مطالعه انجام شده در بنگلادش در سال ۲۰۰۶ نشان داده است که تقریبا ۷۰ درصد کودکان کارگر به عنوان مستخدمان خانگی سوء رفتار فیزیکی و تنبیه بدنی را تجربه کردهاند. تقریبا نیمی از این صدمات بدنی نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته اند. [۱۴۴]
کودکان کارگر در خیابان ها که فعالیت هایی از قبیل فروش کالا، حمل مواد، فروش روزنامه، واکس زنی، تمیز کردن شیشه ماشین ها، تحویل کالا ها مشغول میباشند. ممکن است در معرض اعتیاد به مواد مخدر، خشونت و فعالیت های مجرمانه و فاحشه گری، تصادفات اتومبیل، سوء تغذیه، خستگی، ایدز، اختلالات روانی اجتماعی و بارداری ناخواسته برای دختران قرار گیرند. [۱۴۵]
جمع کردن زباله ها یک نمونه از کارهای خطرناک و مضری است که کودکان در خیابان ها به آن مشغول میباشند. کودکان در خیابان ها وقت خود را صرف جمع کردن کاغذ ها، پلاستیک ها، بطری ها، قوطی های فلزی برای بازیافت میکنند. ماهیت این کار بسیار غیر بهداشتی، خطرناک و پست میباشد. آن ها مبتلا به انواع مختلفی از بیماری های پوستی نظیر زخم و خارش میشوند. هنگام جمع کردن قوطی های فلزی دستان خود را بریده و مستعد کزاز میگردند. شیشه های شکسته ممکن است به پای برهنه آن ها آسیب رسانده و زخم های عمیق را به جا گذارد. علاوه بر این خطرات، احتمال خوردن باقیمانده غذاها و در نهایت مسمومیت های شدید غذایی وجود دارد. [۱۴۶]
تحقیق صورت گرفته برروی کودکانی که تمام وقت در صنایع کوچک مشغول به کار میباشند نشان داده است که این کودکان مکررا ً سوء رفتار و دو تا سه برابر مشکلات سلامتی را بیش از کودکان غیر کارگر تجربه میکنند ( ۹۵ درصد مشکلات پوستی، مشکلات چشمی و مشکلات گوش را گزارش کردند). [۱۴۷]
بند دوم: پیامد های ادراکی
اشتغال به کار، بسیاری از کودکان را از کسب دانش یا بهره گیری از آموزش و پرورش باز میدارد. آموزش به پرورش ادراکی کودکان یاری می رساند و حوزه ای است که اغلب کار کودکان آن را شدیداً به خطر می اندازد. ناگفته نماند که پیامد منفی آموزشی تنها منحصر به ایّام کودکی نیست بلکه در جوانی و بزرگسالی نیز پایگاه اجتماعی کودکان کارگر را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد، زیرا وقتی کودکان به جای درس و تحصیل در زمان کودکی کار کنند طبیعی است که در بزرگسالی هر چقدر هم انرژی خود را بیشتر صرف نمایند باز در حد یک کارگر موفق دچار ایست میشوند و رشد نمی نمایند.
اشتغال به کار به شیوه های مختلف در آموزش کودکان تداخل ایجاد میکند؛ برخی از آن شیوه ها عبارتند از:
- کار کردن معمولا وقت بسیاری را جذب میکند به صورتی که حضور در مدرسه را عملا غیر ممکن میسازد. کار کردن اغلب کودکان را چنان خسته میکند به نحوی که انرژی لازم برای حضور در کلاس از آن ها سلب می شود و یا آنکه موجب می شود آن ها نتوانند هنگام حضور در کلاس با کارایی به درس بپردازند.
(۲) برخی پیشه ها بویژه کار فصلی کشاورزی باعث می شود کودکان، بسیاری از روزهای کلاس را حتی در صورتی که در مدرسه ثبت نام کرده باشند از دست بدهند.
