دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | الف)ممکن است حالت هیجانی مثبت مانندلذت بردن راعنوان کنند. – 1
۲-۳-۴ دیدگاه های نظری در مورد شادکامی
۲-۳-۴-۱ دیدگاه لذت گرایی[۲۴]۱
تاریخچه طولانی این دیدگاه به قرن چهار قبل از میلادی میرسد.برخی از فیلسو فان یونانی هدف از زندگی را تجربۀ لذت و به حداکثر رساندن آن میدانستند.
از نظر آنان شادکامی کل لحظات لذت بخش زندگی افراد است. این افراد دیگر از جمله هابز و بنتال پیروی گردیده است.هابز معتقد بود که شادکامی ، دنبال کردن موفقیت آمیز امیال ذاتی انسان است.دی سد بر این باور بود که دنبال کردن احساس لذت ، هدف نهایی زندگی است .بنتهام نیز ادعا داشت که برای ساختن یک جامعۀ خوب کوشش افراد برای به حد اکثر رساندن لذت و علایق فردی مهم میباشد.دامنۀ توجه دیدگاه لذت گرایی ، از لذت های بدنی تا امیال ذاتی و علایق فردی در نوسان میباشد. روان شناسانی که این نظریه را میپذیرند ،بر مفهوم گسترده ای از لذت گرایی تٲکید دارند که شامل رجحان ها و لذائذ ذهنی و بدنی است(بنتال،[۲۵] (داینر،۲۰۰۰)روان شناسی لذت گرایی را مطالب پدیده هایی می دانند که تجربه های لذت بخش و غیر لذت بخش زندگی را به وجود می آورد . در واقع دیدگاه مسلط در بین روان شناسان لذت گرا آن است که خوشبختی ، شامل بهزیستی روانی و تجربه های لذت بخش میباشد. اکثر پژوشگران در روان شناسی لذت گرایی جدید از مفهوم بهزیستی روانی به عنوان متغیر اصلی استفاده میکنند. این مفهوم شامل سه جزء یعنی رضایت از زندگی ، وجود خلق مثبت و فقدان خلق منفی میباشد که غالبا” تحت عنوان شادکامی نامیده می شود. شعار پیروان این دیدگاه عبارت است از :«بهترین وبزرگترین خوبی ها برای بیشترین افراد».منظوراز خوبی ، شادی است و شادی هم با کسب لذت و عدم حضور درد و رنج برابر میباشد (آرگایل ،۲۰۰۳).
از دیدگاه سلیگمن[۲۶] (۲۰۰۳) معضل اساسی در دیدگاه لذت گرایی که با آن مواجهیم ، این است که در این دیدگاه مرکز ثقل توجه، بر انباشته کردن لذت های فرد بر روی هم است و سعی بر این است که افراد کسب لذت کنند بدون توجه به اینکه این لذت ها چگونه به دست میآیند. برای مثال تصور کنید که زندگی دو فرد شامل مقدار دقیقی از لذت و شادی است و هر دو به به یک میزان از زندگی لذت میبرند لکن زندگی یکی در حال افول تدریجی است در حالی که دیگری در حال صعود و رشد تدریجی است و تفاوت های این دو تنها به وسیله بررسی قضاوت بازبینانه زندگی و ارزیابی آن مشخص می شود.
۲-۳-۴-۲ دیدگاه معنوی[۲۷]
به رغم رواج دیدگاه لذت گرایی ، تعدادی از فلاسفه ، صاحب نظران و علمای دینی چه در غرب و چه در شرق این موضوع را زیر سٶال برده اند که شادکامی به خودی خود میتواند به عنوان مدارک اصلی خوشبختی باشد.برای درک شاد کامی واقعی باید بین امیال و نیازهایی که به صورت ذهنی احساس میشوند و خوشنودی آن ها منجر به لذت های زود گذر میگردد و آن دسته از نیازهایی که در ماهیت انسان ریشه داشته و تحقق آن ها ، نمو انسان و فراهم ساختن معنویت یعنی خوشبختی و شاد کامی واقعی را به همراه دارد،تمایز قائل شد .از دیگاه وی ، شادی یک معیار برتر در هنر زندگی است.
