این مشکلات می توانند حرکات را ضعیف کرده و بر استفاده و کنترل ماهیچهها اثر منفی بگذارند و یا میتوانند باعث ضعف در هماهنگی عملکرد حرکتی و ادراکی شوند. اصطلاحات«ادراکی – حرکتی» و «حسی – حرکتی» اغلب مورد استفاده قرار میگیرند. زیرا بسیاری از تکالیف نیازمند ترکیب درون دادهای حسی و برون دادهای فعالیتهای حرکتی میباشند به علاوه به سختی میتوان در مواردی فقط با ادراک یا فعالیت حرکتی مجزا برخورد کرد (فورگس و ملامد، ۱۹۷۶).
هر چه حرکت و تجارب یادگیری ادراکی کودک بیشتر باشد، فرصت همتایی ادراکی – حرکتی و رشد یک پاسخ انعطاف پذیر به موقعیت های مختلف حرکتی بیشتر می شود.
فقدان تجارب حرکتی متنوع کودکان کم توان، میتواند رشد حرکتی آن ها را به تأخیر بیاندازد و چناچه کودک کم توان دارای مشکل جسمی – حرکتی نیز باشد این تأخیر می تواند بیشتر باشد. معمولا کودکی که از نظر ادراکی عقب مانده است، در توانایی ادراکی و تعبیر و تفسیر داده ها و محرکها و مقایسه آن ها با دادهای اصلی مشکلی عمدهای دارد. تواناییهای حرکتی برای عملکرد مؤثر و کارآمد فرد در حیطههای یادگیری روانی – حرکتی – شناختی و عاطفی بسیار ضروری است.
مفهوم عقبماندگی ذهنی مشتمل است بر نقصهایی در توانایی شناختی و نیز در رفتارهای لازم برای کفایت اجتماعی و شخصی، که کارکرد انطباقی محسوب میگردند،(کاپلان ـ سادوک[۱۲]۲۰۰۷). افراد عقبمانده از دید آموزش و پرورش به چهار گروه حمایتپذیر، تربیت پذیر، آموزشپذیر و دیرآموز که ضعیفترین آنهاست، تقسیم شدهاند (افروز، ۱۳۷۹). فرد کمتوان هوشی آموزش پذیر فردی است که به دلیل رشد هوش زیر هنجاریاش نمیتواند از برنامه های رایج تحصیلی که در مدرسه عادی ترتیب داده شده بهره کافی ببرد (سیف نراقی و نادری، ۱۳۸۷) .
با توجه به مبانی نظری مطرح شده، پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک بینایی ،شنیداری و حافظه بینایی،شنیداری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با و بدون معلولیت جسمی میباشد و پژوهشگر بر آن است تا به این سوال پاسخ دهد که:”آیا ادراک بینایی، شنیداری و حافظه بینایی،شنیداری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با و بدون معلولیت جسمی با هم تفاوت خواهد داشت؟”.
اهمیت و ضرورت تحقیق :
از مدتها پیش نقص و نارسایی در مهارتهای حرکتی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران بوده است. کادسجو وگیلبرگ (۱۹۹۸) همپوشی بین مشکلات توجه و مشکلات حرکتی را مورد بررسی قرار داده و آن را تحت عنوان DAMP[13] (نقص در توجه، کنترل حرکتی و ادراک) مطرح نمودند. پیک، پیچر و هیی (۱۹۹۹) نیز به بررسی هماهنگی حرکتی در کودکان با اختلال نقص توجه / بیش فعالی (ADHD)[14] پرداختند. آن ها دریافتند این کودکان مشکلاتی در هماهنگی حرکتی نشان میدهند. همچنین در این پژوهش نشان داده شد که بین عدم توجه و مشکلات حرکتی ارتباط قوی وجود دارد و سطوح بالاتر عدم توجه پیشبینی کننده مشکلات حادتر در هماهنگی حرکتی است. پژوهش دیویی و همکاران (۲۰۰۰) نشان داد که کودکان با ناتوانی های یادگیری و مبتلا به نارساخوانی[۱۵] مشکلات حادتری درهماهنگی حرکتی دارند. چایکس و همکاران (۲۰۰۷) پژوهشی در زمینه نارسایی حرکتی کودکان مبتلا به اختلال در خواندن انجام دادند. هدف از این پژوهش تعیین فراوانی نارسایی حرکتی در کودکان با اختلال درخواندن بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش مبین رابطه معنادار بین نقص در توجه و نارساییهای حرکتی بود. هیل (۱۹۹۸) با انجام پژوهشی دریافت کودکان با مشکلات زبانی به طور معناداری در تکالیف حرکتی مشکل دارند.
