- بین شیوه مقابله ای اجتنابی با میزان افسردگی رابطه مستقیم وجود دارد.
۶-۱ متغیرهای پژوهش
این پژوهش ، دارای متغیر مستقل و متغیر وابسته است. در ادامه در تعریف مختصری از هرکدام و متغیرها ارائه میگردد.
متغیر مستقل : حمایت اجتماعی و شیوه های مقابله با استرس
متغیر وابسته : افسردگی
۷-۱تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش
در ادامه تعاریف نظری و عملیاتی هر متغیر به تفکیک ارائه میگردد:
۱-۷-۱تعریف نظری:
حمایت اجتماعی: یک شبکه اجتماعی است که برای افراد منابع روان شناختی و محسوسی را فراهم میکند تا بتوانند با شرایط استرس زای زندگی ومشکلات روزانه کنار بیایند . به طور معمول حمایت اجتماعی سه نوع دارد : وسیله ای ، اطلاعاتی و احساسی .حمایت وسیله ای شامل منابع مادی مانند غذا و پول می شود؛ حمایت اطلاعاتی شامل فر اهم آوردن اطلاعات و یا پیشنهادات است و فرد را قادر میسازد تا با مشکلات وسختی ها کنار بیاید و حمایت احساسی دربرگیرنده عشق ورزیدن، اهمیت دادن و درک طرف مقابل است(کوهن، ۲۰۰۴).
شیوه های مقابله با استرس :راهبردهای مقابله ای به منزله تلاشهای رفتاری و روانشناختی، جهت مهار فشارها و روبرو شدن با موقعیت های تنیدگی زا برای پیشگیری، نظم بخشی و فرونشاندن تنیدگی است(تری، ۱۹۹۴؛ به نقل از پناغی و همکاران، ۱۳۸۷).
افسردگی : نوعی بیماری اختلال خلق که گروهی از اختلالات بالینی میباشد و در آن شخص احساس تسلط از بین رفته و رنج و عذابی عظیم میکند و همراه با یکسری نشانه های تشخیصی بالینی است که حداقل چهار تا از علائم باید به مدت دو هفته بطول انجامد(DSM-IV؛ به نقل از کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷).
۲-۷-۱ تعریف عملیاتی:
حمایت اجتماعی :منظور از حمایت اجتماعی نمره ای است که آزمودنی از پرسشنامه حمایت اجتماعی ساراسون و همکاران (SSQ) ۱۹۸۳ دریافت میکند. .این نمره، میزان حمایت اجتماعی دریافتی او را نشان میدهد که دامنه شدت آن از بسیار خشنود تا بسیار ناخشنود میباشد.
شیوه های مقابله با استرس :منظور از شیوه های مقابله ای نمره ای است که آزمودنی از پرسشنامه راهبردهای مقابله با استرس اندلر و پارکرCISS))1990دریافت میکند.این نمره، میزان استرس او را نشان میدهد که دامنه شدت آن از همیشه تا هرگز میباشد.
افسردگی : نمره ای که فرد جانباز در پاسخ به پرسشنامه زونگ میدهد .این نمره، میزان افسردگی او را نشان میدهد که دامنه شدت آن از هرگز یا به ندرت تا بیشتر اوقات ویا همیشه میباشد.
۸-۱قلمرو پژوهش
۱-۸-۱ قلمرو زمانی
قلمرو زمانی این پژوهش از دی ماه ۹۳ تا شهریورماه ۹۴ است.
۲-۸-۱ قلمرو مکانی
قلمرو مکانی این پژوهش، بنیاد شهید و ایثارگران استان گیلان میباشد.
۳-۸-۱ قلمرو موضوعی
متغیرهای این تحقیق حمایت اجتماعی،شیوه های مقابله با استرس و افسردگی است که در حوزه ی روانشناسی قرار دارند.
