یکی از مسائل عمده در سازمان های دولتی و صنعتی و سایر سازمان ها، جدی نبودن کارکنان و مدیران در امر آموزش، ارزیابی نا مناسب از اثربخشی دوره های آموزشی و در نتیجه ارائه بازخورد مناسب از نتایج آموزش میباشد، و در نهایت به هنگام ضرورت پیگیری لازم معمول نمیگردد(ابیلی،۱۳۷۶). در بر خورد با آموزش افراد به دلیل این که ارزشیابی یک رفع تکلیف، با تحلیل کم و غیر مفید بوده است بسیاری از سازمان ها در ارزیابی هر یک از آموزش ها به عنوان یک ضرورت شکست خورده اند(کنستانتین و دیگران،۲۰۰۵). یکی از دلایل این مشکل بی تجربگی آن ها است. در این حالت شایسته است سازمان ها تلاش خود را برای جذب کارشناسان مجرب ارزشیابی معطوف نمایند(یاریگر، ۱۳۸۱).
ابیلی در مقاله ای تحت عنوان ” آموزش و بهسازی نیروی انسانی” خاطر نشان کردهاست که برای بهره برداری صحیح از مزایای آموزش کارکنان و تحقق اهداف سازمان لازم است از طریق ارجای مسئولیت و بررسی میزان تغییرات حاصله و نحوه عمل کارکنان، اثربخشی آموزشی آنان مورد ارزیابی قرار گیرد(ابیلی،۱۳۷۶). متأسفانه نسبت خیلی کمی از منابع قابل توجه اختصاص یافته به کوشش های آموزشی، به مرحله ارزیابی اختصاص مییابد. در واقع برخی از برنامههای آموزشی که بسیار خردمندانه و با طراحی خوب و گران تهیه شده اند، یا برنامه ارزشیابی آن ها بسیار مقدماتی و ابتدائی است و یا اصلاً وجود ندارد(سینجر[۵]، ترجمه آل آقا، ۱۳۷۸).
توجه به لزوم و اهمیت آموزش کارکنان مستلزم دقت و هزینه نیروی انسانی است و از آن جایی که هدف نهائی آموزش کارکنان کارایی و اثر بخشی بیشتر است لذا بررسی و آگاهی از نتایج و بازده آموزشی کارکنان لازمه فرایند آموزش است و در واقع با این جزء است که حلقه آموزش تکمیل
میگردد(رضوانی نژاد،۱۳۷۸).
با توجه به مطالب گفته شده و با در نظر گرفتن اهمیت دوره های آموزشی، بانک رفاه به منظور برآوردن نیازهای آموزشی نیروی انسانی خود اقدام به برگزاری دوره های آموزشی نموده است و اهداف زیر را از برگزاری این دوره ها دنبال می کردهاست:
-
- افزایش کارایی و اثربخشی در ارائه خدمات و بهبود میزان پاسخ گویی به مشتریان.
-
- ارتقای سطح کیفی سرمایه انسانی از طریق افزایش سطح دانش و مهارت کارکنان.
-
- توسعه آگاهی های عمومی کارکنان به منظور افزایش کیفیت ارائه خدمات.
-
- توانمندسازی مدیران و کارکنان در زمینههای بهبود روابط انسانی کارکنان.
- آماده سازی کارکنان برای ارتقاء به رده های شغلی بالاتر.
برای اطلاع از تأثیر این دوره ها در ارتقای سطح دانش، مهارت و رفتار مطلوب نیروی انسانی، میزان تحقق اهداف دوره ها، پاسخ گو بودن بروندادهای این آموزش ها به نیازهای محیط کار سعی شد که در این پژوهش به بررسی اثر بخشی دروه های آموزشی این نهاد پرداخته شود.
