-
- تئوریهای ساختاری؛ به بیان قواعد و نحوه تهیه واژه ها میپردازند.
-
- تئوریهای معنایی؛ تئوریهایی که به معنی کردن، تفسیر و تحلیل واژه ها کمک میکنند.
- تئوری محتوای اطلاعاتی؛ تئوری که در تاثیرگذاری واژه ها بر مخاطبان به ما کمک میکند.
حسابداری به عنوان زبان تجارت نیز باید پاسخگوی این پرسش ها باشد که قواعد تهیه اطلاعات مالی چیستند؟ معنای اطلاعات مالی گزارششده چیست؟ و اطلاعات مالی چه تاثیری بر استفاده کنندگان میگذارند؟
از آنجا که اقلام تعهدی یکی از اجزای گزارش های مالی است، این تئوریها را میتوان به اقلام تعهدی نیز تعمیم داد. بنابرین تئوری ساختاری اقلام تعهدی مشخص میکند که اقلام تعهدی چگونه باید تهیه شده باشد و روش های اجرایی حسابداری در مورد اقلام تعهدی را تشریح میکند و با ساختار فرایند گرداوری ارقام و اطلاعات ارتباط دارد. تئوری معنایی اقلام تعهدی در معنی کردن، تفسیر و تحلیل اقلام تعهدی به ما کمک میکند. به کمک تئوری محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی و با بهکارگیری قواعد معین، اطلاعاتی گرداوری و گزارش و یا معانی اطلاعات توضیح داده میشود؛ با این هدف که بر استفاده کنندگان از اطلاعات مالی و تصمیمگیریهای آن ها تاثیر بگذارد.
۲-۵-۱- تئوری عملکرد اقلام تعهدی
اقلام تعهدی را بیشتر بدین صورت تعریف کردهاند که گویای تفاوت بین سود حسابداری و جزء نقدی آن است؛ بهبیان دیگر، تفاوت میان زمانبندی جریانهای نقدی و زمانبندی شناخت معاملات است (علیآبادی و نوریفرد، ۱۳۸۸). ولی تعریفی که با آن بتوان ماهیت اقلام تعهدی را توصیف کرد، این است که اقلام تعهدی به معنی اقلام ایجادشده ولی موعد نرسیده هستند (تیموری، ۱۳۸۶). در شناسایی بعضی از اقلام تعهدی مانند حسابهای دریافتنی و پرداختنی، صرف توجه به قواعد و اصولی که مبتنی بر فرض تعهدی است، کافی است. اما همیشه چنین نیست؛ گاهی اوقات برخورد ساختاری با رویدادهای مالی باعث گمراهکنندهشدن اطلاعات مالی میگردد. بنابرین ملاک شناسایی در این موارد محتوای اقتصادی آنان است؛ مانند استهلاک. از اینرو تئوری عملکرد اقلام تعهدی با بررسی رویدادهای مالی، اقلام تعهدی را با توجه به عملکردشان به دو طبقه اقلام تعهدی ساختاری و معنایی تقسیم میکند (هرشلیفر و همکاران[۵۵]، ۲۰۰۹).
- اقلام تعهدی ساختاری
اقلام تعهدی ساختاری (قاعدهها و تعریف ها)، محصول تئوری های ساختاریاند که مشخص میکنند اطلاعات چگونه باید تهیه شود. آن ها روش های اجرایی فعلی حسابداری را تشریح میکنند و با ساختار فرایند گرداوری ارقام و اطلاعات در ارتباطند. این اقلام آن بخش از رویدادهای مالی را که بهرغم به وقوع پیوستن، چرخه دریافت یا پرداخت وجه حاصل از آن ها ناتمام مانده است، گزارش میکنند. وظیفه این اقلام، گزارش بخشی از رویدادهای مالی است که در سیستم نقدی نادیده گرفته شده است (هرشلیفر و همکاران، ۲۰۰۹). برای مثال، مبلغ بدهی مشتریان در فروشهای اعتباری (حسابهای دریافتنی) در سیستم حسابداری نقدی گزارش نمیشود و اقلام تعهدی که این بخش گزارشنشده رویدادهای مالی تحت حسابداری نقدی را گزارش میکنند، مربوط به اقلام تعهدی ساختاری هستند. دلیل این طبقهبندی این است که ساختارها به ارزش غافلگیرکننده اطلاعات مربوطند و اقلام تعهدی رویدادهای مالی گزارشنشده تحت سیستم حسابداری نقدی را گزارش میکنند که ارزش غافلگیرکننده نسبت به اقلام نقدی مرتبط دارند (اتریچ و هسو، ۲۰۰۴).
