در صورت طولانی شدن دوران رکود خلاقیت، توانایی شرکت در تأمین نیازهای مشتری کاهش یافته و سازمان به دوره بعدی می لغزد. در سازمانها، نقصان روحیه کارآفرینی به ثبات و سپس به اشرافیت سازمان منجر میگردد. (ادیزس ۱۹۸۹)
۲-۱۲-۲ اشرافیت (Aristocracy): پول در جهت کنترل سیستم، سودآوری و تشکیلات مصرف میگردد. تشریفات در لباس، القاب و سنت ها رواج پیدا میکند. نوآوری در داخل سازمان بسیار کم است، شرکت نیز به منظور تحصیل تولیدات و بازارهای جدید و یا به عنوان کوششی جهت خرید کارآفرینی ممکن است اقدام به خرید شرکتهای دیگر که معمولا در دوره رشد سریع قرار دارند، نماید. کسی به “چه کاری؟” و”چرایی؟ “ امور کاری ندارد و اینکه در گذشته “ چگونه “ انجام شد مورد تأکید است. گرچه کارکنان نسبت به حیات سازمان علا قمندند ولی شعار آن ها این است که : “حرکت ایجاد نکن ، کار طبق روال انجام پذیرد”. زمانی که شرکت در دوره اشرافیت قرار دارد، نحوه ارائه مطلب مهم بوده و خود مطلب تنها یک واسطه است. کارکنان و مدیران به تنهایی نگران شرکت هستند ولی در جلسات رسمی هیچ تردیدی را بروز نمی دهند. اشرافیت، عمدتاً سعی در افزایش سود از طریق افزایش درآمد دارند به عوض حذف هزینه ها. در این دوره سازمان از نظر نقدینگی ثروتمند است و در خارج از سازمان سرمایه گذاری می شود. هم چنین هزینه بالایی در جهت کنترل و تشکیلات مصرف می شود.
سازمان اشرافیت در حالی که نا امیدانه شاهد از دست رفتن مداوم سهمش در بازار بوده و عواید و سودش را به سرعت از دست میدهد، وارد دوره بوروکراسی اولیه می شود. این حرکت به آرامی صورت نمی پذیرد بلکه سریع و اجباری است. (ادیزس ۱۹۸۹)
۲-۱۲-۳ بوروکراسی اولیه (Early Bureaucracy):در این دوره برای رفع مشکل، بجای پاسخ به “چه باید کرد؟” تأکید بر ”چه کسی مقصر است”دارند. کشمکش، از پشت خنجر زدن و مبارزه تن به تن بسیار رایج است. جنون سوء ظن سازمان را فرا میگیرد و تمام توجه به میدان جنگ داخلی معطوف است و مشتری یک مزاحم بشمار می رود. مدیران به جای رقابت شروع به مبارزه با یکدیگر میکنند. بالا بردن مصنوعی قیمت ها این دوره را فقط با نتایج منفی مواجه میکند. کارکنان خود را در برابر آنچه در شرف وقوع است پاسخگو نمی دانند. در این دوره، با آشکار شدن نتایج ناخوشایند، مدیران به جای رقابت، شروع به مبارزه با همدیگر میکنند. شنیدن توجیهات عجیب و غیر واقع بینانه نسبت به آنجه که در شرکت می گذرد برای افراد چندان غیر معمول نیست.