فصل دوم
پیشینه و ادبیات تحقیق
۲-۱پیش درآمد
سلامت یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار و بخش لاینفک شکوفایی و ارتقای کیفیت زندگی است. به عبارت دیگر حفظ و ارتقای سطح سلامت پیشنیاز حرکت در راستای برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی است. سلامت یکی از حقوق اساسی بشر است که مفهومی پویا دارد هر جامعه زمانی از پویایی و نشاط برخوردار است که شهروندان از سلامت جسمی ، روانی و اجتماعی مطلوب برخوردار باشند در این صورت است که جامعه میتواند پله های ترقی و تکامل را طی کند. جنگ به عنوان یک عامل فشار روانی شدید پیامدهای گسترده ی فردی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد که در گستره ی نسل های متمادی تأثیرات چشمگیری بر روابط اعضای یک جامعه میگذارد. از عوارض هرجنگی بروز مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی است که برای افرادی که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم درگیر جنگ بوده اند به وجود میآید.معمولاٌ مشکلات جسمی منجر به بروز نقص عضو میگردد اما آسیب های روانی و اجتماعی تا مدت ها حتی پس از جنگ گریبان گیر آسیب دیدگان خواهد بود. فرد آسیب دیده نه تنها از نظر روانی دچار اختلال میگردد بلکه محیط و خانواده نیز به تأثیر از وی در معرض خطر قرار می گیرند. به طور کلی جنگ یکی از عوامل تأثیرگذار بر میزان شیوع، زمان شروع و سیر اختلالات روانی و رفتاری است. یکی از آثار منفی جنگ به جای ماندن جانبازان زیادی است. از مشکلات اجتماعی و اختلالات روانی، انزوا، تنهایی و عزت نفس پایین میباشد. حمایت اجتماعی افراد را قادر میسازد تا توانایی رویارویی با مشکلات زندگی روزمره و بحران های آن را داشته و به خوبی آن ها را سپری کنند. بنابرین پیوستن افراد به گروه ها و سازمان ها خود دلیلی برای نیاز انسان به حمایت اجتماعی است.
۲-۲حمایت اجتماعی
۲-۲-۱موضع گیری های نظری در خصوص حمایت اجتماعی
۲-۲-۳مفهوم حمایت اجتماعی
محققان مختلف حمایت اجتماعی را به طور متفاوتی تعریف کردهاند به عنوان مثال از نظر ساراسون و همکارانش[۱] حمایت اجتماعی به عنوان وجود و یا در دسترس بودن افرادی که ما میتوانیم به آن ها تکیه کنیم ، بیان میگردد.افرادی که آن ها را به عنوان کسانی که مراقبمان هستند ، برای ما ارزش قائلند و ما را دوست دارند می شناسیم.
نظریه دلبستگی بالبی۱ به شدت روی این تفسیراز حمایت اجتماعی تکیه میکند و معتقد است که حمایت اجتماعی به عنوان شکلی از دلبستگی در اوایل زندگی در دسترس است. بنابر نظر بالبی ، کودکانی که متکی به خود میشوند یاد می گیرند که به عنوان حامی دیگران عمل کنند و در نتیجه آن، احتمال وقوع آسیب شناسی روانی در زندگی آینده شان کاهش مییابد.بابی همچنین عقیده داشت که دسترسی به حمایت اجتماعی ظرفیت،تحمل و غلبه بر ناکامی و چالش های حل مسئله را تقویت میکند (ساراسون و همکاران ، ۱۹۸۲).
از سوی دیگر، هاگیهارا و همکارانش۲، حمایت اجتماعی را به عنوان تهیه وصول به اهداف عینی و غیر عینی ، خدمات و منافع (مانند تشویق و اطمینان) در زمینه روابط اطلاعاتی (مانند خانواده، دوستان، همکاران و رئیس) تعریف میکنند (ال ولوو،۲۰۰۷).
کوهن۳ نیز حمایت اجتماعی را مجموعه تمام روابطی میداند که احساس شخص را از اینکه کسانی که برای او مهم هستند و به او اهمیت میدهند، میسازد.حمایت اجتماعی معمولاً بر اساس دو ساختار تعریف می شود که شامل زندگی اجتماعی افراد ( مانند اعضای یک گروه ، وجود وابستگی های خانواده ) و فعالیت های روشن تری ( مانند حمایت عاطفی) است که آن ها ممکن است انجام دهند ( آچینو ، ۲۰۰۶).
در تعریف دیگری ، حمایت اجتماعی به مراقبت ، محبت ، عزت ، تسلی و کمکی که سایر افراد یا گروه ها به فرد ارزانی می دارند گفته می شود که این حمایت را ممکن است منابع گوناگونی مانند همسر، خانواده،نامزد، اقوام،دوستان و همکاران، پزشک یا سازمان های اجتماعی به عمل آورند. بنا به سیدنی کاب۴ ، کسانی که از حمایت اجتماعی برخوردارند احساس میکنند کسی دوستشان دارد و به آن ها اهمیت داده می شود، دیگران آن ها را افرادی محترم ، با عزت و با ارزش به شمار می آورند و خود را بخشی از شبکه های اجتماعی مانند خانواده یا
سازمان اجتماعی می دانند که میتواند منبع کمک های مادی و معنوی و خدمات دو جانبه در هنگام نیاز باشد (سارافینو ، ۱۳۸۷).
[۲]
۴-۲-۲اجزای حمایت اجتماعی