تدارک وعده های غذایی و خدمات رایگان بهداشتی در مدارس، دغدغه و تأکید مک میلان را در مورد اهمیت بهداشت و تغذیه مناسب کودکان منعکس میکند تا کودکان بتوانند یادگیری مؤثر و کارآمدی داشته باشند. مهم تر اینکه در انگلستان شهرت تلاش های این دو خواهر انگلیسی سبب شده است تا بسیاری از علاقه مندان باتبعیت از طراحی فضای مورد نظر آنان، محیط های نشاط آور، آزاد و دوستانه ای را برای کودکان تدارک ببینند و وسایل بازی متناسبی را بر اساس اهداف یادگیری آنان به بازار عرضه کنند . (همان، ص۱۲۵)
جدول ۲-۳ عناصراساسی برنامه درسی الگوی مک میلان
نام الگو
عناصر اساسی برنامه درسی
مک میلان
هدف: هدف مهد کودک مک میلان، حمایت از رشد جسمانی و عقلانی کودکان خردسال بود و مهدکودک در یک شکل تکوینی، یک محیط تربیتی دارای کیفیت برای کودکان فقیر فراهم می کرد و رشد ادراکی -حرکتی، مبنای مهم برای آموزش و پرورش بود. (محمدبیگی، ۱۳۸۵، ص۱۳۲)
محتوا:برنامه درسی مهد کودک مک میلان، طیفی از فعالیت های آموزشی رادر برمی گیرد. علاوه بر جنبههای نگه داری و مراقبت مانند خوردن و خوابیدن، فعالیت های یادگیری نیز به طور مشخص تعیین شده بود و بر اساس سن، تفاوت داشت. فعالیت هایی در زمینه یادگیری مهارت های مراقبت از خود و امورروزمره مانند بستن دکمه و بند کفش، شستن لباس و شانه کردن موها، آموزش اشکال ورنگ ها، آموزش علوم از طریق مطالعه طبیعت و ارائه دروسی در زمینه ءخواندن و نوشتن و حساب کردن، فعالیت های حرکتی و جنبشی شامل حرکاتی برای افزایش توان جسمی ودرک موسیقی برای کودکان، تربیت تخیل و اجرای نقش و فراهم کردن فرصت هایی برای آن که کودکان بتوانند به ابراز خود بپردازند. (همان)
روش: مهدکودک مک میلان بیشتر شبیه مراکز مراقبت روزانه جدید، از صبح زود تا عصر دایر بود. برنامه زمانی و جداول روزانه برای فعالیت ها تهیه نشده بود، اما دوره های زمانی معینی برای خوردن غذا وخوابیدن اختصاص داشت. همچنین برای کودکان خردسال تابلوهای اشکال و برای کودکان بزرگتر تابلوهای حروف الفبا، مربع های رنگی چوبی و چرخ های رنگی فراهم شده بود تا کودکان بتوانند به ابراز خود بپردازند. مانند شکل دادن به خمیرهای گلی وساخت و ساز با بهره گرفتن از مکعب ها و استفاده از دیگر مواد و وسایل روش اصلی آموزش در مهد کودک مک میلان، تدریس غیر رسمی بود و جلب توجه و علاقه کودکان به طبیعت و آموزش عینی نیز از دیگر جنبههای روش آموزشی این الگو بود. (همان، ص۱۳۵)
محیط یادگیری:از دیدگاه این الگو، تغذیه سالم، نظافت، هوای تمیز، ورزش و زندگی در یک محیط سالم، از الزامات اساسی برای رشد و آموزش هستند. الگوی مک میلان به ارتباط میان کودک و طبیعت تأکید داشت. بنابرین محیط را به گونه ای ساخت که کودکان بتوانند به طبیعت نزدیک باشند، در مهد کودک درخت و سبزیجات و گل و گیاهان معطر کاشته شد تاکودکان تجربیات حسی، بینایی، بویایی وچشایی داشته باشند. حیوانات اهلی و خانگی در محیط، نگه داری می شد تا مسئولیت تغذیه و مراقبت از آن ها به کودکان سپرده شود. همچنین کودکان بیشتر وقت خود رادر خارج از کلاس صرف می کردند و از تمام فضای مرکز برای تربیت آن ها استفاده می شد.
