۲-۱-۴-۳مزایای مالکیت زمانی[۸۳]
۱-جلوگیری از حبس و رکود سرمایه:
اساساً کسانی که صرف سرمایه زیاد وحبس آن را برای تفریح یک هفته یا چند روز در سال به صلاح نمیدانند همواره ترجیح میدهند سرمایه کمتری را راکد بگذارند و به همان نتیجه مورد نظر نیز دست یابند از همین رو به سرمایهگذاری از طریق مالکیت زمانی مبادرت میورزند تا هم مکان مناسبی را برای خود ایجاد کرده باشند وهم سرمایه زیادی را صرف نکرده باشند .
۲-فراهم کردن امکان سرمایه گذاری برای سرمایه های اندک:
امروزه خرید ساختمان و املاک غیر منقول به دلیل گرانی روز افزون برای افرادی که از سرمایه های اندکی بر خوردارند، تقریبا نا ممکن شده است واز همین رو از طریق قرارداد بیع زمانی این امکان برای ایشان نیز فراهم میآید که بتوانند سرمایه های اندک خود را در خرید به کار گیرند .
-۳تضمین زمان مطلوب برای استفاده خریدار:
گاهی ممکن است کسی فقط در زمان خاصی فرصت مسافرت داشته باشد و در آن زمان هم شلوغی وازدحام مسافران، اجازه اسکان او را در هتل دلخواهش ندهد بنابرین بهترین راه، خرید اتاق در هتل مورد نظر برای همان ایام خاص است .
۴-استفاده از حداکثرظرفیت در هتلها و آپارتمانها:
صاحبان هتلها و املاک غیر منقول با بهرهگیری از فروش به روش بیع زمانی میتوانند تمام ظرفیت هتلها را در تمام ایام سال به خوبی تکمیل کنند و در نهایت از اتلاف سرمایه وتحمیل هزینه هایی که در برابر سود قرار ندارند جلوگیری خواهد شد .
۵- جلوگیری از هزینه های اضافی (نگهبانی ،نگهداری و آماده سازی برای استفاده مجدد و حوادث احتمالی به علت خالی بودن ملک )
هزینه های تعمیر ونگهداری که الزاماًً در طول سال باید انجام شوند و بسته به استفاده ویا عدم استفاده از اماکن نیستند، در صورت خالی بودن ظرفیت نیز بر صاحبان این مراکز تحمیل میشوند و حال آنکه در صورت فروش به روش بیع زمانی این هزینه ها بر تمام خریداران سرشکن خواهد شد .
۶-ارزش افزوده ملک برای خریدار:
خریدار ملک با به دست آوردن مالکیت زمانی، نگران افت ارزش سرمایه اش نخواهد بود چه آنکه درگیر کردن سرمایه در املاک غیر منقول، خود سبب خواهد شد تا سرمایه خریدار از افزایش قیمت در املاک نیز بهره مند شود و در نهایت ارزش پول وی حفظ گردد .
۷-امکان جابه جایی با سایر زمان ها در سایر مجموعه ها:
در خرید به روش بیع زمانی این امکان برای خریدار وجود دارد که زمان ملکیت خود را با کس دیگری که مالک زمان دیگری در شهر و مجموعه دیگری است جابجا کند و در واقع با مالک بودن زمان خاصی در ملک خاص، میتواند از املاک دیگر و در زمانهای دیگر نیز بهرهمند شود .
۸-اجاره دادن مقطع زمانی مفروز.
در مالکیت زمانی اگر فردی به دلایلی نخواهد از زمان خود در یک یا چند دوره استفاده نکند ،نگران هزینه ها نمی شود و می تواندآن را اجاره دهد.
۹-مالکیت زمانی یک دارایی بادوام میباشد.
مالکیت زمانی دارایی میباشد که برای لذت بردن از وقت وآرامش از آن استفاده می شود و در واقع یک تعهد مالی است.
