بدین ترتیب انسجام اجتماعی عملکرد امنیت اجتماعی پلیس جامعه محور به تبع آن جلوگیری از وقوع جرم، جنایت و ناهنجاری، موجب زمینه سازی مشارکت مثبت و فعال شهروندان در زندگی اجتماعی می شود. در کنار این مسأله عملکرد پلیس جامعه محور با حفظ شاخص های سرمایه اجتماعی درون دادی و برون دادی، نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی اجتماعی شهروندان خواهد داشت.
اساساً از مجرای تأثیر گذاری ارزش ها، هنجارها، عرف و سنت های اجتماعی(جامعه پذیر سازی شهروندان) پلیس میتواند امنیت اجتماعی پایدار را تحکم بخشد. در واقع جامعه پذیری و باز تولید آن ملازم همیشگی سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی برای پلیس در یک جامعه خواهد بود؛ در واقع تولید و باز تولید فرایند جامعه پذیری عملکردی پلیس در یک جامعه در قالب زنجیره های به هم پیوسته ارتباط متقابل با شهروندان، به صورت پایان ناپذیرموجب استقرار و قوام امنیت اجتماعی خواهند شد.اهمیت این ارتباط میان سرمایه اجتماعی پلیس با امنیت اجتماعی بویژه زمانی درک می شود که در جامعه در حال گذر نوعی بی هنجاری همراه با تزلزل ارزش های اجتماعی وجود داشته باشد که منجربه نابهنجاری ها،آسیب ها، انحرافات، جرم و جنایت، اعتیاد و خودکشی، به مثابه مظاهر مختلف ناامنی اجتماعی یافت شود، و این وضعیت منجربه افول سرمایه اجتماعی عملکرد پایدار پلیس جامعه محور و جامعه شده باشد. بر این اساس رابطه سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی بویژه در جامعه درحال گذار در عملکرد پلیس معنا پیدا میکند که در آن افول سرمایه اجتماعی با بروز ناامنی اجتماعی در ارتباط است.
بر این اساس باید کاربست های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی را پلیس به عنوان بستر تولید انسجام اجتماعی به صورت خودجوش و رسمی در بین شهروندان ایجاد کند، همچنین انگیزه مشارکت مثبت و فعال شهروندان در عرصه های عملکردی پلیس فعال نماید، مبانی تجویزی اخلاق، حمایت از شهروندان در برابر آسیب ها، انحرافات اجتماعی و… میتواند از مهمترین پیامدهای جمعی و عمومی عملکرد امنیت اجتماعی پلیس جامعه محور در تقویت سرمایه اجتماعی سازمانی در سطح جامعه باشد.
بند دوم- انسجام اجتماعی و اعتماد پایدار به پلیس
اعتماد اولین جزء انسجام اجتماعی ارتباطات بین فردی و یا بین شهروندان و سازمان ها و نهادهای یک جامعه میباشد.در واقع اعتماد عبارت است از تمایل فرد یا یک جمعی به قبول ریسک در یک موقعیت اجتماعی که این تمایل مبتنی بر حس اطمینان به این نکته است که دیگران به گونه ای انتظار می رود عمل نموده و شیوه حمایت کننده در پیش خواهند گرفت.به تعبیر فوکویاما« اعتماد انتظاری است که در یک اجتماع منظم، صادق و دارای رفتار تعاونی خود را نشان میدهد…..گیدنز دو نوع اعتماد را بیان میکند: اعتماد به افراد خاص و اعتماد به افراد یا نظام های انتطاعی. اعتماد انتزاعی در برگیرنده آگاهی از مخاطره و فرد مورد اعتماد است. لذا در حالی که کنش گر میتواند به راحتی در مورد میزان ارزش اعتماد به افراد خاص قضاوت کند (بر اساس اطلاعات مربوط به تاریخچه آن فرد، انگیزه ها و شایستگی های او) میتواند درباره میزان ارزش اعتماد نسبت به دیگران تعمیم یافته نیز دارای ایده ها و باورهایی باشد. افرا همچنین میتوانند درباره میزان ارزش اعتماد نسبت به نظام های انتزاعی نظیر نهادها نیز دارای باورهایی باشند از این فرایند می توان با سطح نهادی اعتماد نام برد. این همان چیزی است که گیدنز آن را ایده اعتماد به ” نظام های تخصصی” می نامد. ممکن است که کنش گر از فردی که اتومبیل او یا خانه او را ساخته شناختی نداشته باشد، ولی نسبت به نظام استاندارد، تنظیم قواعد و قوانین، نظازت و کنترل کیفیت دارای میزانی از اعتماد باشد.»