مشکلاتی که در زیر گروه این طبقه بندی قرار می گیرند عبارتند از :
-
- اختلال رشدی در تلفظ شمرده
-
- کم شنوایی
-
- کم بینایی
-
- اختلال هماهنگی حرکتی مربوط به رشد
-
- فلج مغزی
-
- صرع بزرگ
-
- صرع کوچک
-
- بدشکلی عضوی
- بدشکلی پوستی
۲-۲-۴ اختلالات رفتاری کودکان
تعریف و توصیف
اختلالات رفتاری طبقه ای دیگر از رفتار کودک و نوجوان است که به وفور مورد توجه متخصصان بالینی قرار می گیرند. کودکان و نوجوانانی که رفتارشان به این طریق طبقه بندی می شود از میزان شرارت و شیطنتی که مشخصه گروه سنی شان است پا فراتر میگذارند. رفتارشان به طور جدی حقوق مسلم دیگران را زیر پا میگذارد یا قوانین عمده اجتماعی را خدشه دار میکند. کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری اغلب از مدرسه فرار میکنند و ممکن است به طور ارادی به فعالیت جنسی خیالی زودرس مبادرت ورزند یا مواد غیرقانونی استعمال نمایند (ساراسون و ساراسون[۹۲]، ۱۹۹۵).
اکثر کودکان در جریان بزرگ شدن مشکلات هیجانی و رفتاری خاصی پیدا میکنند که معلول فشارهای رشد و انطباق با انتظارات خانواده و اجتماع است. وظیفه اصلی والدین این است که به فرزندان خود کمک کنند تا رویدادهای عادی رشد را پشت سر بگذارند. کودکان و والدین همچنین باید با وقایع و جنبههای منفی زندگی مانند فقر و یا بیکاری پدر و مادر کنار بیایند. البته بسیاری از مشکلات دوران کودکی در جریان رشد دچار تغییرات کمی و کیفی میشوند تاثیر استرس های زندگی نیز به فراخور مرحله ی رشدی کودک تغییر میکند. در اکثر موارد تفاوت رفتار بهنجار و نابهنجار در کودکان به وضوحی که در بزرگسالان مشاهده می شود قابل تعیین نیست. به طور کلی قضاوت در مورد اینکه ایا رفتار کودک یک متغیر تکاملی است یا نشانه ای از یک مسئله جدی تر، به سن کودک، تکرار، شدت، تعداد نشانه و به خصوص میزان اختلال در عملکرد بستگی دارد. احساس های ذهنی دیگران نیز باید به عنوان عاملی برای شناسایی مشکلات کودکان به حساب آورده شود، زیرا اختلالات کودکی غالباً توسط بزرگترها شناسایی می شود (هترینگتون و پارک[۹۳]، ۱۹۹۵).
چگونگی عکس العمل کودکان و نوجوانان در مقابل حوادث از جمله روابط نادرست والدین ممکن است بلافاصله بعد از اتفاق ضایعه بار یا روزها و یا هفتهها بعد آشکار گردد. عدم اعتماد به والدین و ترس از به وقوع پیوستن مجدد حادثه، جزء عکس العمل هایی است که در بسیاری از کودکان و نوجوانان که در معرض این ضایعات هستند دیده می شود. بقیه عکس العمل ها بر اساس سن فرق میکند (کاویان ، ۱۳۸۱)
برای کودکان ۵ ساله و کوچکتر: ترس در این گونه کودکان ممکن است شامل ترس جدا شدن از والدین، عبارت هایی همراه با گریه و ناله و نق زدن ها، بی ثباتی، و متکی بودن های افراطی است. همچنین والدین متوجه میشوند که کودکان آن ها رفتارهای واپس گرایانه را در پیش گرفته اند شامل مکیدن انگشت، شب ادراری، ترس از تاریکی. بچه ها در این سن بسیار تحت تاثیر عکس العمل والدین در مقابل اتفاقات و آسیب ها قرار می گیرند (کاویان ، ۱۳۸۱).