۱-۳)ضرورت و اهمیت پژوهش
طی دهه های گذشته سرمایه گذاری در آموزش کارکنان روندی افزایشی داشته و سازمان ها به طور روز افزونی بر گسترش فعالیت های آموزشی و فراهم سازی فرصت های یادگیری برای کلیه کارکنان درسطوح متفاوت تأکید ورزیده اند(قهرمانی،۱۳۸۲). سازمان ها آموزش و توسعه منابع انسانی را از حیاتیترین وظایف خود و راه بهسازی سازمان تلقی میکنند(ساکی،۱۳۷۷).
سالانه سازمان ها مبالغ هنگفتی را برای آموزش مهارت های خاص صرف میکنند بدون این که اثربخشی آن ها به طور مطلوب اندازه گیری شود یا سیستم بازخورد مناسبی وجود داشته باشد. متأسفانه در بسیاری از موارد سیستم اثر بخشی اصلاً وجود ندارد یا بسیار پراکنده و بی نظم است(بارکر[۶]،۱۹۹۹).
هزینه های آموزشی برنامه های بالنده سازی گزاف است و ارقام در خور توجهی از بودجه سازمان ها را دربر میگیرد. هزینه های مصرف شده به تنهایی دلیل موجهی برلزوم ارزیابی اثر بخشی آموزشی است(دوالن و شولز[۷]، ترجمه طوسی و صائبی،۱۳۸۴). هم چنین منابع محدود ایجاب میکند تا با بررسی دقیق روند کار گذشته، از دوباره کاری و مصرف هزینه های بی مورد و اتلاف وقت و هدر دادن نیروی انسانی و سایر منابع جلوگیری به عمل آید، وآموزش هایی ارائه گردد که ضمن تغییر نگرش و بینش فرد در بعد مثبت آن و انطباق فرد با سازمان، توانسته باشد در کارایی و انجام موفق وظایف محوله مفید واقع گردد(رضایی،۱۳۸۲).
ابیلی یاد آور می شود که هر گونه بی توجهی و سهل انگاری در ارزشیابی دوره های آموزشی موجب خواهد شد که آن دوره ها به صورت اقدامی تفننی برای کارکنان و یا تلاش برای استفاده از مزایای آن درآید(ابیلی،۱۳۸۶). از طریق تعیین میزان اثربخشی عملیات آموزشی می توان قضاوت کرد که عملکرد برنامه آموزشی تا چه اندازه مطلوبیت دارد و تا چه اندازه باید بهبود یابد. اما به طور کلی دلایل تعیین اثربخشی برنامه های آموزشی عبارتند از:
تعیین بازده آموزش: عمده ترین هدف آموزش و بهسازی نیروی انسانی توسعه سرمایه انسانی در سازمان ها است. ره آورد فعالیت های آموزشی افزایش و ایجاد دانش و مهارت های سرمایه ای یا واسطهای است. بدین معنا که دانش یا مهارت های اکتسابی در فرایند آموزش به خودی خود قابل مصرف نیستند، بلکه آن ها ویژگی ها یا عوامل لازم برای افزایش کارایی و اثربخشی عملیات هستند. به عبارت روشن تر بهره دهی آموزش های غیر رسمی در درجه اول در قالب افزایش دانش، بهبود عملکرد فکری و شغلی کارکنان متبلور می شود. بنابرین از طریق سنجش میزان افزایش آگاهی ها، بهبود رفتار شغلی و قابلیت های اکتسابی جدید می توان بازده هزینه های مصروفه در جهت آموزش را توجیه کرد.
ارتقای کیفیت آموزش: اخیراًً بحث کیفیت آموزش به موضوع مهمی تبدیل شده است. کیفیت در رابطه با آرمان ها و شرایط مطلوب هر سازمان و واحدهای تابعه آن مطرح است. براین اساس یک برنامه آموزشی با کیفیت برنامه ای است که به روشنی مأموریت و اهداف خود را مطابق نیازها و انتظارات مشتری بیان کرده و در تحقق آن اثربخش و کارآمد باشد. بدین ترتیب از طریق سنجش اثربخشی آموزشها می توان نقاط قوت و ضعف برنامه ها را تشخیص داده و اطلاعات و شناخت لازم را برای طراحی برنامه های با کیفیت کسب کرد.