۲-۱-۵دیدگاه مخالفین وپاسخ موافقین مالکیت زمانی
۱-اصولاً طبیعت مالکیت اقتضای دوام را دارد، بنابرین تنافی بین مالکیت و موقت بودن آن امری بدیهی است. علاوه محدویت زمانی مالکیت به معنای پذیرش محدودیت در برخی عناصر حقوقی آن مانند تصرف است. [۸۴]
در پاسخ دلیل اول مخالفین میتوان گفت: با توجه به اینکه مالکیت حقیقت شرعیه نداشته و برای شناخت مفهوم آن باید به عرف مراجعه کنیم، ویژگی دوام برگفته از اعتبارات عملی عرف بوده است. به عبارتی چون قیدی در توقیت آورده نمیشود عملاً مالکیت زمان دار است بنابرین دوام مقتضای اطلاق آن است. اگر امروزه عرف به علت ضرورت اجتماعی مثلاً در صنعت توریست و هتل دارای در مواردی محدود به زمان نماید بر خلاف ذات مالکیت رفتار نکرده است.
۲-با نگاه فلسفی، مالکیت شیء واحد و از اعراض قار است؛ بنابرین قابل تکثیر، تبعیض و تقیید به زمان میباشد.
به همان نگاه فلسفی ( دلیل دوم ) در پاسخ باید گفت: تقیید به زمان در امور قار بالعرض است نه بالذات؛ بنابرین با توجه به قطعات زمان بایستی تقطیع و تقسیم گردد. مانند مالکیت وقف بر موقوف علیهم با طبقات و بطون مختلف بر فرض هم که امور قرار از اعراض غیر قابل تقیید به زمان در نظر فلاسفه باشد با مالکیت تفاوت ماهوی دارد؛ چرا که مالکیت از امور اعتباری و چگونگی اعتبار آن به دست منشاء و آفریدگار اعتبار است.
۳- مالکیت در نگاه دیگر فلسفی از اعیان خارجی قلمداد میگردد. به عبارتی جوهر محسوب و در اصلاح فلاسفه قابل تقدیر و تقیید به زمان نیست. مثلاً نمی توان گفت کتاب امروز و کتاب فردا؛ البته طبق این نظریه منافع اعیان از اعراض بوده و میتواند به زمان محدود گردد.[۸۵]
پاسخ:از نظر ایراد جوهرهای فلسفی (دلیل سوم) در مالکیت موقت، عین مقید به زمان به خریدار تملیک نمیگردد، بلکه مالکیت عین در قطعه مشخصی از زمان به دیگری منتقل میشود. در واقع مالکیت کتاب را محدود و مقید به زمان میکنیم نه خود کتاب را؛ تفاوت روشنی بین این دو وجود دارد.
به علاوه چنانچه بگوییم اعیان خارجی مقید به زمان نمیگردد برخی قراردادهای اجاره منافع که منفعت هم از نوع عین خارجی است مانند میوه درخت با ایراد روبرو میشود؛ این درحالی است که فقیهان چنین قراردادهایی را صحیح دانستهاند.
۴-مالکیت موقت گزینهای نامعقول و بر فرض عقلایی بودن آن نامشروع است، بنابرین هر قرارداد نامشروعی محکوم به بطلان است.
پاسخ: ایراد غیر عقلانی و غیر شرعی بودن اینگونه قراردادها مردود است. چرا که؛ اولاً مالکیت موقت در نظامهای حقوقی کنونی بر اساس نیازمندیهای بشری در صنعت توریست و هتلدارای امر معقول واقع گردیده و بر مبنای قاعده « کل ما حکم به العقل حکم به الشرع » شرعی خواهد بود؛ ثانیاًً معاملات از امور توقیفی مانند عبادات نبوده، حقیقت شرعیه و متشرعه ندارد. اعتبار آن تابع آفریدگار اعتبار یعنی عرف کنونی جوامع بشری است؛ ثالثاً نمونه های مالکیت موقت در نزد فقیهان پذیرفته شده که بر خلاف تصور برخی خود دلیل بر سابقه شرعی بحث بوده.
۵-عرفا عنوان بیع بر بیع مطلق (غیر موقت) صادق است . اگر صدق عنوان عرفی بیع بر معاملات مالکیت زمانی مشکوک باشد دیگر نمی توان آن را تحت عام از مصادیق بیع دانست .
پاسخ:از نظر شک در مصداق اگر چه درگذشته مصادیق قراردادهای بیع در شکل مصطلح و عرفی آن با ویژگی دوام انشاء گردیده است لکن به مفهوم وجود یک قاعده انحصاری نیست. با وجود آن که قواعد اساسی بیع بایستی رعایت شود اما بیع میتواند به دهها شکل با شرایط گوناگون منعقد شود؛ بعلاوه امروزه نقش تحولات اجتماعی و تأثیر آن بر ارتکازهای عرفی غیر قابل انکار است.