۳-۲-۳- فلات قاره[۹۱]
کنوانسیون ۱۹۸۲ به دولتهای عضو بر منابع طبیعی واقع در فلات قاره آن ها حقوق حاکمه (ماده ۷۷) و صلاحیت تنظیم تحقیقات علمی دریایی در آن منطقه را (ماده ۲۴۶) اعطا میکند. از آنجایی که معنای واژگان «منابع طبیعی» و «تحقیقات علمی دریایی» در این مواد مشابه همان معانی است که در مقررات راجع به منطقه انحصاری اقتصادی آمده است میتوان نتیجه گرفت که کنوانسیون در رابطه با اشیای تاریخی و باستانی واقع در بستر و زیر بستر فلات قاره هیچ صلاحیتی را به دولت ساحلی اعطا نمیکند مشروط بر آنکه چنان منطقهای با منطقه مجاور آن همپوشانی نداشته باشد. به همین ترتیب وضعیتی که در مورد تأسیسات واقع در منطقه انحصاری اقتصادی و جستجوی اشیای تاریخی و باستانی از آن تأسیسات گفته شد در مورد تأسیساتی که برای استخراج منابع هیدروکربنی واقع در فلات قاره ایجاد میشوند نیز صادق است.[۹۲]
۳-۳- اموال فرهنگی واقع در دریای آزاد
پس از بررسی وضعیّت حقوقی اشیای تاریخی و باستانی واقع در مناطق تحت حاکمیت دولت ساحلی و مناطقی که دولت ساحلی در آن به اعمال حقوق حاکمه اقدام میکند، نوبت به تحلیل رژیم حقوقی آن آثار، در منطقه دریایی خارج از صلاحیّت ملّی یا منطقه بینالمللی میرسد.
ماده ۱۴۹ تحت عنوان «اشیای تاریخی و باستانی» مقرر میکند: «کلیه اشیای دارای ماهیّت تاریخی و باستانی که در منطقه دریای آزاد یافت میشوند با توجه خاص به حقوق ترجیحی دولت یا کشور مبدأ یا دولتی که از نظر فرهنگی مبدأ آن محسوب میشود یا دولتی که از نظر تاریخی و باستانی مبدأ آن میباشد، به نفع کل بشریّت حفاظت و یا مورد استفاده قرار خواهد گرفت.» کنوانسیون تعریفی از «اشیا» و صفات «تاریخی» و «باستانی» ارائه نمیدهند، در نتیجه در تفسیر این واژگان بایستی با لحاظ اینکه آن ها در دیگر اسناد بینالمللی و در بررسیهای تاریخی به کار میروند به معنای عادی و معمول آن ها توجه کرد. لذا با این رویکرد، اشیا عبارتند از اقلام پراکنده ]عمدتاًً کشتیهای غرق شده، محمولهها یا بخشهایی از آن ها[، صفت «باستانی» مربوط به بقایای وجود بشری که بیانگر اعصار و تمدنهایی هستند که از طریق کشفیات و حفاریها، منبع مهمی برای اطلاعات علمی محسوب میشوند. صفت «تاریخی» که میتواند مناقشه برانگیز باشد، با توجه به بحثهایی که به هنگام تصویب ماده ۳۰۳ ذیل صورت گرفته است شامل اشیایی هستند که قدمت آن ها به پیش از وقایع تاریخی مهم (سقوط امپراطوری روم شرقی ۱۴۵۳)، کشف آمریکا ۱۴۹۴، باز میگردد یا اشیایی که قدمت آن ها مربوط به حداقل ۱۰۰ تا ۵۰ سال قبل است.[۹۳]
در این ارتباط کنوانسیون از یکسو قاعده عرفی آزادی دریاهای آزاد را در ماده ۸۷ مورد تأیید قرار میدهد و از سوی دیگر رژیم جدیدی را برای این منطقه وضع میکند. بر اساس این رژیم جدید، منطقه و منابع[۹۴] موجود در آن میراث مشترک بشتریت (ماده ۱۳۶) تلقی میشوند و فعالیتهای انجام شده در رابطه با چنان منابعی توسط یک مرجع بینالمللی (مقام بینالمللی بستر دریا)[۹۵] برای منافع بشریت در کل، مدیریت خواهد شد. از آنجایی که اشیای تاریخی باستانی در تعریف منابع نیامدهاند میتوان نتیجه گرفت که آن