عباسی (۱۳۸۰) به بررسی مهارت های مؤثر بر پرورش تفکر انتقادی در برنامه درسی جامعه شناسی در دوره متوسطه پرداخت. وی از کتاب جامعه شناسی سال دوم دبیرستان در جهت تدریس به شیوه حل مسئله استفاده کرد. نتایج نشانگرکارایی و اثربخشی عمل آزمایشی بوده و مهارت های تحلیل، ترکیب، ارشیابی و استنباط و جمع بندی تفکر انتقادی در این دانش آموزان تقویت شد.
۲-۱۱- جمع بندی
سبکهای هویت میتوانند از جمله عواملی باشند که با سلامت اجتماعی افراد ارتباط قوی داشته باشد هنگامی که فرد به یک هویت منسجم و محکم دست مییابد به ارزشها، هنجارهای اخلاقی و اجتماعی پایبند می شود. این از سویی سلامت روانی فرد تامین می شود و از سوی دیگر سلامت اجتماعی وی قابل تضمین و پیش بینی خواهد شد چنانجه از پژوهشها تحقیقات به عمل آمده در این زمینه برمیآید افرادی با سبک هویت هنجاری و اطلاعاتی به دلیل دارا بودن استقلال و عزت نفس بالا و همچنین منبع کنترل درونی، از روابط اجتماعی قوی برخوردار هستندو این فرد از سلامت روانی و متعاقبا سلامت جسمی و هم چنین سلامت اجتماعی بالاتری برخوردار است.
به عنوان مثال از جمله این پژوهشها میشود (حجازی و همکاران، ۱۳۸۸)( برزونسکی،۱۹۹۸،۱۹۹۲؛ برزونسکی و فراری،۱۹۹۶؛ به نقل از حجازی، فرتاش، ۱۳۸۲) افرادی که از ساختار هویتی محکمی برخوردارند از مشارکت اجتماعی و در کل از سلامت اجتماعی بیشتری برخوردارند.به دلیل آن که پذیرش و تحمل بالای این افراد نسبت به افراد و موقعیتهای جدید و مبهم، میل به بررسی اطلاعات مثبت و منفی و اتخاذ دیدگاه های غیر دو بعدی و غیر جزمی ثابت باعث افزایش مشارکت و در نتیجه سلامت اجتماعی آنان میشود.
و یا مطابق یافته های پژوهش (فارسینژاد، ۱۳۸۶) افراد صاحب سبک مغشوش/ اجتنابی تا جایی که از یک میزانی از یک تعهد برخوردارند مشارکت، انطباق اجتماعی و در کل سلامت اجتماعی بیشتری خواهند داشت و به محض این که این تعهد ضعیف میشود مشارکت و انطباق اجتماعی پایینتری خواهد داشت به دلیل آن که، احساس مسئولیت اجتماعی در آنها پایین می آید و این که رفتار این افراد بر اساس انتظارات فوری، عوامل موقعیتی و لذتطلبی تعیین میشود و درکشان از هویت مبتنی بر عناصر خود بوده است.
