که در آن ، جمله اختلال با فروض کلاسیک است.با قرار دادن به جای و به جای [ خواهیم داشت:
به عبارت دیگر:
که در آن ، ، است. همان طور که قبلا اشاره شد، انتظار این است که در کشورهای در حال توسعه رابطه ای منفی میان سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی و نسبت مالیاتی برقرار باشد. علاوه بر این، انتظار این است که با افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه y و در نتیجه افزایش رفاه جامعه ، نسبت مالیاتی وجود داشته باشد. علاوه بر این انتظار می رود که یک رابطه مثبت میان نسبت مالیاتی و سهم هر یک از بخش های صنعت، خدمات و تجارت خارجی از تولید ناخالص داخلی برقرار باشد. همان طور که قبلا بحث شد رابطه میان متغیرهای نسبت مالیاتی و نسبت جمعیت شهری به کل جمعیت میتواند مثبت و یا منفی باشد. هم چنین انتظار اولیه این است که میان تورم و نسبت مالیاتی یا رابطه منفی برقرار باشد.
بر اساس مباحث مرح شده محققان برای محاسبه تلاش مالیاتی از رابطه اول استفاده می نمایند. به عبارت دیگر، با تقسیم نسبت مالیاتی حقیقی بر نسبت مالیاتی تخمین زده شده می توان تلاش مالیاتی را برای هر کشور محاسبه کرد(قطمیری و اسلاملوئیان،۱۳۸۶، ۱۰).
۲-۸- عوامل مؤثر بر ظرفیت مالیاتی
عواملی که در ظرفیت مالیاتی یک کشور تاثیر دارند ثابت نیستند بلکه به مرور زمان و با تغییر و تحولاتی که در اقتصاد رخ میدهد این عوامل نیز تغییر میکنند. بر این اساس، عوامل مؤثر بر ظرفیت اقتصادی را می توان به صورت زیر بیان کرد:
۲-۸-۱- عوامل نهادی
نوع نگرش جامعه نسبت به پرداخت مالیات، توسعه سیاسی و فرهنگی جامعه، ثبات سیاسی، شهرنشینی، پراکندگی جمعیت، ساختار و ترکیب جمعیت، فساد اداری، و بوروکراسی اداری از جمله عوامل اجتماعی و یا نهادی تاثیرگذار بر ظرفیت بالقوه اقتصادی مالیات میباشند که در برخی از مطالعات انجام شده در سطح بینالمللی این متغیرها در هنگام محاسبه ظرفیت بالقوه اقتصادی مالیات، مورد توجه قرار گرفته اند.
۲-۸-۲- عوامل اقتصادی
از آنجایی که ظرفیت مالیاتی مبتنی بر ظرفیت اقتصادی است، لذا عوامل اقتصادی از عوامل اساسی و مؤثر در تعیین ظرفیت مالیاتی است. این عوامل از چندین جهت مورد بررسی قرار میگیرد. ساختار و ترکیب بخشی اقتصاد، درجه توسعه یافتگی کشور، درجه باز بودن اقتصاد، میزان بدهی بخش عمومی، مکانیزم اقتصادی، تورم و بیکاری از جمله عوامل عمده اقتصادی تاثیرگذار بر ظرفیت بالقوه اقتصادی مالیات محسوب میشوند. به عنوان نمونه، بالا بودن سهم بخش کشاورزی در مقایسه با سایر بخشها، به دلیل معافیت مالیاتی این بخش در بسیاری از کشورها، یارانهای میزانسنو در بسیاری از مواقع خودمعیشتی بودن فعالیتهای این بخش از یک طرف و نیز عدم سهولت اخذ مالیات از این بخش به طور مستقیم همگی موجب کاهش ظرفیت اقتصادی مالیات می شود. در طرف مقابل، بالا بودن سهم بخش صنعت به دلیل سهولت اخذ مالیات از آن و نیز شفافیت فعالیتها در آن تاثیر مثبت بر ظرفیت مالیاتی دارد. درجه توسعه یافتگی که در بالا بودن درآمد سرانه از یک سو و نیز بالا بودن سطح فرهنگ مالیاتی میتواند متبلور شود، تاثیر مثبتی بر ظرفیت مالیاتی دارد (عرب مازار،۹،۱۳۸۷).
