- مدل برنامه ریزی آرمانی همچنین به سازمان اجازه می دهد تا اولویت هایی را راجع به این اهداف تعیین نماید و اهمیت نسبی آنها را انعکاس دهد.
- هدف گذاری به سازمان اجازه می دهد تا انحراف از اهداف را کنترل نموده و تعارض بین آرمان ها را به حالت تعادل درآورد.
۲-۴-۴- شناسایی نقاط ضعف و قوت برنامه ریزی آرمانی و AHP
برنامه ریزی آرمانی ابزاری توانا در زمینه لحاظ چندین عامل به طور هم زمان در تصمیم گیری می باشد و این در حالی است که محدودیت های سیستمی را نیز به طور مناسب در نظر می گیرد. از جمله مواردی که در این مدل باید توجه نموده نحوه اولویت بندی محدودیت های آرمانی (اهداف) و یا ضریب جریمه ای است که برای هر انحراف قائل می شویم که این برنامه ریزی به تنهایی قادر به انجام این مهم نمی باشد. از طرف دیگر استفاده از عوامل یا معیارهای کیفی و ناملموس خارج از توانایی این برنامه ریزی می باشد لذا تلفیق با AHP ، یک ابزارمکملی که بتواند نقاط کمبود برنامه ریزی آرمانی را پوشش دهد می تواند مدل مناسبی را برای تصمیم گیری های سازمان منجمله تخصیص مقدار سفارش بهینه به تامین کنندگان فراهم نماید. لازم به ذکر است که رویکرد AHP نیز نمی تواند برای تصمیم گیری هایی نظیر تخصیص مقدار سفارش به تامین کنندگان یک ابزار کاملی باشد، علت این مطلب در نظر نگرفتن محدودیت هایی نظیر بودجه، مواد و … در تصمیم گیری و عدم توانایی در انتخاب یا اولویت بندی گزینه های به تعداد زیاد می باشد. بنابراین استفاده از دو ابزار با یکدیگر می تواند نقاط ضعف یکدیگر را پوشش دهد و علاوه بر آن از نقاط قوت یکدیگر نیز استفاده نماید (قراگوزلو و برزگر،۱۳۸۷).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۵- مفهوم مدیریت زنجیره تامین
۲-۵-۱- مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین یکپارچه سازی فعالیت های زنجیره تامین و نیز جریان های اطلاعاتی مرتبط با آنها را شامل می شود. مدیریت زنجیره تامین از طریق بهبود در روابط زنجیره در جهت دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکا و مستدام صورت می گیرد (کریستوفر،۱۹۹۸). این امر به معنای جریان سریع اطلاعات در میان مشتریان و عرضه کنندگان، مراکز توزیع و سیستم های حمل و نقل می باشد. اصطلاح مدیریت زنجیره تامین توسط دو مشاور، اولیور و وبر در سال ۱۹۸۲ ابداع شد. در دیدگاه آنها هماهنگ سازی جریان های مواد، اطلاعات و مالی در داخل یک شرکت بزرگ چند ملیتی یک وظیفه مهم است. هاگ (۲۰۰۳) در کتاب ضروریات زنجیره تامین یک زنجیره تامین ساده را شامل یک تامین کننده، یک شرکت تولیدی و یک مشتری نهایی می داند(شکل ۲- ۲).