برای کودکان ۶ تا ۱۱ ساله: این کودکان رفتارهای کناره گیری و مخربی را در پیش گرفته و قادر نیستند که حواس خود را متمرکز نمایند. رفتارهای واپس گرایانه، بی خوابی های شبانه، مشکلات خواب، ترس های غیر منطقی، زودرنجی ها، فرار از مدرسه، اجتناب از رفتن به مدرسه، ترس ها و عصبانیت ها در کودکان آسیب دیده این سن و سال بسیار فراوان میباشد. کودکان از درد معده و دیگر علائمی که هیچ احساس پزشکی ندارند، رنج میبرند. کارهای مدرسه اغلب رنج آور می شود ناامیدی،دلواپسی، احساس گناه، احساس رخوت و بی حوصلگی فرد را در بر میگیرد (واکر و همکاران[۹۴]، ۱۹۹۹، کاویان ۱۳۸۱).
تشخیص روان پزشکی اختلالات کودکان سنین دبستان عموماً از طریق والدین آن ها یا مصاحبه با خود کودک حاصل می شود. ولی عواملی چون آسیب روانی مادر، نوع نشانه هایی که گزارش می شود خصوصیات دموگرافیک کودک بر گزارش مادر و کودک و هماهنگی و تطابق آن تاثیر میگذارد (کیس و همکاران[۹۵] ۲۰۰۷) همچنین بسته به اینکه نوع مشکل مربوط به خانه یا مدرسه باشد و یا مربوط به اختلالات بیرونی یا درونی باشد میزان هماهنگی بین گزارش ها متفاوت است. بانت[۹۶] (۱۹۹۷) و یانگستروم[۹۷] (۲۰۰۰) دریافتند که مطابقت گزارش مادر و کودک در اختلالات قابل مشاهده زیاد و در اختلافات درونی کم است. نهایتاًً بعضی از محققان سن کودک را در مطابقت گزارش مادر و کودک مؤثر می دانند و بعضی معتقد به وجود چنین رابطه ای نیستند. بنابرین برای تشخیص اختلالات کودکان حداقل از سه منبع معتبر باید اطلاعات را جمع آوری کرد. این سه منبع شامل والدین، کودک و عامل سومی مثل معلم و یا یکی از بستگان نزدیک میباشد (کیس و همکاران، ۲۰۰۷).
همه گیر شناسی
تخمین شیوع مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان کار سختی است چون معمولاً برای تشخیص مشکلات از ملاک های غیر استاندارد استفاده می شود و برچسب ها و تعاریف مختلفی ملاک عمل قرار می گیرند. در ضمن تغییر پذیری و تنوع رشدی و رفتاری کودکان از دوران نوزادی تا نوجوانی این اظهارنظر را که رفتار یا مجموعه رفتارهای خاصی معرف یک اختلال بالینی است را سخت تر میکند مگر در موارد خیلی شدید که به وضع متفاوت از رفتارها و مشکلات مربوط به دوران مختلف رشد میباشند (مثل برخی از ترس ها) در یک دوره طبیعی و در دوره دیگر نابهنجار شمرده می شود. مطالعات همه گیر شناسی نشان میدهند که در هر سال رشد حدوداً فقط ۲۰ درصد کودکان مشکل رفتاری و هیجانی شدیدی دارند که در زندگی روزمره آنان اختلال ایجاد میکند (شرودر و گوردون، ۲۰۰۶).
محققین مختلف درباره درصد اختلالات رفتاری، ارقام گوناگونی را گزارش کردهاند. این اختلالات در گزارش و اعلام میزان و درصد اختلالات رفتاری بستگی به عوامل متعددی دارد که مهم ترین آن ها عبارت است از:
-
- اهداف، نگرش ها و ویژگی های سازمان یا فردی که ارقام یاد شده را برآورد میکند.
-
- تعریفی که برای اختلالات رفتاری به کار برده می شود.
-
- علت یا عللی که منشا اختلالات رفتاری تلقی می شود.
- وسیله یا وسایل اندازه گیری و ارزشیابی که در تشخیص اختلالات رفتاری از آن ها استفاده می شود (سیف نراقی،۱۳۷۰).
دانشمندان درصد کودکان با اختلالات رفتاری را با ارقامی چون ۲%، ۸%، ۵/۱۰، ۲۰% و ۲۴% برآورد میکنند. بخشی از تفاوت موجود در میزان برآوردهای یاد شده ناشی از عدم توافق متخصصان درباره معیارهایی چون چگونگی تعیین این گونه رفتارها در آن به وقوع می پیوندد است (سیف نراقی، ۱۳۷۰).