۲-۹- درآمد مالیاتی کشورهای جهان و مقایسه آن با کشور ایران
با توجه به آمار بانک جهانی (۲۰۱۳) درآمد مالیاتی کشورهای جهان به نسبت تولید ناخالص داخلی آن ها اندازه گیری شده ، در جدول زیر نسبت مذکور به تفکیک طبقه بندی مختلف آورده شده است. همان طور که مشاهده میگردد متوسط جهانی درآمد مالیاتی به نسبت تولید ناخالص داخلی برابر با ۱۴٫۸ درصد میباشد. کمترین این رقم متعلق به کشورهای جنوب آسیا همچون افغانستان، بنگلادش، بوتان، هند، مالدیو، نپال، پاکستان و سریلانکا میباشد. در حالی که بیشترین شاخص برای کشورهای اروپا و آسیای میانه با عدد ۱۹٫۶ میباشد.
جدول۲-۱-درآمد مالیاتی کشورهای جهان
طبقه بندی کشورها
۲۰۰۵
۲۰۱۱
world
۱۴٫۸
۱۴٫۸
Low income
۱۰٫۷
۱۱٫۵
Middle income
۱۲٫۴
۱۳٫۱
Lower middle income
۱۱٫۱
۱۱٫۹
Upper middle income
۱۲٫۹
۱۳٫۷
Low & middle income
۱۲٫۴
۱۳٫۱
East Asia & Pacific
۱۰٫۰
۱۰٫۹
Europe & Central Asia
۱۸٫۳
۱۹٫۶
Latin America & Caribbean
..
..
Middle East & North Africa
۱۸٫۷
۱۶٫۹
South Asia
۹٫۹
۱۰٫۳
Sub-Saharan Africa
۱۷٫۷
..
High income
۱۵٫۳
۱۴٫۶
Euro area
۱۸٫۰
۱۷٫۶
منبع: سایت بانک جهانی
نمودار۲-۱ – نسبت درآمد مالیاتی به GDP (2011)؛ منبع: سایت بانک جهانی
در حالی که نسبت فوق برای کشور ایران در تمامی سالها کمتر از ۹ درصد بوده است که از متوسط جهانی بسیار کمتر میباشد. در ردیف کشورهای توسعه نیافته قرار دارد.
جدول۲-۲-درآمد مالیاتی کشورهای جهان
کشور
۲۰۰۵
۲۰۱۱
Iran, Islamic Rep.
۷٫۹
۸٫۴
منبع: سایت بانک جهانی
۲-۱۰- پیشینه تحقیق
۲-۱۰-۱- مطالعات داخلی
فیض پور و لطفی (۱۳۹۱) در مقاله ای تحت عنوان “تلاش مالیاتی در ایران و مقایسه آن با کشور های منطقه سند چشم انداز” این سوال را مطرح کردهاند که تلاش مالیاتی در ایران در مقایسه با کشورهای منطقه چه میزان بوده و در این مدت بر اساس این شاخص از چه جایگاهی برخوردار است. در این پژوهش از داده های دوره زمانی ۲۰۱۰-۲۰۰۶ استفاده شده است و تخمین ظرفیت های بالقوه مالیاتی با استاده از روش رگرسیونی داده های تلفیقی و در نتیجه محاسبه ظرفیت های بالقوه مالیاتی در کشورهای منتخب سند چشم انداز به دست آمده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد ایران از حیث تلاش مالیاتی در بین این کشورها جایگاه مناسبی ندارد. از این رو و با چنین واقعیتی ، دستیابی به هدف چشم انداز ها ، جدیتی دو چندان را در سال های باقی مانده این افق طلب میکند.