مشتری نهایی
شرکت تولیدی
تامین کننده
شکل ۲-۲- یک زنجیره تامین ساده (هاگ،۲۰۰۳)
در عمل اما یک زنجیره تامین شامل عوامل مختلفی است. بنابراین می توان یک زنجیره تامین بسط یافته را به صورت شکل ۲- ۳ نمایش داد (هاگ، ۲۰۰۳):
تامین کننده نهایی
تامین کننده
شرکت تولیدی
مشتری
مشتری نهایی
ارائه دهنده خدمات
ارائه خدمات در مواردی مانند:
- مالی
- طراحی محصول
- لجستیک
شکل۲-۳- نمای کلی یک زنجیره تامین توسعه یافته (هاگ، ۲۰۰۳)
نمونه خاص تری از یک زنجیره تامین را نیز می توان در شکل ۲-۴ یافت (هاگ، ۲۰۰۳):
طراح محصول
تحقیقات بازار
شرکت تولیدی
تولید کننده مواد خام
توزیع کننده
خرده فروشی تولیدی
مشتری نهایی
خدمات لجستیکی
اعتبار دهنده مالی
مشتری تجاری
شکل ۲-۴- نمای یک زنجیره تامین ویژه (هاگ، ۲۰۰۳)
۲-۵-۲- موانع پیاده سازی مدیریت زنجیره تامین
تحولات اخیر کشورهای منطقه آنها را ناگزیر به بکارگیری مدیریت زنجیره تامین در حوزه صنایع می سازد. به لحاظ ساختاری مهم ترین مشکلی که زنجیره تامین با آن روبه روست، مشکل تعدد مراکز تصمیم گیری برای تولید، تبدیل و جریان کالاست. این امر موجب تشدید نوسانات تقاضا در طول زنجیره می شود. هر چقدر از انتهای زنجیره به سمت ابتدای زنجیره (اولین تامین کننده) حرکت کنید، نوسانات تقاضا تشدید می گردد. این پدیده به اثر شلاقی[۵۲] معروف است. این مسئله موجب افزایش موجودی انباشته میان اعضای زنجیره می گردد که در نهایت باعث بالا رفتن هزینه و قیمت نهایی کالا شده و قدرت رقابتی زنجیره کاهش خواهد یافت. فناوری اطلاعات از طریق تسهیل و تسریع تبادل اطلاعات سازمان، تامین کننده را قادر به آگاهی و تامین به موقع احتیاجات یکدیگر می کند و این فلسفه تولید به هنگام را قوت می بخشد. در سال های آتی با رشد صنعت نرم افزار پیش بینی می شود که محصول در صنایع مونتاژ قطعات الکترونیکی نیز نفوذ داشته باشد. پیش بینی می شود با رواج بکارگیری فن آوری اطلاعات در صنایع و آماده سازی زیر ساختارها و بستر پیاده سازی سیستم های مدیریت زنجیره تامین حجم تقاضا به طور فزاینده ای افزایش یابد.
هدف از اجرای مدیریت زنجیره تامین در سازمان کاهش هزینه ها با حداکثر تولید، افزایش کارایی، حداقل موجودی،کاهش خواب سرمایه، افزایش سرعت، انعطاف پذیری،کیفیت و کسب مزیت رقابتی است. ولی باید توجه داشت که در اجرای مدیریت زنجیره تامین ممکن است مشکلات زیادی ایجاد شود که عبارتند از:
الف)مشکلات ناشی از عدم اطمینان: منبع اصلی ایجاد کننده عدم اطمینان عبارت است از نوسانات در تقاضا که تحت تاثیر عواملی چون رقابت، قیمت، شرایط فعلی، توسعه تکنولوژی و تعهد مشتریان می باشد(ون دانک[۵۳] ،۲۰۰۸).
ب)مشکلات ناشی از عدم هماهنگی: زمانی اتفاق می افتد که یک بخش با دیگر بخش ها ارتباط خوبی نداشته، زمانی که پیام برای شرکاء تجاری غیر قابل فهم باشد و بخش های مختلف شرکت از برخی مسائل آگاهی نداشته و یا خیلی دیر از آنچه مورد نیاز است و یا آنچه باید اتفاق بیافتد آگاه می شوند (ویلیامز و مور[۵۴]،۲۰۰۷).
ج)ذخیره فریبنده[۵۵]: این مشکل زمانی رخ می دهد که مشتریان محصولی را می خواهند که در دسترس نیست،گرچه در حقیقت وجود دارد.
د)تعدد مراکز تصمیم گیری و مشکلات مرتبط با این تعدد مراکز(ویلسون و میت[۵۶] ،۲۰۰۰).
براساس طبقه بندی دیگری مشکلات زنجیره تامین در چهار طبقه عبارتند از (ویر جینیاری ،۱۳۸۱) (گوپتا[۵۷]، ۲۰۰۲):
الف)مشکلات مرحله برنامه ریزی: اطلاعات غلط می تواند تعادل بین عرضه و تقاضا را بهم ریزد، موجودی بیش از حد انبار مشکل خواب سرمایه را بوجود می آورد، توقف در خط تولید و ضعف در خدمات به مشتریان نیز از مشکلات می توانند باشند.
ب)مرحله منبع یابی: عدم انعطاف پذیری تامین کننده، هماهنگی ضعیف با لجستیک داخلی و تقاضا برای هزینه کمتر می تواند از جمله اصطکاک ها یا مشکلات باشند.
ج)مرحله تولید: مشکلات مربوط به برنامه ریزی تولید که عمده ترین مشکل مرحله تولید ضایعات است.