موریس و کانتیتز[۳۰] (۱۹۷۶) باورهای غیر منطقی که الیس وضع کردهاست را به دو دسته طبقه بندی میکنند.دسته اول باورهایی هستند که منجر به خشم، بحث اخلاقی و تمایل به ناکامی کمتر می شود. مانند این ایده که (اجتناب از مشکل آسان تراز روبرو شدن با آن است). مواردی که الیس آن را باور نامیده، مطابق است با آن چه که ادوارد مک نل [۳۱]در سال ۱۹۹۷ طرح های تصمیم گیری می نامد (الگوهایی که مردم معمولا برای انتخاب هایشان استفاده میکنند) مردم وقتی باورشان را تغییر میدهند، احساس بهتری دارند و بهتر هم عمل میکنند. زیرا انتخاب های بهتری انجام میدهند. مک نل اولین نوع طرح تصمیم گیری را مطلق میداند که قاعده ای ثابت است(مانند اگر شما مرا دوست داشته باشید من هم شما را دوست خواهم داشت). دومین طرح تصمیم گیری عمل مقایسه ای است مانند(اگر شما x را بر y ترجیح بدهید کار را انجام خواهید داد ). سومین طرح تصمیم گیری همیشه پاسخده میباشد مانند(اگر x اتفاق بیافتدy هم اتفاق می افتد) (گاردنر گاتلی[۳۲]،۱۹۹۹). نقشباورها،نگرشهاو فرایندهایذهنیدیگردربسیاریازاختلالاتومشکلاترفتارینشاندادهشدهومعلومشدهاست کهباورهایغیرمنطقیمیتوانند،رنجهایافرادراتشدیدکنند(لطفی کاشانی،۱۳۸۷).
بسیار از ناراحتی های مردم و زندگی عاطفی نامنظم آن ها، ریشه در انواع عقاید غیر منطقی، غیر واقعی در مورد خود، دیگران و جهان پیرامون آن ها دارد. با کمی دقت می بینیم افسردگی، اضطراب، نا امیدی و حتی مشکلات مضاعف دیگری مثل کم شدن احساس عزت نفس، پایین آمدن خود پنداره، سوء ظن و بدبینی، میتواند از طریق تلقین های درونی و تفکرات نامطلوب ایجاد شود. در واقع بسیاری از تلقینات به خود، ابتکاراتی غیر منطقی است که منجر به نتیجه گیری اشتباه، انعطاف پذیری، تفکر و جزم اندیشی می شود. با این که نگرش ها قابل آموزش هستند می توان با ارائه آموزش های خاص در نگرش افراد و به دنبال آن رفتار افراد، تغییراتی ایجاد نمود(صفاری نیا و همکاران،۱۳۹۱). به طور خلاصه میتوان گفت که تصورات کاملا غلط و اشتباه درباره امورات روز مره باعث به وجود آمدن باورهای غیر واقعی و غیر منطقی خواهد شد(امین پور و احمد زاده، ۱۳۹۰).
۲-۱۱- باورهای ارزشی و غیرارزشی
میتوان به این باور ویژگیهایی نسبت داد؛ اگر باور مورد ارزیابی قرار گیرد، از باور ارزشی صحبت خواهد شد. مثلاً، میتوان سرعت اتومبیل را “خطرناک” یا “اعصاب خردکن” توصیف کرد. همچنین، باور میتواند به ارتباط بین دو موضوع مربوط باشد. مثلاً، افراد سیگاری، پس از مبتلا شدن به سرطان، اعلام میکنند که بهعقیده آن ها مصرف سیگار بر سلامت جسمی اثر مستقیم دارد، در حالی که قبلاً این واقعیت را قبول نداشتند(بدار و همکاران، ترجمه گنجی،۱۳۸۹).
۲-۱۲- انواع باورها
از یک دیدگاه باورها به دو دسته تقسیم میشوند: (تقی پور ،۱۳۷۸).
الف) باورهای منطقی: کسانی که باور دارند در کاری موفق میشوند بدون شک توانایی انجام آن کار را در خود می بینند و موفق خواهند شد.
ب) باورهای غیر منطقی: این باور که نیاز به حمایت و تأیید افرادی دارند که آن ها را می شناسند و یا به آن ها علاقه دارند.
۲-۱۳- ویژگی های باورها(تفکر) منطقی
شخصی که به شیوه ای منطقی فکر میکند:
۱-افکار خود را بر پایه واقعیت های عینی و نه عقاید و باور داشت های ذهنی بنا می نهد.
