود با پاداش های مختلف چون تأیید معلم و والدین، ارتقاء به کلاس بالاتر، دریافت گواهینامه و … وابسته است.
-
- از خاصیت برانگیزانندگی موضوع های مختلف استفاده کنید و آموزش خود را با تجارب و موارد جالب همراه سازید: محرک های تازه، تعجب برانگیز، و پر معنی سطح برانگیختگی را افزایش میدهند و سبب تحریک کنجکاوی یادگیرنده میشوند. معلم میتواند با ارائه مسائل و مطالبی که از این ویژگی ها برخوردارند در یادگیرنده ایجاد انگیزش تحصیلی میکند(سیف، ۱۳۸۷).