ثانیاًً تحقیقات نشان داده است که تعهد سازمانی با پیامدهایی از قبیل رضایت شغلی، حضور، رفتار سازمانی فرا اجتماعی و عملکرد شغلی رابطه مثبت و با تمایل به ترک شغل رابطه منفی دارد (مودی، پورتر و استیرز[۵۵] ۱۹۸۲).
همچنین تعهد و پایبندی میتواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشد، کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند، نظم بیشتری در کار خود دارند، مدت بیشتری در سازمان میمانند و بیشتر کار می کنند.
مدیران باید تعهد و پایبندی کارکنان را به سازمان حفظ کنند و برای این امر باید بتوانند با بهره گرفتن از مشارکت کارکنان در تصمیم گیری و فراهم کردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان، تعهد و پایبندی را بیشتر کنند (مورهد و گریفن، ۱۳۷۴).
۲-۴-۲- مدیریت منابع انسانی و تعهد کارکنان
مدیریت منابع انسانی عبارت است از دور اندیشی فراگیر، نوآور و تحولگرای سازمانیافته در تأمین منابع انسانی، پرورش و بهسازی آن، تأمین زندگی قابل قبول کاری برای آن ها و بالاخره به کارگیری بجا و مؤثر این منبع استراتژیک با شناخت و اعمال جنبه های تأثیرپذیری و تأثیرگذاری محیط درون سازمانی و برون سازمانی در جهت تحقق رسالت و هدفهای سازمانی (میرسپاسی، ۱۳۷۵).
رقابت و نیاز به نشان دادن واکنش مناسب در برابر عوامل محیطی ایجاب می کند که کارکنان تعهد بیشتری به سازمان پیدا کنند. به گفته معاون رئیس دایره منابع انسانی شرکت خودرو سازی تویوتا واحد جورج تاون، کنتاکی: «موفقیت ما در گرو مردم است. دستگاهها نمیتوانند نظرها یا عقاید تازه ابراز نمایند. مسألهها را حل کنند یا از فرصتهای پیش آمده بهرهبرداری نمایند. تنها مردم درگیر این مسائل می شوند و فکرهای خلاق موجب نوآوری خواهند شد… در ایالات متحده تقریباً همه کارخانهها از دستگاه و ماشینآلات همانندی استفاده می کنند ولی تفاوت در شیوهای است که افراد از این دستگاهها استفاده مینمایند. نیروی کار موجب می شود که مزیت رقابتی واقعی آشکار گردد. ایجاد و افزایش تعهد کارکنان (یعنی هماهنگ شدن هدفهای کارکنان با هدفهای شرکت به گونهای که افراد بکوشند وظایف خود را به شکلی انجام دهند که گویی در شرکت شخصی و متعلق به خود کار می کنند) مستلزم فعالیتهای گوناگون است که در این میان مدیریت منابع انسانی نقش اصلی را ایفا می کند (رهنمای رودپشتی، محمود زاده، ۱۳۸۷؛ ص ۲۶).
۲-۴-۳- انواع تعهد
مطالعات نشان می دهد که مدیران در مجموعهای مرکب از تعهدات زیر اتفاق نظر دارند:
-
- تعهد نسبت به مشتریان یا ارباب رجوع؛
-
- تعهد نسبت به سازمان؛
-
- تعهد نسبت به خود؛
-
- تعهد نسبت به افراد و گروههایکاری؛
-
- تعهد نسبت به کار.
- تعهد نسبت به مشتری: اولین و شاید مهمترین تعهد سازمانی بر مشتری تأکید دارد. مدیران ممتاز میکوشند به مشتریان خدمات مفید ارائه کنند. مدیران از دو طریق عمده تعهد خود را نسبت به مشتری نشان می دهند.
-
- انجام خدمت؛
- ایجاد اهمیت برای او (همان منبع، ۳۵).
- تعهد نسبت به سازمان: ایفای وظیفه مدیران در دنیای مشتمل بر انسانها صورت می گیرد. افراد به طور دایم، رفتار، سلوک و کردار مدیر را زیر نظر دارند و از آنچه در مورد ارزشهای مدیر میبینند، بر اعتقادات، رفتار و کردار آنان اثر می گذارد. مدیران ممتاز تأثیری نیرومند و مثبت بر دیگران می گذارند زیرا مجموعهای از اعتقادات مثبت با مجموعهای متناسب از رفتارهای مثبت را در هم میآمیزند. این اعتقادات و اعمال «تعهدات» را تشکیل می دهند. تعهد حدود مختلفی میتواند داشته باشد که در این میان ما به تعهد نسبت به سازمان میپردازیم. مدیر مؤثر خود تصویرگر افتخار سازمان خویش است (هرسی و بلانچارد، ۱۳۷۸).
مدیر این تعهد را به گونهای مثبت به سه طریق نشان می دهد:
-
- خوشنام کردن سازمان؛
-
- حمایت از مدیریت رده بالا؛
- عمل کردن بر اساس ارزشهای سازمان.
- تعهد نسبت به خود: سومین تعهد تکیه بر شخص مدیر دارد. مدیران ممتاز تصویری قوی و مثبت از خویش برای دیگران رقم میزنند. آن ها در همه موقعیتها به عنوان قدرتی قاطع عمل می کنند. این مطلب را با خدمت به خود یا خودپرستی نباید اشتباه کرد. تعهد به خود از سه فعالیت خاص معلوم می شود:
-
- نشان دادن خودمختاری؛
-
- مقام خود را به عنوان مدیر تثبیت کردن؛
- قبول انتقاد سازنده (رهنمای رودپشتی، محمود زاده، ۱۳۸۷؛ ص ۳۷).
- تعهد نسبت به افراد و گروهکاری: چهارمین تعهد مدیریت بر کار تیمی و فرد فرد اعضای گروه تأکید دارد. مدیران نسبت به کسانی که برای آن ها کار می کنند ایثار نشان می دهند. این عمل به استفاده مدیر از شیوه صحیح رهبری به منظور کمک به افراد در حصول توفیق در انجام وظایفشان اشاره دارد. تمایل مدیر به صرف وقت، انرژی و کار روزانه با زیردستان نشان دهنده تعهد مثبت او نسبت به مردم است. به خصوص سه عمل حیاتی از اجزای تشکیل دهنده این تعهد هستند:
-
- نشان دادن علاقمندی مثبت و بازشناسی؛
-
- دادن بازخورد پیشرفتی؛
- ترغیب ایدههای نوآورانه.
- تعهد نسبت به کار و وظیفه (تکلیف): پنجمین تعهد مدیریت بر وظایفی تأکید دارد که باید انجام گیرند. مدیران موفق به وظایفی که مردم انجام می دهند، معنا میبخشند. آنان برای زیردستان کانون توجه و جهت را تعیین کرده، انجام موفقیت آمیز تکالیف را تضمین می کنند.
مدیرحلقه اتصال اصلی میان هر یک از تعهدات است. مدیر ممتاز باید خود را به معیارهای این پنج تعهد نزدیک کند و با هماهنگی دیگران برای ایجاد آن ها به تلاش و کوشش بپردازد. به وجود آمدن تعهدات، به کمک وفاداری و خدمت انجام می گیرد وقتی مدیر ممتاز نسبت به زیردستان خود به طور واقعی وفادار باشد زیردستان نیز نسبت به وظایف خود گذشت و تعهد نشان می دهند (همان منبع، ۳۸-۳۵).
۲-۴-۴- دیدگاه های نوین درباره تعهد سازمانی
الف- دیدگاه هایی در مورد کانونهای تعهد سازمانی