افراد هنجاری، به واسطه نیاز به تأیید دیگران از انطباق اجتماعی بیشتری برخوردارند اما در افرادی که هنوز به هویتی منسجم و پایدار نرسیدند و به اصطلاح دارای سبک هویت سردرگم/ اجتنابی هستند علائمی از افسردگی، تشویش و نگرانی، اهداف نامشخص، روابط ضعیف اجتماعی با منبع کنترل بیرونی را از خود نشان می دهند اینگونه افراد سلامت اجتماعی پایینتری دارند از طرفی خود شکل گیری هویت تحت تاثیر عوامل زیادی قرار میگیرد از جمله این عوامل جنسیت، سن، طبقه اجتماعی، محیطی که فرد در آن رشد کرده و از طرفی دیگر ویژگیهای شخصیتی و رشد شناختی فرد نیز تاثیر گذارند محققان بسیاری در زمینه های روانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی، روانشناسی شخصیت…….بعد از نظریه اریکسون که در سال ۱۹۶۸ مطرح شد به موضوع هویت مسیر و فرایند طی شدن آن و همچنین، عوامل تاثیرگذار بر آن که باعث میشوند فرد به یک هویت موفق و بهنجار برسد و یا برعکس او را از رسیدن به چنین هویتی باز دارد کار شده است و در پی آن راهکردهایی نیز ارائه داده اند که فرد را در رسیدن به هویتیافتگی یاری می دهند از جمله این راه ها توجه به رشد شناختی و چندبعدی بودن مقوله تفکر بویژه عنایت به تفکر انتقادی است فرد در اوائل نوجوانی و جوانی به طور طبیعی در تلاش برای رسیدن به یک هویت و یه اصطلاح تعریفی از خود دست میزند انتخابهایی که به تعریف هویتش کمک می کند را گزینش می کند در عصر حاضر با فرایندسریع تکنولوژی و صنعتی شدن، حجم بالای اطلاعات، وجود اینترنت و دیگر رسانه ها، گزینش و تشخیص یک انتخاب مناسب دشوار به نظر میرسد در این بین وجود احساسات و شور جوانی و دخالت دادن و یا اشتباه در محاسبات فکری، تشخیص درست یا غلط بودن چنین انتخابهایی به مشکل برمیخورد داشتن تفکر انتقادی و استفاده از مهارت های آن می تواند به تشخیص نقاط قوت و ضعف یک انتخاب، جلوگیری از پیشداوری و قضاوت و یا به تعلیق انداختن آن و ارائه راه حلهای حل مسئله به فرد فرصت انتخاب درست و گزینش بهترینایی که مورد قبول اجتماع و سلامت شخصیت و زندگی روزمره وی، کمک شایان کند و کیفیت زندگی و رضایتمندی را برایش افزایش دهد در این صورت به افزایش سلامت اجتماعیاش هم کمک می کند. پژوهشهایی نیز در این راستا صورت گرفته است از جمله (حجازی و برجعلی، ۱۳۸۸) نتایج یافته های آنان به طور خلاصه چنین حاصل شد؛ که مؤلفههای تفکر انتقادی(جستجوگری حقایق، نظامندی، و تحلیلگری) بر سبکهای هویت اطلاعاتی تاثیری مستقیم و معنادار دارد. از دیگر نتایج این پژوهش تاثیر مستقیم و معنادار تفکر انتقادی (نظامندی و تحلیلگری) بر سبک هویت هنجاری است دلیل این که، کاوشگری در افراد هنجاری بسیار پایین بوده است چون آنان کمتر در پی بازبینی اطلاعات هستند. مؤلفههای تفکر انتقادی بر سبک هویت مغشوش/ اجتنابی اثر مستقیم و معکوس دارند. علت این امر شاید آن باشد که افراد با هویت مغشوش/ اجتنابی در تصمیمگیری بیشتر به مقضیات و پیامدهای محیطی تأکید داشته و از راهبردهای نامطلوب استفاده میکنند.
فصل سوم: روش پژوهش
۳-۱٫ مقدمه
با توجه به آن که پژوهش حاضر جهت شناخت نوع ارتباط بین متغیرها انجام گرفته است پژوهش از نوع همبستگی (غیرآزمایشی) است. و به اقتضای آن از سه پرسشنامه استاندارد شده استفاده شد. چون دادهای حاصل از طیف لیکرت به دست امدند جهت پایایی آنها از تتای ترتیبی استفاده شد که به تازگی این روش جایگزینی مناسب برای آلفای کرونباخ معرفی شده است. جهت پاسخدهی به سه فرضیه پژوهش، از روش آماری رگرسیون سلسه مراتبی و نرمافراز (spss) به کار برده شد. جامعه و نمونه پژوهش و توضیحات بیشتر مربوط به روش پژوهش حاضر مفصلتر در ادامه شرح داده خواهد شد.
۳-۲- جامعه آماری
این پژوهش در سال تحصیلی ۹۳-۹۴ انجام شده است جامعه آماری در این پژوهش دانشجویان دانشگاه خوازمی واحد کرج است متشکل از ۱۰دانشکده است و بر اساس آخریت اطلاعات در حدود ۸۰۰۰ نفرگزارش شده است.
دانشجویان دانشگاه خوارزمی=M
۳-۳- نمونه آماری و روش نمونه گیری