عوامل مؤثر بر عمکرد تحصیلی دانش آموزان:
بدیهی است که مکانیسم واقعی یادگیری را نمی توان به طور مستقیم مشاهده کرد اما شواهد مربوط به اینکه یادگیری رخ داده است یا نه، قابل مشاهده هستند. به طور کلی، عملکرد تحصیلی یا رفتار قابل مشاهده ی ناشی از یادگیری، ممکن است کاملا بر رفتارهای مورد انتظار منطیق باشد یا بر عکس و نیز ممکن است از این لحاظ در حد متوسط قرار گیرد. به عبارتی صریح تر عملکرد تحصیلی را می توان به صورت طیفی تصور کرد که در یک سوی ان افت تحصیلی کامل و در سوی دیگر ان پیشرفت تحصیلی کامل قرار دارد و افراد بر حسب میزان انطباق رفتارهای قابل مشاهده ی ناشی از یادگیری شان بر رفتارهای مورد انتظار در طول این طیف توزیع میشوند. در اینجا پیشرفت و افت بر حسب رفتارهای مورد انتظار تعریف میشوند. لازم به توضیح است که پیشرفت و افت یک فرد یا گروهی از افراد را بر حسب عملکرد پیشین ( رفتارهای مشاهده شده ناشی از یادگیری قبلی ) نیز می توان تعریف کرد. مرور تحقیقاتی که توسط صاحب نظران و اندیشمندان مدیریت آموزشی که در زمینه ی عملکرد ( افت تا پیشرفت ) تحصیلی صورت گرفته است کمک میکند تا عواملی را که به نظر مهم تر می ایند به عنوان متغیرهای کنترلی انتخاب کرده و همچنین سعی کنیم آن ها را در زمینه ی عملکرد تحصیلی کاملا در نظر بگیریم.
برای اینکه مفهوم عملکرد تحصیلی روشن شود، ابتدا باید مفهوم افت تحصیلی که واژه ای در مقابل ان به شمار می اید، روشن شود. افت تحصیلی، افت عملکرد تحصیلی و درسی دانش آموزان از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب است. چنانچه فاصله ی قابل توجهی بین استعداد بالقوه و استعداد بالفعل فرد در فعالیت های درسی مشهور باشد. چنین فاصله ای را افت تحصیلی مینامند. عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان فراوانند که در مجموعه ای از عوامل فردی، اموزشگاهی ( مدرسه ای ) خانوادگی و اجتماعی طبقه بندی میشوند. مهم ترین این عوامل عبارتند از :
۱ ـ وضعیت فرهنگی خانواده دانش آموز
۲ ـ آموزش های تقویتی
۳ ـ انجام تکالیف درسی و کار در خانه
۴ ـ وضعیت حرفه ای معلم
عامل چهارمی که در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر میگذارد، وضعیت حرفه ای معلم است نقس علم از دیرباز در تعلیم و تربیت مورد توجه و به عنوان اصلی ترین عامل تربیت مورد تأکید قرار گرفته است. امروزه علی رغم پیشرفت ها و تحولات همه جانبه ی رسانه ها و تجهیزات آموزشی با وجود انکه در برنامه ریزی های درسی تا حدودی معلم محوری جای خود را به برنامه محوری و یا دانش آموز محوری داده است. نه تنها از نقش مؤثر معلم در یادگیری و پیشرفت تحصیلی در تمام نظام های تطبیقی آموزش و پرورش در سراسر جهان قلداد میگردد. در نظام های موفق آموزش و پروش در جهان امروز، مهم ترین ابزار توفیق، وجود معلمان و دبیران است که به لحاظ حرفه ای از شرایط مطلوبی برخوردارند. وضعیت حرفه ای معلم به میزان علم و تخصص، تجربه و علاقه و پای بندی به تلاش های حرفه ای و شغلی او مربوط میگردد ( الماسی سروستانی، ۱۳۸۲).