تحقیقات گذشته نشان داده که کودکان با مشکلات حرکتی مشکلات ت بسیاری در زبان، خواندن، ریاضی و مهارتهای ادراک بینایی نشان میدهند. کادسجو گیلبرگ (۱۹۹۹) دریافتند اختلال هماهنگی رشدی ارتباط قوی با اختلال بیش فعالی دارد، به طوری که تقریباً نیمی از کودکان با اختلال بیش فعالی دارد، به طوری که تقریباً نیمی از کودکان با اختلال هماهنگی رشدی، علائم اختلال بیش فعالی را نشان میدهند. آن ها همچنین گزارش کردند بین مشکلات حرکتی و مشکلات در ادراک خواندن در ده سالگی ارتباط قوی وجود دارد. برخی از محققین عقیده دارند ارتباط نقایص حرکتی با نقایص خواندن ممکن است مبین زمین ارثی این اختلالات باشد. نتایج دو مطالعه خانوادگی از این عقیده حمایت میکند که ارتباط بسیار قوی بین ناتوانیهای خواندن و مشکلات حرکتی وجود دارد(پاشازاده،۱۳۷۸).
اخیراًً محققین به بررسی رابطه بین مشکلات حرکتی و مشکلات رفتاری و عاطفی پرداختهاند. نتایج حاصل از مطالعات طولی حاکی از آن است که کودکان دچار مشکلات حرکتی در مقایسه با کودکان دیگر ناپختهتر، گوشهگیر و منفعل هستند. علاوه بر این احساس خود ارزشمندی کمتر و اضطراب و علائم جسمانی بیشتر، در کودکان با مشکلات حرکتی اثبات شده است. مطالعاتی که به پیگیری کودکان با اختلال هماهنگی رشدی و کودکان با اختلال بیش فعالی پرداختهاند، نشان دادهاند که این دسته از کودکان در معرض خطر بسیاری از اختلالات شخصیتی و روانپزشکی هستند. نتایج این پژوهشها نشان داده که بیش از نیمی از این کودکان در نوجوانی اختلالات شخصیتی و روانپزشکی نشان میدهند. علائم روانپزشکی آنان شامل این افراد در سن ۲۲ سالگی نشان داد که ۵۸٪ از آنان شامل اختلالات عاطفی و اضطرابی تا اختلال شخصیتی میباشد. پیگیری این افراد در سن ۲۲ سالگی نشان داد که حد الکل، جرایم جنایی، اختلال خواندن وعملکرد تحصیلی ضعیف داشتهاند(پاشازاده،۱۳۷۸)..
بررسی پژوهشهای پیشین حاکی از آن است که برخی از آن ها به بررسی مشکلات یادگیری و توجهی در کودکان با مشکلات حرکتی و برخی دیگر به مشکلات رفتاری و عاطفی این کودکان پرداختهاند. از آن جایی که تاکنون به تاثیر حرکت بر روی ادراک بینایی، شنیداری و حافظه بینایی، شنیداری به طور یکجا پرداخته نشده است هدف از پژوهش حاضر بررسی این موضوع است تا در صورت معنادار بودن تفاوت ادراک بینایی، شنیداری و حافظه بینایی، شنیداری بین دو گروه کودک کم توان با و بدون معلولیت جسمی، روانشناسان از مداخلات بهنگام برای جبران فقدان حرکت در کودک کم توان با معلولیت جسمی بهره ببرند و بتوانند با برنامه ریزی های منظم کاردرمانی، فیزیوتراپی، هیدروتراپی و…. تاثیرات منفی فقدان از تحرک را در سایر زمینههای ادراکی و شناختی کودک کم توان با معلولیت جسمی را به حدداقل برسانند.
هدف پژوهش
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ادراک بینایی، شنیداری و حافظه بینایی، شنیداری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر دختر با و بدون معلولیت جسمی شهر تهران است.
فرضیه های پژوهش
۱-بین ادراک شنیداری دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون معلولیت جسمی حرکتی تفاوت وجود دارد.
۲- بین ادراک بینایی، دانش آموزان کم توان آموزش پذیر دختر با و بدون معلولیت تفاوت معنا دار وجود دارد.
۳-بین حافظه شنیداری دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون معلولیت جسمی حرکتی تفاوت وجود دارد.
۴-بین حافظه بینایی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون معلولیت جسمی حرکتی تفاوت وجود دارد.
متغیرهای پژوهش:
متغیر مستقل: معلولیت جسمی حرکتی
متغیر وابسته: ادراک بینایی ، شنیداری و حافظه بینایی، شنیداری
متغیر کنترل: جنسیت، سن، کم توان ذهنی آموزش پذیر