در نهایت نیروهای شرکت به تدریج سازمان را ترک کرده و یا توسط شرکت بیرون انداخته میشوند. این دوره باطل تا زمان ورشکستگی شرکت یا ملی شدن توسط دولت و دریافت کمک و ایجاد یک بوروکراسی کامل ادامه پیدا میکند. اگر شرکت دولتی باشد، به زور زنده نگهداشته شده و به دوره بعدی عمر سازمان سوق داده می شود. (ادیزس ۱۹۸۹)
۲-۱۲-۴ بوروکراسی و مرگ (Bureaucracy):سازمان در این دوره دارای سیستمهای فراوان و عملکرد ناچیز است. هیچ گونه پیوستگی با محیط خارج ندارد و تمام توجه آن به خودش معطوف است و هیچ گونه کنترلی در سازمان وجود ندارد. مشتریان برای انجام امور خود باید روش های پر دردسر را طی کنند و بالاخره از طریق فرعی به نتیجه میرسند. سمت گیری برای کسب نتیجه وجود ندارد. انگیزه ای برای کار گروهی وجود نداشته و بیشتر سیستمها، فرمتها، دستورالعمل ها و مقررات حضور دارند. سازمان در این دوره دستورالعمل ها را میداند اما نمی تواند به یاد آورد دلیل وجود آن چیست. هیچ حوزه مشترکی با خارج از سازمان وجود ندارد و در جهت انزوای خود از محیط، تقابل ارتباط و ایجاد یک کانال بسیار محدود و باریک تلاش میکند تشریفات مربوط به انجام حرکت جایگزین آن می شود زیرا پیچیدگی های نیازمندیهایی که برای تغییر لازم است، بسیار زیاد میباشد. (ادیزس ۱۹۸۹)
مرگ سازمان میتواند حتی قبل از بوروکراسی واقع گردد، در یک بوروکراسی مرگ به تعویق می افتد، زیرا الزام بر ادامه حیات مبنی بر خواست مشتری نیست بلکه بر علائق سیاسی استوار است. هنگامی که هدف دولت تأمین زندگی کارکنان یک سازمان باشد و توجهی به عملکرد نداشته باشد، چنین حالتی میتواند رخ دهد. (ادیزس ۱۹۸۹)
۲-۱۳ چرخه ی عمر شرکت از دیدگاه حسابداری
تمامی موجودات زنده از جمله نباتات، جانوران و انسانها همگی از منحنی عمر یا چرخه ی عمر پیروی میکنند. اینگونه موجودات متولد میشوند، رشد میکنند، به پیری میرسند و در نهایت میمیرند . تئوری چرخه ی عمر چنین فرض میکند که شرکتها و بنگاه های اقتصادی همچون تمامی موجودات زنده که متولد میشوند، رشد میکنند و میمیرند، دارای منحنی عمر یا چرخه ی عمر هستند. (ادیزس ۱۹۸۹)
در نظریه های اقتصاد و مدیریت چرخه ی عمر شرکتها و مؤسسات به مراحلی تقسیم میشوند. مؤسسات و شرکتها با توجه به هر مرحله از حیات اقتصادی خود سیاست و خط مشی مشخصی را دنبال میکنند. این سیاست ها به گونه ای در اطلاعات حسابداری شرکتها منعکس می شود. در حوزه ی حسابداری نیز برخی از پژوهشگران تأثیر چرخه ی عمر شرکت بر اطلاعات حسابداری را مورد بررسی قرار دادهاند. اما ما در این پژوهش تنها سه مرحله از چرخه عمر شرکت ها را در نظر خواهیم گرفت.
۲-۱۳-۱ مرحله ی تولد یا ظهور : در این مرحله معمولاً میزان داراییها )اندازه شرکت(درسطح نازلی قراردارد،جریانهای نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی و سودآوری درسطح پایین است و شرکتها برای تأمین مالی و تحقق فرصتهای رشد به نقدینگی بالایی نیاز دارند. نسبت سودتقسیمی در این شرکتها معمولاً صفر یا حداکثر ۱۰ % است و بازده سرمایه گذاری یا بازده سرمایه گذاری تعدیل شده در قیاس با نرخ موزون تأمین مالی بعضا ناچیزاست.
۲-۱۳-۲ مرحله ی رشد : در این مرحله اندازه ی شرکت بیش ازاندازهی شرکتها ی درمرحله ی ظهور بوده و رشد فروش و درآمدها نیز نسبت به مرحله ظهور بیشتراست. منابع مالی بیشتر در داراییهای مولد سرمایه گذاری شده وشرکت از انعطافپذیری بیشتری در شاخصهای نقدینگی برخوردار است. نسبت سود تقسیمی در این طیف ازشرکت ها معمولاً بین ۱۰% تا ۵۰ % در نوسان است. بازده سرمایه گذاری یا بازده سرمایه گذاری تعدیل شده نیز در اغلب موارد بر نرخ موزون هزینه تأمین سرمایه فزونی دارد.