عملکرد تحصیلی از این جهت اهمیت دارد که پیشرفت اموزشگاهی در یادگیری اثر گذاشته و یادگیری اموزشگاهی عملکرد تحصیلی را تحت تاثیر قرار میدهد و معلم برای افزایش سطح انگیزش دانش آموزان نسبت به یادگیری موضوع های مختلف درسی، سعی کند تا شرایط یادگیری را بهبود بخشد و کیفیت روش آموزش را افزایش دهد تا از طریق دانش آموزان به موفقیت دست یابند و نسبت به توانایی خود در یادگیری، اعتماد به نفس کسب کنند ( سیف، ۱۳۷۹).
بازده یادگیری و پیشرفت تحصیلی به خود دانش اموز، میزان انگیزش او برای یادگیری، تناسب روش های خانواده به شرایط و ویژگی های دانش آموز و ارزش های موجود در جامعه بستگی دارد. افراد پیشرفت گرا برای ان که پیشرفت به سوی اهداف را همچنان ادامه دهند، دوست داغرند درباره چگونگی پیشرفت خود بازخورد منظم و واقعی دریافت کنند ( حسینی طباطبایی و قدیمی مقدم ۱۳۸۶ ). این بازخوردها و عوامل زمینه ساز انگیزه ی پیشرفت و پیشرفت تحصیلی است که یکی از نخستین انگیزه های ادمی یعنی میل و اشتیاق به تلاش و کوششی است که فرد برای دستیابی به هدف یا تسلط بر اشیاء امور یا افراد و اندیشه ها با یک معیار متعالی از خود ابراز میدارد.
مسئله ی افت تحصیلی که در نتیجه ی عدم به کارگیری مهارت های مطالعه میباشد، از شایع ترین مسائلی است که فرد و نظام آموزشی را در رسیدن به اهدافش با شکست مواجه میکند. افت تحصیلی عبارت است از کاهش عملکرد تحصیلی و درسی فرد از سطح رضایت بخش به سطح نامطلوب. با توجه به این تعریف، مقایسه و سنجش عملکرد تحصیلی قبل و فعلی فرد بهترین شاخص افت تحصیلی است (بیابانگرد، ۱۳۷۸).
نظریات موجود در زمینه عملکرد تحصیلی
نظریه انگیزه پیشرفت، یکی از مهم ترین انگیزه های اجتماعی که رفتار آدمی را تحت تاثیر خود قرار میدهد، انگیزه پیشرفت تحصیلی است(بناب به نقل از صابر فراهانی، ۱۳۸۸).
انگیزه پیشرفت، دربرگیرنده الگویی از برنامه ریزی، اعمال و احساس هایی است که با تلاش برای دستیابی به نوعی برتری، مرتبط میباشد. انگیزه پیشرفت لزوماً چیزی همانند تکاپو برای موفقیت های قابل مشاهده، مانند کسب نمره های بالاتر در آزمون، مقام های جامعه پسند و یا درآمد بالا نیست. اگر چه انگیزه یاد شده در برگیرنده طراحی، تدبیر اندیشی و تلاش برای برتری است اما این نگرش نسبت به پیشرفت است که دارای اهمیت است نه موفقیت به خودی خود. بنابرین ممکن است انگیزه مذکور فعالیت های بسیار گوناگونی را در برگیرد و در بیشه های مختلفی از رانندگی کامیون گرفته تا حسابداری، پدیدار شود(بال[۲۶]،۱۹۷۷،ترجمه مسدد،۱۳۷۳، به نقل از صابر ماهانی،۱۳۸۸).
پژوهش ها و نظریه های مختلفی وجود دارد که ما در اینجا به سه تا از آن ها می پردازیم:
الف- نظریه هنری مور[۲۷]
انگیزه پیشرفت در سال ۱۹۳۸ برای اولین بار مورد توجه هنری مور قرار گرفت. وی و همکارانش این نیاز را توسط عوامل ذیل تعریف کردهاند. مواجهه با مشکلات، تسلط یافتن بر امور، سازمان دهی اندیشه ها ، عقاید و امور مختلف، رقابت کردن با دیگران و برتری یافتن بر آنان، تلاش برای از میان بردن موانع و محدودیت ها، استقلال و سرعت عمل و رسیدن به ضوابطی که موجب پیشرفت می شود (شهر آرای،۷۵).
مور، نیاز به پیشرفت را به عنوان تمایل به غلبه بر موانع و مشکلات، کسب قدرت و سعی در انجام کارهای مشکل تعریف کرد.