در ماده ۳ آیین نامه، چهار هدف تحمل کیفر، حرفهآموزی، بازپروری و بازسازگاری را درنظرگرفته ولی بنظر میرسد درحال حاضر و در زندانهای امروزی صرفا بحث تحمل کیفر ملاک است و به بازپروی و بازسازگاری نه تنها توجهی نمی شود بلکه زندان اثر معکوس داشته و موجب تکرار جرم اعم از جرم قبلی یا جرایم جدیدتر با شدت و ضعف متفاوت نسبت به قبل می شود که بحث پایان نامه حاضر را تشکیل میدهد و در ادامه به طور مفصل به آن پرداخته می شود.
همچنین در ماده ۴ آیین نامه درکنار تعریف زندان، به تعریف بازداشتگاه پرداخته شده است که بموجب آن «بازداشتگاه محل نگهداری متهمانی است که با قرار کتبی مقامهای صلاحیتدار قضایی تا اتخاذ تصمیم نهایی به آنجا معرفی میشوند.» بنابرین بنظر میرسد بموجب آیین نامه مذبور، تفکیکی بین محل نگهداری مجرمین و متهمین بازداشت به قرار وثیقه صورت گرفته است که همان گونه که در ادامه خواهیم دید از نکات مهم درخصوص تأثیر زندان در تکرار جرم است.
برای حبس در قوانین و کتب مختلف حقوقی انواع گوناگونی ذکر شده است که بطورکلی عبارتند از حبس مجرد، حبس موقت، حبس دایم(ابد)، حبس تکدیری، حبس انضباطی و حبس با کار.[۲]
مبحث دوم: مشروعیت زندان ازنظر اسلام
گفته شده که مجازات باید قانونی و مشروع باشد یعنی علاوه بر اینکه نوع و میزان آن درخصوص یک جرم خاص توسط قانونگذار در قانون تعیین شده باشد، ازنظر احکام الهی و علمای شرع نیز تأیید شده و در منابع فقه اسلامی تجویز شده باشد. زندان ازجمله مجازاتهایی است که در شرع مقدس اسلام به انحای گوناگون کاربرد داشته و در زمان پیامبر اکرم (ص) و دیگر ائمه (ع) به کار میرفته است. میتوان گفت به طور کلی موارد و موجبات زندان در اسلام بشرح ذیل است:
الف- زندان در جرایم ضدامنیتی: همچون حبس باغی(باغی کسی را گویند که بر امام عادل خروج کند، پیمان خود را با وی بشکند و از فرامین و دستوراتش سرپیچی کند.) حبس راهزنان(قطاع الطریق) و حبس اسرای جنگی.
ب- زندان در جرایم ضد نفس: مانند متهم به قتل، آمر به قتل، حبس قاتل تا تکمیل شرایط، حبس قاتل پس از عفو اولیای مقتول.
ج- زندان در جرایم مربوط به دین: ازجمله حبس زانی، حبس زن مرتد، حبس ایلاکننده، حبس زن حامل برای اقامه حد.
د- زندان در جرایم مربوط به مال: به عنوان مثال حبس عامل خیانتکار، حبس سارق، حبس مفلس، حبس ممتنع از ادای دین، حبس تارک نفقه، حبس کفیل.
ه- زندان در شهادت: حبس شهود، حبس شاهد دروغگو.[۳]
همچنین «در اسلام علاوه بر مجازات اصلی زندان، مواردی نیز به عنوان مجازات تکمیلی پذیرفته شده و بدان تصریح شده است:۱- تأدیب و تعزیر، ۲- تازیانه، ۳- جریمه نقدی، ۴- در فشار قرار دادن، ۵- تنکیل، ۶- تشهیر، ۷- قید و زنجیر، ۸- منع طعام و شراب.»[۴]
اما آنچه که ذکرش در اینجا لازم است و علمای شیعه و حقوق دانان نیز به آن قائلند این است که «حبس در شریعت اسلامی نگه داشتن انسان در جای تنگ نیست بلکه تعویق شخص و جلوگیری از تصرف آزادانه وی است که میبایست از هر گونه شکنجه و آزار بدور باشد.»[۵] بنابرین همان گونه که مشاهده می شود در دین مبین اسلام برای حبس همان هدف اصلی یعنی ارعاب و ترهیب و بازپروری اجتماعی درنظر گرفته شده آنهم با شرایطی که کاملا ارزشهای انسانی حفظ شده و به شخصیت و هویت فرد زندانی خدشهای وارد نشود. در ذیل مشروعیت مجازات زندان را از منظر منابع چهارگانه فقهی یعنی قرآن، سنت، اجماع و عقل بیان میکنیم:
بند ۱) مشروعیت زندان در قرآن کریم
همان گونه که قبلا بیان شد، واژه زندان در قرآن کریم به الفاظ گوناگون شامل سجن، حبس، امساک، حصر، وقف و نفی بیان شده است که در این میان به معنای سجن در آیات ۲۵، ۳۲، ۳۵، ۳۶، ۴۱ و ۱۰۰ سوره یوسف مجموعا ۹ بار آمده است، همچنین در سوره شعرا آیه ۲۹٫ حبس نیز در آیات ۱۰۶ مائده و ۸ هود ذکر شده است. به معنی امساک در آیه ۱۵ سوره نساء آمده است و در آیه ۵ سوره توبه نیز به معنی حصر بیان شده همچنین در آیه ۲۳ سوره مائده به معنی نفی آمده است.
«از مراجعه به آیات قرآنی به روشنی مشخص می شود که در کنار مجازاتهایی با عنوانهای قصاص، حدود و دیات از زندان و سجن نیز سخن رفته است. با این وجود زندان به عنوان نهادی ضروری و وسیلهای برای برخورد با مجرمان و به انزوا کشانیدن آنان شناخته نشده است. آنچه از آیات قرآنی استنباط می شود این است که قرآن کریم عمل مستبدان و طاغوتهای زمان را در استفاده فراوان از زندان تقبیح کرده و زندانی کردن مصلحان را نکوهش کردهاست. از آیه ۳۲ سوره یوسف چنین برمیآید که زندان می تواند برای درهم شکستن اراده کسانی که پایبند ارزشهای متعالی جامعهاند یا ارزشهای خاص هیئت حاکمه را به چالش میطلبند، به کار آید. در نتیجه در قرآن کریم و از دیدگاه فقهای امامیه، زندان به عنوان یک مجازات شرعی جز در موارد استثنایی ازجمله برای سارقی که چندبار سرقت کرده و نیز زن مرتده، جایگاهی ندارد و از منظر قرآن کریم، از ابزارهای به کار برده شده از سوی طاغوتها و حکومتهای جور برای دفع مخالفان سیاسی یا وادار کردن آنان به فرمانبرداری است.»[۶] برای نمونه در حبس بودن تعدادی از ائمه اطهار(ع) مانند حضرت کاظم(ع) و یا امام حسن عسگری(ع) که مدت طولانی از عمر خود را در زندان بسر برده اند قابل ذکر است.
بند ۲) مشروعیت زندان از نظر سنت
سنت عبارت است از گفتار، کردار و تقریر معصوم(ع). روایات فراوانی در منابع مختلف از ائمه اطهار(ع) ذکر شده است که مجازات زندان را به عنوان کیفری برای بزهکاران برشمردهاند. به عنوان مثال: احمدبنعبدالله البرقی عن علی(ع) انه قال: «یجب علی الامام ان یحبس الفساق من العلماء و الجهال من الاطباء و المفالیس من الاکریاء»[۷]
فی الجعفریات عن علی(ع) انه قال: «یجبر الرجل علی النفقه علی امرأته فان لم یفعل حبس.»[۸]
عبدالرزاق در المصنف خود و بیهقی در السنن الکبری روایت از بهز بن حکیم به این لفظ نقل کرده اند: «پیامبر(ص) مرد متهمی را ساعتی از روز حبس و سپس آزاد فرمود.»[۹]
از این روایات و دیگر روایات فراوانی که درخصوص زندان ذکر شده مشخص می شود که در دین اسلام و زمان پیامبر(ص) و سایر حکام و خلفای اسلامی زندان کاربرد داشته و درخصوص برخی جرایم مورد استفاده قرار میگرفته است لکن چگونگی استفاده از آن در زمانها و بر حسب اوضاع و احوال، متفاوت بوده که در بخش تاریخچه به آن اشاره شده است. جان کلام آنکه مجازات زندان در روایات معتبر اسلامی به عنوان یک مجازات مشروع، مورد پذیرش قرار گرفته است.