ها جزء میراث مشترک بشریت نیستند و در نتیجه فعالیتهایی که به منظور خارج کردن آن اشیا در منطقه خارج از صلاحیت ملّی صورت میگیرد از صلاحیت مقام بینالمللی بستر دریا خارج است و تابع اصل کلّی آزادی دریاهای آزاد است. در عین حال این آزادی در رابطه با کاوش و خارج کردن اشیای باستانی و تاریخی از طریق تعهداتی که به موجب برخی مواد کنوانسیون بر دولتهای عضو تحمیل میشود محدود میگردد. در این خصوص میتوان از مواد (۲)۸۷، ۱۴۹، (۱)۳۰۳ یاد کرد. بند ۲ ماده ۸۷ مقرر میکند که دولتهای عضو باید آزادیهای دریای آزاد را بدون مداخله در منافع دیگر دولتها در اعمال همان آزادیها، اعمال کنند. ماده ۱۴۹ دولتهای عضو را ملزم میکند که تمامی تدابیر قانونی و اداری مناسب برای تضمین اینکه اشخاص تحت صلاحیت آن ها، اشیای تاریخی و باستانی را مورد حفاظت قرار داده یا با توجه به حقوق ترجیحی دولتهای مبدأ آن آثار تاریخی و باستانی، آن ها را برای منافع بشریت در کل مورد استفاده قرار دهند را اتخاذ کنند. بند ۱ ماده ۳۰۳ نیز دولتها را ملزم میکند که اشیای تاریخی و باستانی را مورد حفاظت قرار دهند و بدین منظور با یکدیگر همکاری کنند.[۹۶]
از تحلیل قواعد و مقررات کنوانسیون در رابطه با حمایت از اثار تاریخی و باستانی و سایر مقررات مرتبط بر میآید که کنوانسیون دو تعهّد کلّی و سه قاعده در مورد صلاحیت وضع میکند. بدین ترتیب که اولاً تمامی دولتها مکلفند که از اموال فرهنگی زیرآب، صرفنظر از محل وقوع آن ها، حمایت کنند و در این زمینه با یکدیگر همکاری کنند. این همکاری میتواند شامل گزارش کشفیات اتفاقی، الزام به انجام اقدامات حفاظت موقت، لزوم حفاظت در محل، مبادله اطلاعات علمی و مقابله با خرید و فروش غیرقانونی باشد.[۹۷] دیگری اینکه اشیای واقع در منطقه بینالمللی را برای منفعت بشریت در کل مورد استفاده قرار دهند. هرچند به رسمیت شناختن حقوق ترجیحی کشور مبدأ آن میراث فرهنگی نشان میدهد که حفاظت از میراث واقع در منطقه به نفع کل بشریت، نباید به حقوق قانونی و منافع دولت یا دولتهای منشأ آن میراث لطمه بزند.
از نظر صلاحیتی نیز بسته به اینکه اشیای تاریخی و باستانی در کدام منطقه واقع باشند، حقوق دولت ساحلی متفاوت است. در مناطق تحت حاکمیت دولت ساحلی یعنی آبهای داخلی، دریای سرزمینی و آبهای مجمعالجزایری، دولت ساحلی بر اشیای تاریخی و باستانی واقع در آن مناطق، حقوق و صلاحیت انحصاری دارند. در مناطقی که دولت ساحلی از آن حقوق حاکمه اعمال میکند یعنی منطقه مجاور، منطقه انحصاری اقتصادی و منطقه فلات قاره وضعیت متفاوت است. بدین ترتیب که در صورتی که دولتی، منطقهای را به عنوان منطقه مجاور اعلام کرده باشد آن دولت در رابطه با اشیای تاریخی و باستانی واقع در آن منطقه، دارای صلاحیت است. در مورد منطقه انحصاری اقتصادی و منطقه فلات قاره، تمامی دولتها از آزادی کلّی در مورد اشیای تاریخی و باستانی برخوردارند. در مورد منطقه بینالمللی یا منطقه واقع در ماورای صلاحیّت ملّی نیز دولتها از آزادی کلّی در مورد اشیای تاریخی و باستانی برخوردارند و باید آن ها را جهت منافع بشریت، مورد استفاده و حفاظت قرار دهند.