کارکنان:مک میلان تدریس در مهد کودک را نقشی میدانست که مراقبت وآموزش کودکان را با هم ترکیب می ساخت، مربیان، پرستار- معلم بودند و به تمام جنبههای مراقبت، بعد تربیتی داده می شد. (همان، ص۱۳۴)
مک میلان
هدف: هدف مهد کودک مک میلان، حمایت از رشد جسمانی و عقلانی کودکان خردسال بود و مهدکودک در یک شکل تکوینی، یک محیط تربیتی دارای کیفیت برای کودکان فقیر فراهم می کرد و رشد ادراکی -حرکتی، مبنای مهم برای آموزش و پرورش بود. (محمدبیگی، ۱۳۸۵، ص۱۳۲)
محتوا:برنامه درسی مهد کودک مک میلان، طیفی از فعالیت های آموزشی رادر برمی گیرد. علاوه بر جنبههای نگه داری و مراقبت مانند خوردن و خوابیدن، فعالیت های یادگیری نیز به طور مشخص تعیین شده بود و بر اساس سن، تفاوت داشت. فعالیت هایی در زمینه یادگیری مهارت های مراقبت از خود و امورروزمره مانند بستن دکمه و بند کفش، شستن لباس و شانه کردن موها، آموزش اشکال ورنگ ها، آموزش علوم از طریق مطالعه طبیعت و ارائه دروسی در زمینه ءخواندن و نوشتن و حساب کردن، فعالیت های حرکتی و جنبشی شامل حرکاتی برای افزایش توان جسمی ودرک موسیقی برای کودکان، تربیت تخیل و اجرای نقش و فراهم کردن فرصت هایی برای آن که کودکان بتوانند به ابراز خود بپردازند. (همان)
روش: مهدکودک مک میلان بیشتر شبیه مراکز مراقبت روزانه جدید، از صبح زود تا عصر دایر بود. برنامه زمانی و جداول روزانه برای فعالیت ها تهیه نشده بود، اما دوره های زمانی معینی برای خوردن غذا وخوابیدن اختصاص داشت. همچنین برای کودکان خردسال تابلوهای اشکال و برای کودکان بزرگتر تابلوهای حروف الفبا، مربع های رنگی چوبی و چرخ های رنگی فراهم شده بود تا کودکان بتوانند به ابراز خود بپردازند. مانند شکل دادن به خمیرهای گلی وساخت و ساز با بهره گرفتن از مکعب ها و استفاده از دیگر مواد و وسایل روش اصلی آموزش در مهد کودک مک میلان، تدریس غیر رسمی بود و جلب توجه و علاقه کودکان به طبیعت و آموزش عینی نیز از دیگر جنبههای روش آموزشی این الگو بود. (همان، ص۱۳۵)
محیط یادگیری:از دیدگاه این الگو، تغذیه سالم، نظافت، هوای تمیز، ورزش و زندگی در یک محیط سالم، از الزامات اساسی برای رشد و آموزش هستند. الگوی مک میلان به ارتباط میان کودک و طبیعت تأکید داشت. بنابرین محیط را به گونه ای ساخت که کودکان بتوانند به طبیعت نزدیک باشند، در مهد کودک درخت و سبزیجات و گل و گیاهان معطر کاشته شد تاکودکان تجربیات حسی، بینایی، بویایی وچشایی داشته باشند. حیوانات اهلی و خانگی در محیط، نگه داری می شد تا مسئولیت تغذیه و مراقبت از آن ها به کودکان سپرده شود. همچنین کودکان بیشتر وقت خود رادر خارج از کلاس صرف می کردند و از تمام فضای مرکز برای تربیت آن ها استفاده می شد.
کارکنان:مک میلان تدریس در مهد کودک را نقشی میدانست که مراقبت وآموزش کودکان را با هم ترکیب می ساخت، مربیان، پرستار- معلم بودند و به تمام جنبههای مراقبت، بعد تربیتی داده می شد. (همان، ص۱۳۴)
الگوی مونته سوری
نظام آموزشی مونته سوری یکی ازشاخص ترین، مطرح ترین و در حال حاضر پرطرفدار ترین نظام آموزشی منطبق بر روان شناسی گشتالت است. اگرچه مدارس و مراکز مونته سوری تغییرات شگرفی نسبت به تئوری گشتالت کهلر و ورتهایمر کردهاست، اما می توان گفت که بنیان این نظام آموزشی از چنین گرایشی شکل گرفته است. هرچند که درابتدا مونته سوری کار خود را آغاز کرد، شناختی از روان شناسی گشتالت نداشت. او در حین کار خود با این دیدگاه آشنا شد و خود را بسیار به این دیدگاه نزدیک دید. (یوسفی، ۱۳۹۱، ص۹۴)