آرگایل(۱۹۹۰) معتقد است که مفهوم معنوی از شادکامی ، از خوشبختی است.او شادکامی مردم را بر اساس خود واقعی آن ها تبیین میکند. طبق نظر وی این نوع شادکامی موقعی به دست میآید که فعالیتهای زندگی افراد بیشترین همگرایی یا جور بردن را با ارزشهای عمیق داشته باشد و آنان نسبت به این ارزشها متعهد گردند. تحت چنین شرایطی ، احساس نشاط و اطمینان به وجود می اید. واتر من از این حالت،به عنوان جلوه فردی[۲۸] یاد کرد و همبستگی بالایی بین آن و اندازه های خوشبختی و شادکامی به دست آورد.خوشبختی و شادکامی را دستیابی ساده و به لذت نمی دانند بلکه آن را به عنوان کوششی در جهت کمال در نظر می گیرند که بیانگر تحقق توان بالقوه واقعی فرد است. شش جنبه برای تعریف و نظری و عملی بهزیستی روان شناختی بیان شده که عبارتنداز: خود مختاری[۲۹] ،نمو فردی،[۳۰]خود پذیری ٬[۳۱] هدفمندی زندگی[۳۲] و روابط مثبت[۳۳]. ریف و سینگر این جنبه ها را باعث ارتقاء سلامت جسمانی و هیجانی می دانند .به طور کلی می توان گفت، رویکرد های لذت گرایی و معنوی به ظاهر متضاد میباشند و هر کدام با تعریف گوناگونی از شادکامی ، انواع متفاوتی از پژو هش را در مورد علل ،پیامد ها و پویایی های این موضوع باعث شده اند ٬اما از انجا که شادکامی و بهزیستی روانی یک پدیده چند بعدی است،جنبه هایی از هر دو رویکرد را در بر دارد.
۲-۳-۴-۳ نظریه ی داینر و همکاران
طبق این نظریه شادکامی ارزشیابی هایی است که افراد از خود وزندگیشان به عمل می آورند . این ارزشیابی میتواند جبنه ی شناختی داشته باشد مانند قضاوت هایی که درمورد رضایت درزندگی صورت میگیرد و یا جنبه ی عاطفی که شامل خود و هیجان هایی است که درواکنش به رویدادهای زندگی ظاهر می شود .بنابرین شادکامی ٬از چها رجزء تشکیل یافته که عبارت است از:رضایت از زندگی ، خلق و هیجان های مثبت و خوشایند، نبود خلق و هیجانهای منفی و عوامل دیگر مانند خوش بینی ،عزت نفس و احساس شکوفای .در این نظریه ، ویژ گی های افراد شادکام عبات است از:داشتن دستگاه ایمنی قو ی تر و عمر طولانی تر ،برخوردار ی از روابط اجتماعی بهتر ، مقابل مؤثر با موقعیتهای مشکل ،خلاقیت و موفقیت بیشتر و گرایش زیاد تر برای کمک به دیگرا ن (داینر ،۲۰۰۲). آرگایل با بررسی شواهد تجربی و همبسته های شادکامی ، این طور نتیجه گیر ی کرده بود که به فرد شادکام ، فردی است :زنده دل ،سالم و فرهیخته ، برون گرا، خوشبین ، آزاد از نگرانی ، مذهبی ، دارای عزت نفس بالا و کسی که از اخلاق حر فه ای و فروتنی برخوردار است.
۲-۳-۴-۴ نظریه ی آرگایل و همکاران
بنا به نظر (آرگایل ۲۰۰۱،ترجمه ی گوهری و همکاران ، ۱۳۸۳) شادکامی از دو جزء شناختی و عاطفی تشکیل شده است .او بر این باور است اگراز مردم سٶال شود که منظور از شادکامی چیست ،دو نوع پاسخ را مطرح میکنند:
الف)ممکن است حالت هیجانی مثبت مانندلذت بردن را عنوان کنند.