( شارع پور،۱۳۸۳: ۷۳)بر اساس این نگرش ها می توان در حوزه ارزیابی عملکرد پلیس با سرمایه اجتماعی در سطح منطقه ای و ملی در یک جامعه، سنجش اعتماد به عملکرد سازمان پلیس جامعه محور را ضرورت دانست، و آن را در سطح ملی امری توسعه مند و سودمند تلقی کرد. بر این اساس« در فرایند توسعه اجتماعی[۴۷]، میزان عضویت جامعه در گروه ها، سازمان ها و انجمن های مختلف افزایش مییابد و آمادگی فرد برای برقراری ارتباط بیشتر می شود و بدین ترتیب اعتماد اجتماعی متقابل تعمیم می پذیرد. به همین جهت، آیزنشات به درستی متذکر می شود که مهمترین مسئله نظم اجتماعی برای بنیانگذاران جامعه شناسی اعتماد و همبستگی اجتماعی است، یعنی بدون انسجام و نوعی اعتماد پایداری نظم اجتماعی غیر ممکن است.»( چلبی،۱۳۷۵: ۱۲)با توجه به این مسأله، اعتماد پایدار به پلیس و عملکرد آن در سطح خرد و کلان، پایه نظم اجتماعی و امنیت در جامعه را مستحکم تر میکند. اعتماد به عملکرد پایدار پلیس تنش های و تعارضات درون قومی، محله ای، روستایی و شهری را کاهش داده و انسجام را تقویت می کند. در واقع وجود امنیت از سوی پلیس جامعه محور در سطوح کلان و خرد با ابعاد اجتماعی، محیطی، منطقه ای، محله ای، مرزی، ملی، و… باعث اعتماد سایر نهادها و شهروندان به پلیس و بالعکس خواهد شد.در واقع اعتماد متقابل شهروندان با پلیس میتواند چالش های منطقه ای، ملی و بینالمللی را که گریبانگیر پلیس است حل نماید و حتی با این اطلاعات مقابله کند.
بخش دیگری از جایگاه اثرگذار انسجام اجتماعی در سازمان پلیس در هر جامعه ای را باید در حوزه اعتماد به فعالیت ها و عملکرد جامعه محوری پلیس در میان شهروندان مورد تعمق و سنجش قرار داد. در واقع یکی از شاخص های مفید درباره اینکه پلیس وظیفه و کارکردش را چگونه در جامعه و در قبال امنیت و نظم شهروندان انجام میدهد، اعتماد به پلیس باید دانست. ادراک شهروندان از اعتماد پذیری و مشروعیت پلیس موجب افزایش تمایل شهروندان برای همکاری با پلیس و پیروی از قانون می شود. اعتماد یک مفهوم انتزاعی است، اما به شدت ریشه در تجربه دارد؛ تعاملات افراد با دیگر افراد و تجربیات گذشته ی آن ها با نهادهای دیگر، انتظارات در باره این که چگونه باید در آینده به آن ها اعتماد کرد، شاخص اعتماد و رابطه آن با سرمایه اجتماعی شکل میدهد.«یک افسر پلیس هنگامی مورد اعتماد واقع می شود که شهروندان معتقد باشند او مطابق با هنجارهای اجتماعی افسران پلیس رفتار خواهد کرد. اگر افسران چنین رفتاری از خود نشان دهند به عنوان یک افسر پلیس مورد اعتماد شناخته خواهند شد. افسران پلیس اعتماد مردم را از طریق رفتارشان کسب میکنند. بنابرین اعتماد به پلیس، یکی از مهمترین و با ارزش ترین شاخص های عملکرد پلیس است این عملکرد از طریق نظر سنجی از شهروندان اندازه گیری می شود.»( Choi,2010,47)