۲ – تمدن بابل
در بابل بر اساس قانون حمورائى پدر حق داشت، وصیت کند که اموال غیر منقول او را به پسر مورد علاقه و محبوبش بدهند. و دختر هنگامى حق دریافت ارث را داشت که جهیزیه نگرفته باشد. زن نیز از دارایى شوهر تنها مقدارى به عنوان هدیه دریافت مىکرد و از ارث بردن محروم بود. [۱۷۴]
۳ – تمدن ایران باستان
در تمدن ایران باستان اصولا زن بخشى از اموال و دارایى مرد به شمار مىآمد. در میان نژاد آریایى محرومیت دختران از ارث یک قاعده بود. ولى هرگاه پدر مىمرد و دختر ازدواج نکرده بود، مىتوانست از ترکه پدر به اندازه نصف سهم پسر، برخوردار گردد. در این نظام از میان زنان تنها ممکن بود که محبوبترین آن ها به عنوان یکى از پسران شوهر بشمار آمده و از او ارث ببرد. [۱۷۵]
۴ – تمدن چین و ژاپن
در چین و ژاپن بویژه در عصر کنفوسیوس، پدر، مالک زن و فرزندان بشمار مىرفت و حتى او حق داشت، آن ها را بکشد. گاهى زن وظیفه داشت، جهت اثبات وفادارى به شوهر، خود را بکشد. مادران همواره آرزوى داشتن پسر را مىکردند. دختران از ارث محروم بوده و اگر همه فرزندان پدر دختر بودند، پدر پسرى را به فرزندى قبول کرده و او را وارث خود قرار مىداد.
۵ – تمدن هند
در تمدن هندى بر طبق مجموعه قوانین «مانو» زن از ارث محروم بوده و تحت قیمومت مرد قرار داشت. در برخى قبایل هندى، زن پس از شوهرش به عنوان ترکه به ارث مىرسید و یا بر اساس رسم «ساتى» به همراه جسد شوهرش در آتش سوزانده مىشد و یا او را خفه کرده و به همراه شوهرش در گور مىنهادند و این امر نشانه اعلام وفادارى به شوهرش بود. حتى در برخى قبابل هندى زن حکم دام را داشت و در بین ورثه تقسیم مىشد.
فصل دوم
واکاوی جایگاه نسب در
اهدای جنین
مبحث اول : جایگاه نسب در اهدای جنین
با توجه به این که مطابق ماده ۸۶۱ ق.م ایران، نسب یکی از موجبات ارث شناخته شده است، مسأله ارث کودکانی که از طریق تلقیح مصنوعی متولد میشوند، تابع ثبوت یا عدم ثبوت نسب میان طفل و صاحبان اسپرم یا تخمک و یا رحم است. چنانچه رابطه نسبی میان طفل و صاحب اسپرم از یک سو، و صاحب تخمک یا رحم یا هر دو(بنا بر اختلاف میانی در مسأله نسب مادری) از سوی دیگر، به رسمیت شناخته شود، توراث میان آن ها نیز برقرار می شود و بر عکس هر گاه رابطه نسبی میان کودک و والدین ژنتیکی او برقرار نشود، مسأله توارث میان آن ها نیز سالبه به انتفای موضوع خواهد بود. پس از این توضیح اجمالی، ذیلاً فروض و حالات مختلف مسأله را تفصیلاً مورد بررسی قرار خواهیم داد:
گفتار اول :نسب در تلقیح با اسپرم شوهر
به عقیده عموم فقهای فریقین(امامیه و اهل سنت)هر گاه تلقیح مصنوعی(اعم از داخل یا خارج رحمی) با بهره گرفتن از اسپرم شوهر و تخمک و رحم زوجه یا همسر دیگر شوهر صورت گیرد، کودک به صاحب اسپرم (شوهر) و یا زوجه صاحب تخمک یا رحم(بنابر اختلاف مبانی) منتسب خواهد بود و نتیجتاً توارث میان آن ها برقرار میگردد. از فقهای امامیه فقط مرحوم آیت الله حکیم به عدم انتساب طفل به صاحب اسپرم (شوهر) فتوا داده و کودک را تنها به مادر ملحق دانسته است[۱۷۶]به عقیده این فقیه در تحقق نسب دو امر معتبر است:
اول: ارتباط جنسی زوجین به طریق مشروع که در این مورد بحث شد و دوم : انتقال اسپرم از طریق متعارف که در گفتار زیر به آن می پردازیم .
گفتار دوم : انتقال اسپرم از طریق متعارف
بنابرین، اگر ارتباط جنسی میان زن و مرد نامشروع باشد، نسب میان آن ها و طفل ثابت نمی شود، هر چند انتقال اسپرم از طریق متعارف واقع شده باشد. همچنین اگر ارتباط میان زن و مرد مشروع بوده، ولی انتقال اسپرم از طریق نامتعارف صورت گیرد، نسب ثابت نمی شود.
بدیهی است بر اساس این نظریه، رابطه توارث میان صاحب اسپرم و کودک آزمایشگاهی برقرار نمی شود.
گروهی از صاحبنظران بر این باورند که با توجه به پیچیدگی های مسائل حقوقی ناشی از فروض مختلف تلقیح مصنوعی، مسائل مالی را باید با مصالحه حل و فصل نمود[۱۷۷].
«اگر تلقیح مصنوعی با بیگانگان با علم و اطلاع مرد و زن صورت گرفته باشد، در مسأله ارث باید احتیاط کرد: نه سایر ورثه کودک متولد شده را از این طریق بکلی از ارث محروم سازند و نه این که کودک، همه سهم الارث خود را ملک خود بداند، بلکه با ورثه مصالحه کننده»[۱۷۸]
مرحوم آیت الله گلپایگانی درخصوص طفل متولد شده از تلقیح مصنوعی با اسپرم بیگانه چنین اظهار نظر کردهاند:«تلقیح نطفه اجنبی به اجنبیه از نظر حقیر جایز نیست و در مسأله توارث، احتیاط با مصالحه با سایر ورثه ترک نشود».
ابوحنیفه، مالک و شافعی نیز معتقدند که ولد الزنا از مادر و خواهر و برادر مادری خود ارث میبرد و بالعکس. نبابراین نظریه، در مورد کودکان آزمایشگاهی که ثمره ترکیب اسپرم و تخمک بیگانه هستند، توارث میان طفل و صاحب اسپرم برقرار نمی شود، ولی بین طفل و مادری که او را حمل و زایمان کردهاست، توارث برقرار می شود، اما زنی که صرفاً اهدا کننده تخمک است، مادر طفل به شمار نمی آید و رابطه توارث میان آن ها برقرار نمی گردد.[۱۷۹]
در صورتی که زوج فاقد اسپرم بارور و زوجه فاقد تخمک سالم و بارور، ولیکن دارای رحم سالم است که در این صورت، معمولاً از جنین اهدایی استفاده می شود. این روش در ایران با تصویب قانون«نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور» و مصوب ۱۳۸۲ صورت قانونی به خود گرفت.[۱۸۰]