(۳) گاهی محیط اجتماعی کار از ارزشی که کودکان برای آموزش قائلند می کاهد و این چیزی است که بویژه کودکان خیابانی نسبت به آن آسیب پذیر تر میباشند و
(۴) کودکانی که در محیط کار با آن ها بدرفتاری می شود ممکن است چنان آسیب ببینند که نتوانند در کار مدرسه تمرکز نمایند یا آموزگاران آن ها را به عنوان افرادی موجب اختلال در کلاس، ردّ کنند. [۱۴۸]
بند سوم: پیامد های عاطفی و روانی
با توجه به اینکه کودکان از نظر روانی فوق العاده آسیب پذیر محسوب میشوند لذا محیط های کاری فشار آور و تحقیر کننده، باعث می شود که آن ها از زیان روانی بسیار شدیدی رنج ببرند تا جایی که ممکن است به اختلال های روانی زیادی مبتلا شوند. از نظر عاطفی نیز کودکان کارگر عموما کمبود دارند به نحوی که در بزرگسالی احتیاج دارند که از طرف زن و فرزندان خود، علاقه و توجه بیشتری ببینند و از طرف آن ها بیشتر مورد پذیرش واقع شوند زیرا، عواطف آن ها در ایام کودکی به طور کامل ارضاء نگردیده است. از طرف دیگر این گونه کودکان در بزرگسالی معمولا با بچه هایشان هماهنگی فکری و شخصیتی ندارند و همیشه احساس میکنند که در مقایسه با دیگران و همسالان خود ضعف دارند. [۱۴۹]
بند چهارم: پیامد های اجتماعی و اخلاقی
کودکان به لحاظ ورود زودرس و نابهنگام به محیط های شغلی و کاری نامناسب از نظر اخلاقی در معرض بهره کشی های اضافه از سوی کارفرمایان یا کارگران بزرگسال مثل استفاده جنسی قرار می گیرند. از سوی دیگر از نظر اجتماعی نیز به لحاظ آشنایی کودکان با افراد بزهکار در محیط های نامناسب شغلی، توان تمیز بین درست و نادرست آن ها به تدریج کاهش مییابد و ممکن است در معرض شکار بزهکاران حرفه ای و باندهای قاچاق قرار گیرند و نیاز های مالی آن ها زمینه سوء استفاده از آن ها را فراهم آورده و در مسیر اهداف شوم استثمارگران قرار میدهد، فلذا مخالفت بینالمللی با کار کودکان صرف نظر از رعایت بهداشت و سلامتی و لوازم اشتغال آن ها به تحصیل، به ملاحظات دیگری از قبیل حفظ تعادل و نیروی معنوی و اخلاقی آن ها و جلوگیری از فساد اخلاقی استوار میباشد زیرا، زندگی و تلاش و تکاپوی کودکان کارگر در محیط کار بزرگسالان و سروکار داشتن با ماشین آلات و دور بودن از محیط خانوادگی و محبت پدر و مادر، تعادل اخلاقی و روحی و اجتماعی آن ها را متزلزل میسازد.[۱۵۰]
مبحث سوم: وضعیت جهانی کار کودک و ضرورت بررسی حقوقی ممنوعیت آن از منظر اسناد بینالمللی
گفتار اول : بررسی آماری کار کودکان در جهان
بند اول: توزیع کودکان کارگر بر اساس گروه سنی
در سال ۲۰۰۸ میلادی، ۲۱۵ میلیون کودک کارگر در جهان وجود داشتند که دو سوم آن ها (۱۵۳ میلیون) در گروه سنی ۵ تا ۱۴ سال بودند. از هر ۱۰ کودک کارگر ۴ نفر یعنی ۹۱ میلیون زیر ۱۲ سال بودند. بین سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸، نتایج نشان میدهند که به طور جهانی تعداد کودکان تا ۳ درصد کاهش بافته است. کل تعداد کودکان کارگر تا ۷ میلیون از ۲۲۲ میلیون به ۲۱۵ میلیون کاهش یافته است. میزان وقوع کار کودک به طور جهانی از ۱۴٫۲ درصد تا ۱۳٫۶ درصد کاهش یافته است. [۱۵۱]
بین سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸، در میان کودکان ۵ تا ۱۴ ساله، تعداد کودکان کارگرتا ۱۷ میلیون کاهش پیدا کرد، این میزان مطابق با یک تغییر ۱۰ درصد در طول این دوره ۴ ساله میباشد. در مورد کودکان ۱۵ تا ۱۷ ساله، تعداد کودکان کارگر از ۵۲ به ۶۲ میلیون افزایش پیدا کردهاست، یعنی آنکه یک تغییر ۲۰درصدی را به همراه داشته است. [۱۵۲]
بند دوم: توزیع کودکان کارگر بر اساس جنسیت
داده ها نشان میدهند که در سال ۲۰۰۸ تعداد کودکان کارگر پسر بیش از کودکان کارگر دختر بوده است. روی هم رفته، تفاوت بر اساس جنسیت در حدود ۴۰ میلیون میباشد (۱۲۸ میلیون پسر در مقایسه با ۸۸ میلیون دختر). تفاوت های جنسی با توجه با کار کودک همراه با افزایش سن، افزایش پیدا میکنند. [۱۵۳]
توزیع کار کودک بر اساس جنسیت در میان کودکان ۵ تا ۱۱ ساله بیشتر متمایل به سمت پسران میباشد (۵۴ درصد پسران در مقابل ۴۶ درصد دختران). در سنین بالا تر، این فاصله بین کودکان ۱۲ تا ۱۴ ساله افزایش پیدا میکند- در حدود ۶۰ درصد کودکان کارگر در این رده سنی پسران میباشند. [۱۵۴]
بند سوم: توزیع منطقه ای کودکان کارگر