۲-به احتمال زیاد هم زندگی و هم جان خود را حفظ میکند.
۳-به خود کمک میکند تا هدف های شخصی خود را سریع تر روشن سازد.
۴-می کوشد تا حداقل با کم ترین میزان تعارض و تضاد شخصی ، پریشانی را برای خود به وجود آورد.
۵-از درگیر شدن در تعارض ها و تضادهای شخصی با افراد معنی دار در زندگی خود اجتناب میکند (ساعتچی،۱۳۷۴).
۲-۱۴- ویژگی باورهای(تفکر) غیر منطقی
باورهای غیر منطقی دو ویژگی دارند: ( امین پور و احمد زاده۱۳۹۰).
۱٫توقعات خشک و تعصب آمیزی هستند که معمولا با کلمات باید و حتما بیان میشوند.
۲٫فلسفه های خود آشفته ساز، که معمولا حاصل این توقعات هستند و انتساب های بسیار نا معقول و بیش از حد تعمیم یافته ایجاد میکنند( امین پور و احمد زاده۱۳۹۰).
۲-۱۵- طبقه بندی باورهای غیر منطقی
اعتقادهای غیر منطقی میتوانند به صورت زیر تجلی پیدا کنند(ساعتچی،۱۳۷۴ ):
۱- باور غیرمنطقی تأیید دیگران: این باور که نیاز به حمایت و تأیید افرادی داریم که آن ها را می شناسیم و یا به آن ها علاقه داریم. این باور میتواند به دلایل متعدد مشکلاتی برای انسان ایجاد کند. برای مثال تقاضای مورد تأیید دیگران بودن سبب می شود که انسان خودش را به خاطر این که آیا میتواند این تأیید را بدسات آورد یا نه ناراحت و نگران نماید. اگر این تأیید را قطعاً به دست آورند آنگاه خواهد بود که مبادا دوباره آن را از دست بدهد. نگرانی کامل داشتن در مورد تأیید دیگران بر روی تصمیم و عملکرد فرد در مورد زندگی اش تاثیر میگذارد. اینکه خواستار یا تقاضامند تأیید و تقویت هر کسی باشیم هدفی غیرقابل دسترس است، چرا که هر کاری که فرد انجام میدهد ممکن است بعضی آن را تأیید کنند و بعضی دیگر تأیید نکنند و گروهی نسبت به آن بی تفاوت باشند. بنابرین انسان اگر به زندگی خود ادامه دهد و زندگی خود را طبق میل و آرزوهای خویش اداره کند مردم وی را تأیید میکنند و او را دوست دارند اگر چه آنان ممکن است همان مردمی نباشند که وی خواستار تأیید آن ها است(همان منبع).
۲- باورغیرمنطقیدرموردمشکلاتآینده: این باور که در آینده اتفاق خطرناکی رخ میدهد و باید بشدت در مورد آن نگران باشیم. خیلی از مردم معتقد هستند که آن ها باید خود را نگران مشکلات احتمالی بکنند. آن ها معتقد هستند که اگر در مورد مسائل و مشکلات نگران نباشند به نظر دیگران مزخرف به حسال میآیند(همان منبع).
۳- باور غیرمنطقی توقع از خود: این باور که ما موفق هستیم و در هر کاری صلاحیت لازم را داریم و داوری ما در مورد شایستگی مان بر اساس موفقیت مان در کارهایمان است. این باور در موردی مخصوصاً مواقعی که فرد در زندگی با شکست روبرو می شود بسیار آسیب پذیر است چرا که فرد تصور میکند که نالایق است و لیاقت زندگی کردن را ندارد. همچنین انگیزه بسیار زیاد و مداوم برای موفقیت از لحاظ جسمی استرس هائی ایجاد میکند که موجب بیماری هائی نظیر زخمهای معده، سردرد و فشار خون بالا می شود(ساعتچی،۱۳۷۴ ).
۴-باور غیرمنطقی سرزنش کردن: این باور که همه از جمله خود ما مستحق سرزنش و مجازات شدن به خاطر اعمال اشتباهی که انجام میدهند، هستند. این باور باعث می شود که فرد با انجام دادن عمل اشتباه دچار خشم و احساس گناه و عذاب شود. همچنین در صورتی که هدف از دیگران اشتباهی صورت گیرد به علت معتقد بودن به این باور در روابط فرد با دیگران مشکل پیش میآید و میتواند به وجود آوردن حس انتقام جویی تاثیر داشته باشد.