- اقلام تعهدی معنایی
اقلام تعهدی معنایی (ارتباط با واقعیت های اقتصادی) نتیجه تفسیر و تحلیل رویدادهای مالی است که اگر ساختاری با آنان برخورد شود، باعث گمراهکنندهشدن اطلاعات مالی میشوند. در حسابداری و گزارشگری مالی بر محتوای اقتصادی عملیات و رویدادها تأکید میشود؛ هر چند شکل عملیات و رویدادها مغایر با محتوای آن ها باشد و نحوه عمل دیگری را ایجاب کند (مینگ[۵۶]، ۲۰۰۷). برای مثال، جهت افشای خرید تجهیزات با عمر طولانی، میتوان دو نوع برخورد داشت: ۱) ساختاری؛ اعتقاد بر تاثیرگذاری این رویداد فقط بر دوره وقوع و ۲) معنایی؛ اعتقاد بر تاثیرگذاری این رویداد بر کل دوره انتفاع دارایی (هرشلیفر و همکاران، ۲۰۰۹).
برخورد ساختاری یعنی قبول اینکه داراییها تنها در دوره خرید دارای انتفاعاند و بعد از آن ناباب شده و بیاستفاده میمانند (مینگ، ۲۰۰۷). اما واقعیت این است که تنها در مواقع استثنایی (سیل، زلزله، آتشسوزی و…) است که احتمال دارد دارایی ها در کوتاه مدت ناباب شوند و معمولا دارای عمر طولانیاند. ما از دارایی ها در طول دوره حیاتشان استفاده میکنیم؛ هرچند بهدلیل فرسودگی منافع حاصل، رویه نزولی دارند (اتریچچ و هسو، ۲۰۰۴). بنابرین پر واضح است که اختصاص هزینه ها به دوره خرید و استفاده از منافع آن در دوره انتفاع دارایی ها، نقص سیستم اطلاعاتی مورد استفاده است. از طرف دیگر، زمانیکه ما خرید دارایی را در دوره خرید به عنوان هزینه شناسایی میکنیم، نداشتن تناسب میان درآمدهای حاصل با هزینه های تحمیلشده، سبب میشود هزینه ها در دوره وقوع متورم، سود کم و در نتیجه برداشت صحیحی از عملکرد مدیریت، وضعیت واحد اقتصادی و … نداشته باشیم. در دوره های آینده نیز شناسایی فقط منافع حاصل، ایجاد سود فرضی میکند و این امر، از یکسو اطلاعات نادرستی جهت استفاده کنندگان از اطلاعات مالی ارائه میدهد و از سوی دیگر در صورت تقسیم سود، اصل سرمایه است که تقسیم میشود (میرزائی و مهرآذین، ۱۳۹۱). به طور کلی در برخورد ساختاری، رویدادهای مالی فقط بر دوره جاری تاثیر گذار است (گسسته) و این واقعیت که این رویدادها بر جریانهای نقدی آینده و عملکرد آینده شرکت مؤثر است، منعکس نمیشود (پیوسته). تفسیر نادرست این رویدادها باعث ایجاد اختلال های معنایی میشود.
۲-۵-۲-تئوری محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی