رضوی (۱۳۸۰) در مقاله خود با عنوان بررسی وضعیّت تولید اطلاعات علمی اعضای هیئت علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، تولیدات علمی ۵۷ عضو هیئت علمی این دانشکده را در طی سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۷ مورد مطالعه قرار داد. نتایج پژوهش وی نشان داد روند کلّی اطلاعات علمی تولید شده در طول سالهای مورد مطالعه همواره سیر صعودی داشته است. نتایج همچنین رابطه معنیدار میان مدارک تحصیلی، مرتبههای علمی و میزان آشنایی با زبانهای خارجی به ویژه زبان انگلیسی با میزان تولید اطلاعات علمی نشان می دهد.
مهراد و زاهدانی (۱۳۸۰) پژوهشی با عنوان اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز و تولید اطلاعات علمی: بررسی کمّی سالهای ۱۳۷۸ – ۱۳۶۹ انجام دادند. یافته های پژوهش آن ها نشان می دهد بیشترین تولید اطلاعات علمی را دانشکده کشاورزی با ۵۶/۱۸ درصد و کمترین اطلاعات تولید شده را دانشکده حقوق با ۲/۲ درصد به خود اختصاص داده است. بیشتر انتشارات به زبان فارسی و در قالب مقاله می باشد. از مجموع ۱۵۹۵ عنوان مقاله، ۹۹/۵۷ درصد مقالات در مجلات داخلی و ۴۲ درصد در مجلات خارجی به چاپ رسیده است. همچنین بیشترین تولید اطلاعات علمی به سال ۱۳۷۵ و کمترین تولید اطلاعات به سال ۱۳۶۹ مربوط می شود.
رامشک (۱۳۸۳) در بررسی وضعیّت کمّی تولید اطلاعات علمی به وسیله اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان در سالهای ۱۳۷۹-۱۳۷۴، به این نتیجه دست یافت که تولید اطلاعات علمی توسط اعضای هیئت علمی این دانشگاه، بیشتر به صورت گروهی انجام گرفته است. از ۵۴۰ عنوان منابع اطلاعاتی تولید شده، بیشترین تولیدات در قالب مقاله در مجلات علمی و کمترین تولیدات در قالب کتاب ارائه شده است. دانشکده پزشکی بیشترین و دانشکده پیراپزشکی کمترین نقش را در تولید مقالات چاپ شده در مجلات داشتهاند. نتایج تحقیق وی همچنین حاکی از چاپ ۹۶ درصد مقالات در مجلات داخلی می باشد و تنها ۴ درصد مقالات در مجلات خارجی به چاپ رسیده است. در مجموع تولید اطلاعات علمی در سالهای مورد پژوهش در این دانشگاه سیر صعودی داشته است.
گنجی و آزاد (۱۳۸۴) در پژوهش خود به مطالعه وضعیّت تولید اطلاعات علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد پرداختند. نتایج نشان داد بیشترین میزان تولید علمی مربوط به دانشکده کشاورزی و کمترین میزان مربوط به دانشکده هنر نیشابور است. از مجموع مقالات ۷۸/۶۹ درصد در مجلات داخلی و ۲۲/۳۰ درصد در مجلات خارجی به چاپ رسیدهاند. بیشتر اطلاعات علمی تولید شده به صورت مقاله می باشد. نتایج حاکی از وجود تفاوت معنادار بین تولیدات علمی-پژوهشی اعضای دارای مدرک دکترا و اعضای دارای مدرک کارشناسی ارشد و همچنین تفاوت معنادار بین تولیدات علمی-پژوهشی اعضای هیئت علمی در چهار حوزه علوم، کشاورزی، مهندسی و علوم انسانی است.
نوری، نوروزی و میرزایی (۱۳۸۵) تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در پایگاه اطلاعاتی وبآوساینس از سال ۱۹۷۶ تا پایان سال ۲۰۰۶ را مورد بررسی قرار دادند. یافته ها نشان داد تعداد مدارک تولید شده توسط پژوهشگران این دانشگاه از ۱۹۷۶ تا ۲۰۰۶ رشدی صعودی داشته است. بیشترین تعداد مدارک منتشر شده دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در مجله های آیاسآی مربوط به سال ۲۰۰۶ بوده است. از نظر نوع و زبان مدرک، بیشترین تعداد مدارک مربوط به مقاله های اصیل و زبان تمامی آن ها انگلیسی بوده است. از جنبه موضوعی، بیشترین تعداد مدارک در حوزه بیماریهای عروق محیطی به ثبت رسیده است.
اسدزاده (۱۳۸۶) درپژوهش خود با عنوان میزان تولید اطلاعات علمی توسط اعضای هیئت علمی دانشگاه بابل، ضمن بررسی تولید اطلاعات علمی، به مطالعه عوامل مؤثر بر افزایش و کاهش تولیدات در طی سال های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۴ پرداخت. یافته های پژوهش وی برای ۹۸ عضو هیئت علمی شاغل در دانشگاه بابل نشان داد اجرای طرح های تحقیقاتی و تألیف مقالات، بیشترین سهم در تولید علم اعضای هیئت علمی داشته است. نتایج همچنین حاکی از وجود رابطه معنادار بین تألیف مقالات و رتبه علمی اعضای هیئت علمی است. علاقه به تحقیق، آشنایی با زبانهای خارجه، ارتباط با محافل و مراکز تحقیقاتی و علمی داخلی و خارجی، روش تخصیص بودجه، آشنایی با کامپیوتر و اینترنت و شبکههای اطّلاعاتی از عوامل مؤثّر در تولید اطلاعات علمی و مدّت زمان تصویب طرحها و گزارشهای تحقیقاتی، اشتغال به کارهای اجرایی و اداری، وجود مسائل و مشکلات معیشتی از موانع تولید علم ذکر شده است.
تصویریقمصری و جهاننما (۱۳۸۶) تحقیقی با عنوان بررسی وضعیّت تولیدات علمی پژوهشگران پژوهشکده مهندسی در سالهای ۱۳۸۴-۱۳۷۰ انجام دادند. نتایج نشان می دهد بیشتر تولیدات علمی در کنفرانسهای ملّی و بین المللی ارائه شده است. گروه پژوهشی شیمی بالاترین نسبت تولیدات علمی به تعداد پژوهشگران را داشته است و بیشترین تولیدات در سال ۱۳۸۲ منتشر شده است. آزمون همبستگی پیرسون حاکی بود بین مدرک تحصیلی و تعداد تولیدات پژوهشگران ارتباطی وجود ندارد. آن ها وجود موانع مختلف برای شرکت در گردهماییهای داخلی و خارجی، طولانی بودن مراحل تصویب آثار و کمبود وقت را از مهمترین مشکلات پژوهشگران در انتشار آثار علمی عنوان کرده اند.
ابراهیمی و حیاتی (۱۳۸۷) در مقاله خود کمّیت و کیفیّت تولید علم در دانشگاههای ایران در پایگاههای وبآوساینس در یک دوره ده ساله (۲۰۰۶–۱۹۹۷) بر مبنای شاخصهای کمّی و کیفی علمسنجی (انتشارات، استنادات، عامل اثرگذار، درصد مدارک استناد شده) در قالب سه گروه دانشگاههای وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سایر دانشگاه ها، مورد مقایسه و بررسی قرار دادند. نتایج پژوهش آن ها نشان داد که گروههای دانشگاهی مذکور بر مبنای شاخص کمّی تولید و شاخص کیفی استناد تفاوت معنیداری نداشته، اما بر مبنای شاخصهای کیفی عامل اثرگذار و درصد مدارک استناد شده، دانشگاههای وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نسبت به دانشگاه های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از جایگاه بهتری برخوردار بوده اند. همچنین پژوهش آن ها نشاندهنده نتایج متفاوت برای رتبهبندی دانشگاهها بر مبنای شاخصهای کمّی و کیفی بود و تنها دانشگاههایی که در فهرست دانشگاه های برتر بر اساس هر ۴ شاخص کمّی و کیفی علم سنجی حضور داشتند، دانشگاههای شیراز، صنعتی اصفهان و تبریز بودند.
امینپور، کبیری و ناجی (۱۳۸۷) دستاوردهای دو دهه حضور دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در عرصه تولید علم را مورد بررسی قرار دادند. آن ها ضمن سنجش مقالات نمایه شده توسط پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بانک اطلاعاتی مدلاین و آیاسآی طی سالهای ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۶ میلادی، به رتبه بندی فعالیّتهای پژوهشی دانشکدهها و مراکز تحقیقاتی وابسته به این دانشگاه پرداختند. نتایج این تحقیق بیانگر رشد صعودی مقالات علمی نمایه شده دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بانکهای اطلاعاتی مذکور، طی سالهای مورد مطالعه، به ویژه از سال ۲۰۰۲ می باشد. بیشترین تولیدات علمی مربوط به دانشکده پزشکی بوده است و دانشکده داروسازی و مرکز تحقیقات قلب و عروق در رتبه های بعدی تولید علم قرار دارند.