البته گروهی دیگر علاوه بر دو مورد پیشین مورد سومی راکه عبارت از فداء است، مورد توجه قرار داده اند. ابی الصلاح حلبی در این مورد در کتاب الکافی فیالفقه مینویسد:«و اذا اسر المسلمون کافرا عرض علیه الاسلام و رغب فیه فان أسلم اطلق سراحه و ان ابی و کان اسره والحرب قائمه فالامام مخیر بین قتله و صلبه حتی یموت و قطعه من خلاف و ترکه یجوز فی دمه حتی یموت او الفداء به»[۱۲۴]. ملاحظه می شود که عبارت «اوالفداء به» مشخص کننده منظور فقیه گرانقدر می باشد. اما اگر اسیر پس از پایان جنگ، دستگیر شود، علاوه بر منّ و فداء، حکم سومی نیز قابل اجراست و آن بردگی شخص اسیر است. البته این حکم فقط در صورت صلاحدید حاکم شرعی قابلیت اجرا دارد و علت تشریع آن نیز مربوط به وضعیت موجود در صدر اسلام و از باب مقابله به مثل بودهاست[۱۲۵]و به این ترتیب تا آنجا که ظاهراً در تاریخ اسلام آمده، حتی یک مورد نیز نقل نشده است که پیامبر (ص) جنگجویی را پس از اسارت، به بردگی گرفته باشد[۱۲۶]. البته اهل تسنن فرقی میان اسارت در حین جنگ و پس از آن قائل نیستند و بر این عقیده هستند که حتی در زمان جنگ نیز اگر فردی اسیر شود، همچنان حق منّ و فداء و بردگی علاوه بر قتل، برای امام محفوظ است. فقهای اهل تسنن حکم قتل را نیز به اسیرِ پس از پایان جنگ به اسارت گرفته شده سرایت داده اند. علاوه بر این، مذهب حنفیه فداء در عوض مال را جایز نمیداند و فقط تبادل اسیران را مجاز شمرده است، اگرچه استدلالهای آن محکم و استوار نمیباشد[۱۲۷]. بنابرین، از دیدگاه حقوق بشردوستانه بین المللی، حکم اسرای جنگی منّ یا فداء (آزادی بدون عوض یا با عوض) است که قرآن بر آن تصریح دارد و البته در شرایط صدر اسلام، بردگی نیز وجود داشت، اما اکنون که معاهدات چندگانه بین المللی در منع بردگی وجود دارد و بردگی به عنوان جرم بینالمللی شناخته شده است، حکم بردگی ساقط می شود. در مورد قتل نیز باید گفت که تاریخ اسلامی جز در موارد بسیار استثنایی، این پدیده را برای اسیران جنگی مقدر نساخته[۱۲۸] و حتی همین موارد بسیار اندک نیز نه به علت اسارت، بلکه به علت جرایم دیگری که به وقوع پیوسته است، می باشد و البته اگر اسارت پس از پایان جنگ باشد، دیگر قتل موضوعیتی ندارد و اگر در حین جنگ، اسارت رخ داده باشد، به نظر گروهی از فقها، مکانیسم فداء (آزادی با عوض) همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. و نهایه لازم به یادآوری است که چنانچه اسیری فرار کند و به مأمن خود برسد،آزاد قلمداد می گردد،مگر آن که ذمهء او در گرو قول و یا تعهّدی باشد.چنانچه قولی در میان باشد،او متهد استکه ایفاء به عهد نماید، زیرا از نظر اسلام خیانت مردود است.کلام آسمانی قرآن در این باره چنین است«به راستی که خداوند،خائنین را دوست نمیدارد».(سوره ۸،آیه ۵۸)
چنان که ملاحظه شد، بسیاری از مقررات حقوق بشردوستانه معاصر، در بیش از چهارده قرن پیش در متن آموزشهای اسلام وجود داشتهاست که این قضیه نشان از اصالت و حس بشر دوستانه دین مبین اسلام میباشد.
فصل دوم- حقوق بشر دوستانه در عرصه بین الملل
حقوق بشر دوستانه بخشی از حقوق بین الملل است که در هنگام مخاصمات مسلّحانه بر روابط بینالمللی دولت ها و عملکرد نیروهای نظامی حاکم می شود. هدف اصلی حقوق بین الملل بشردوستانه که در غالب معاهدات و اسناد بینالمللی آمده است، حمایت از حیات ، سلامت و کرامت غیرنظامیان و رزمندگانی که صحنه درگیری را ترک کردهاند، میباشد. همچنین حقوق بین الملل بشردوستانه حق طرفهای درگیری را در انتخاب روشها و سلاحهای جنگی محدود می کند. به طور کلی حقوق بشر دوستانه از حقوق اساسی بشر و از حقوق قربانیان در شرایط جنگ دفاع نموده و باعث کاهش آلام صدمات ناشی از مخاصمات مسلّحانه میگردد.
مبحث اول- قواعد و مقررات حقوق بشر دوستانه در عرصه بین الملل
در عرصه بینالمللی یکسری از قواعد و مقرراتی در باب حقوق بشر دوستانه در طی سالیان متمادی وضع گردیده است که همگی در دفاع از ارزشهای انسانی و مسائل پیش روی جنگ میباشند . به طور اجمالی این قواعد به شرح ذیل تقسیم بندی میشوند که به تفصیل آن ها در این تحقیق می پردازیم :
گفتار اول- تمایز غیر نظامی از نظامی