۲- ۲- ۶- ۳- نوآوری اداری:
نوآوری اداری به رویه ها، سیاست ها و اشکال سازمانی جدید اشاره دارد (جیمنز- جیمنز[۳۸]، ۲۰۰۸) و شامل تغییراتی است که سیاست ها، تخصیص منابع و دیگر فاکتورهای مرتبط با ساختار اجتماعی سازمان را تحت تأثیر قرار میدهد (دفت[۳۹]، ۱۹۸۷). در واقع منظور از نوآوری اداری این است که تا چه میزان مدیران سازمان از سیستم های نوین مدیریتی و … در اداره کردن استفاده میکنند. شاخص های کلیدی سنجش این بعد عبارتند از:
-
- جستجوی سیستم های اداری جدید (مانند سیستم های جذب، استخدام و… )
-
- پیشتاز بودن در ارائه سیستم های اداری جدید
-
- به کارگیری سیستم های اداری جدید
- ایجاد ساختارها و روابط درون سازمانی جدید (چوپانی، ۱۳۹۰)
شکل ۲- ۲: مؤلفه های نوآوری سازمانی (چوپانی و همکاران، ۱۳۹۱)
۲- ۲- ۷- ابعاد نوآوری:
محققان و صاحبنظران برای نوآوری ابعاد مختلفی را برشمرده اند که در ذیل به آن ها می پردازیم:
دفت (۱۹۹۴) یک مدل دو هسته ای برای نوآوری پیشنهاد میکند. این دو هسته عبارتند از:
-
- نوآوری تکنولوژیکی
- نوآوری اداری
کوپر (۱۹۹۸) برای نوآوری یک مدل چند بعدی ذکر کردهاست که این ابعاد عبارتند از:
-
- نوآوری رادیکال در مقابل نوآوری تدریجی
-
- نوآوری تکنولوژیکی در مقابل نوآوری اداری
- نوآوری تولیدی در مقابل نوآوری فرآیندی
جان سه نوع نوآوری را تمیز میدهد:
-
- نوآوری تولیدی
-
- نوآوری فرآیندی
- نوآوری بازاری
نوآوری تولیدی: فراهم کننده ابزاری برای تولید است.
نوآوری فرآیندی: ابزاری را در جهت حفظ و بهبود کیفیت و صرفه جویی هزینه ها فراهم میکند.
نوآوری بازاری: با آمیزش بازارهای هدف و اینکه چگونه به بازارهای منتخب به بهترین شکل خدمات ارائه شود در ارتباط است، هدفش شناسایی بازارهای جدید یا بالقوه بهتر، و شناسایی راه های جدید و بهتر برای سرویس دهی به بازار های هدف است (اوجاسالو، ۲۰۰۸).
همچنین نوآوری را به دو نوع تقسیم میکنند:
نوآوری تکنولوژیکی
نوآوری ادرای
نوآوری تکنولوژیکی: شامل تکنولوژی ها، تولیدات و یا خدمات جدید است و به دو دسته تقسیم می شود:
الف- نوآوری تولیدی
ب- نوآوری فرآیندی
نوآوری اداری: اشاره دارد به رویه ها، سیاست ها و اشکال سازمانی جدید (جیمنز- جیمنز، ۲۰۰۸).
تقسیم بندی دیگری که در زمینه ابعاد نوآوری وجود دارد این ابعاد را به شرح ذیل توصیف میکند:
رادیکالی
تدریجی
تولیدی
فرایندی
اداری
تکنولوژیکی (یوتربک[۴۰]، ۱۹۹۴).
نوآوری رادیکالی: حاصل مدیریت موفق شرکت در مواردی است که به صورت همزمان مدل کسب و کار و تکنولوژی تغییر میکند (طالبی، ۱۳۸۵).
نوآوری تدریجی: عبارت است از اضافه کردن تغییراتی بر روی مدل کسب و کار و یا تکنولوژی های موجود و بهبود آن ها.
نوآوری تولیدی: این نوآوری به توسعه و ارائه تولیدات و خدمات جدید و بهبود یافته اشاره دارد.
نوآوری فرایندی: نوآوری فرایندی دربرگیرنده اتخاذ روش های جدید یا بهبود یافته تولید، توزیع یا تحویل خدمت است، تقسیم می شود (جیمنز- جیمنز، ۲۰۰۸).
نوآوری اداری: شامل تغییراتی است که سیاست ها، تخصیص منابع و دیگر فاکتورهای مرتبط با ساختار اجتماعی سازمان را تحت تاثیر قرار میدهد. این نوع نوآوری از مدیران حرفه سرچشمه میگیرد.
نوآوری تکنولوژیکی: عبارت است از اتخاذ ایده ای که مستقیماً فرایندهای برونداد اصلی شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد (دفت، ۱۹۷۸).
۲- ۲- ۸- مدل های نوآوری:
بر اساس تکامل تدریجی مدل ها در طول زمان، راثول دسته بندی را مطرح میکند که در آن مدل های نوآوری به پنج نسل تقسیم می شود. داجسون این پنج مدل را اینگونه نقل کردهاست: (Dodgson & Sybille, 2001).
مدل اول (فشار تکنولوژی): در این مدل عامل اصلی نوآوری فشار علم و تکنولوژی است. فشار تکنولوژی به عنوان یک فرایند ترتیبی و خطی ساده در نظر گرفته میشود و بازار ظرفی برای ریختن نتایج تحقیق و توسعه در آن است. این مدل تأکید زیادی بر تحقیق و توسعه دارد.
مدل دوم (کشش تقاضا): بر اساس این مدل، تکنولوژی برای پاسخ به نیاز یا تقاضای بازار توسعه مییابد. در این مدل نیز به نوآوری به عنوان یک فرایند خطی ساده نگاه میشود و بازار به عنوان منبع ایده ها منشأ هدایت فعالیتهای تحقیق و توسعه است. تأکید این مدل بیشتر بر بازاریابی است.
مدل سوم (مدل دوگانه): این مدل ترکیبی از مدل های نسل اول و دوم است و در آن نوآوری با ترکیبهای “کششی- فشاری” و “فشاری- کششی” تفسیر میشود. مدل سوم، از فرایندهای متوالی اما دارای حلقه بازخورد تشکیل میشود و در آن بین بازار و فعالیتهای تحقیق و توسعه توازن بیشتری برقرار است.
مدل چهارم (مدل یکپارچه): در مدل چهارم ارتباط و تعامل با تأمینکنندگان و مشتریان بیش از پیش مطرح میشود و یکپارچگی بین تحقیق و توسعه و تولید مورد تأکید قرار دارد.
مدل پنجم (مدل سیستمهای یکپارچه و شبکهای): در این مدل، توسعه به صورت موازی و یکپارچه روی میدهد و استفاده از سیستمهای خبره مدل سازی و شبیهسازی در تحقیق و توسعه و ارتباط نزدیک با مشتری مورد توجه قرار دارد. یکپارچگی استراتژیک با تأمینکنندگان اولیه بیشتر است و ارتباطات افقی نظیر سرمایهگذاری مشترک، تحقیقات گروهی، همکاری در تنظیم بازار و غیره نیز مدنظر قرار دارد. این مدل بر انعطافپذیری بنگاه و سرعت توسعه محصول جدید تأکید دارد (Dodgson & Sybille, 2001).
۲- ۲- ۹- نوآوری در رسانه:
یکی از عوامل اثرگذار در نوآورى در یک سازمان، محیطی است که سازمان در آن فعالیت میکند. این محیط با مؤلفه های فرهنگی، اقلیمی، انسانی و سازمانی متفاوتی تعریف می شود. عموماً مى توان گفت که پپشرفت یک سازمان به تعهد در ا یجاد ارتباط مناسب با محیط بستگى دارد (پیراسته فر،۱۳۸۰،۵۰-۴۹).
۲- ۲- ۹- ۱- ویژگى هاى یک سازمان رسانه اى خلاق و نوآور:
رقابت کامل و فشرده: در یک سازمان رسانه ای در صورتی خلاقیت حاصل می شود که تک تک افراد رقابت مثبت و سازنده ای داشته باشند.
فرهنگ پویا: بر پایه فرهنگ پویا، اتلاف وقت مفهومی ندارد. بدیهی است در چنین بستر مناسبی بحث رقابت، خلاقیت، نوآوری و سازمان های پویا بهتر شکل میگیرد.
دسترسى به مدیران: در سازمان خلاق، کارکنان به راحتی میتوانند افکار و دیدگاه های خود را مستقیم و بدون واسطه به گوش مدیران برسانند و پیشنهادهای خود را ارائه دهند.
احترام به کارمندان و ایجاد انگیزش در میان آنان: از ویژگی های دیگر سازمان های خلاق، احترام به افراد است تا کارکنان به این باور دست یابند که میتوانند همگام با نیازهای سازمان رشد کنند.
ارائه خدمات عمومی: هدف نهایی در این سازمان ها توجه به نیازمندی های جامعه و جلب رضایت مخاطبان است.
گردش شغلى: در سازمان های رسانه ای خلاق، افراد دارای تخصصی ویژه نیستند و این امکان را دارند که در جایگاه مناسبی قرار بگیرند.
امنیت شغلى: روابط دائم و بلندمدت کارکنان در این نوع سازمان ها از دیگر ویژگی های سازمان خلاق است.