– نوروزی نژاد و همکاران (۱۳۸۵) در پژوهشی با عنوان بررسی میزان مشارکت سرپرستاران در تصمیم گیری و ارتباط آن با رضایت آنان از مشارکت در تصمیم گیری، نشان دادند که: بین میزان مشارکت در تصمیمگیری و میزان رضایت از مشارکت ارتباط نسبتاً قوی و معنی دار یافت شد.
– شفیع زاده(۱۳۸۱) در پژوهشی با عنوان بررسی عوامل انگیزش شغلی معلمان مرد تربیت بدنی نشان داد بین انگیزش شغلی معلمان مرد تربیت بدنی بر حسب مقطعی که در آن تدریس میکنند و همچنین بر حسب میزان تحصیلاتشان تفاوت معناداری وجود دارد ولی بین انگیزش شغلی آن ها بر حسب سنوات خدمتشان تفاوت معناداری وجود ندارد.
– صالحی؛ پهلوان زاده و جراحی (۱۳۸۱) پژوهشی با عنوان میزان مشارکت اعضای هیئت علمی در تصمیم گیری مدیران دانشکده های علوم پزشکی اصفهان از دیدگاه مدیران و اعضای هیئت علمی، انجام دادند. یافته های پژوهش مؤید آن است که سبک تصمیم گیری مدیران در دانشکده های مختلف مشارکتی شخصی بوده و هیچ یک از دانشکده ها حداقل مشارکت مطلوب، یعنی میانگین امتیاز ۵ را کسب ننموده اند گرچه اعضای هیئت علمی بیش از خود مدیران فرایند تصمیم گیری را مشارکتی دانسته اند ولی تفاوت معنی دار نبود. ایشان به عنوان نتیجه بیان کردند که فرایند تصمیم گیری به صورت مشارکتی موضوع با اهمیتی است که میتواند به رشد خلاقیت ها، توسعه و بهبود کارایی و اثربخشی و نیز رضایت شغلی و ارتقای انگیزه ها منجر گردد.
– احمدی و سجادی محمدآبادی (۱۳۸۰) در طی پژوهشی با عنوان بررسی عوامل مؤثر بر افزایش انگیزه شغلی معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهر اصفهان از دیدگاه دانشجو معلمان، معلمان و مدیران، پس از تجزیه و تحلیلهای آماری نشان دادند که: ۱- تمام عوامل موردنظر در افزایش انگیزش معلمان، به میزان زیاد مؤثر بوده است. ۲- در ارتباط با اولویتبندی به ترتیب تسهیلات فیزیک در مدرسه، توسعه و غنای شغلی معلمان، ایجاد جو سازمانی مناسب، تأمین امکانات رفاهی و ارزشیابی صحیح و مناسب از نحوهء عملکرد معلمان، از نظر پاسخگویان در افزایش معلمان مؤثر بوده است. ۳- بین دیدگاه های سه گروه در خصوص امکانات رفاهی، جو سازمانی، تسهیلات فیزیکی و ارزشیابی صحیح تفاوت وجود داشته، بدین صورت که مدیران بیش از معلمان و دانشجو معلمان امکانات رفاهی، جو سازمانی مناسب، تسهیلات فیزیکی و ارزشیابی صحیح را موجب افزایش انگیزش شغلی دانستهاند. ۴- از نظر مدیران و معلمان، فراهم نمودن تسهیلات فیزیکی در مدرسه و از نظر دانشجو معلمان، توسعه و غنای شغلی مهمترین عامل انگیزشی به شمار آمده است.
– کریمی (۱۳۷۸) در پژوهشی با عنوان «تأثیر اجرای نظام مدیریت مشارکتی از طریق سیستم پیشنهادهای کارکنان بر افزایش بهره وری در شرکت برق منطقه ای فارس» نشان داد: که رابطه نظام مشارکت با افزایش بهره وری و رضایت شغلی، رابطه ای معنی دار و در جهت مثبت است. بنابرین می توان گفت که از بعد افزایش بهره وری و رضایت شغلی عملکرد نظام پیشنهادها در طی مدت ۴ سال اجرای آن در شرکت برق منطقه ای فارس، عملکرد موفقیت آمیزی بوده است. بین عواملی مثل آموزش، استعفا، فسخ قرارداد و بازخرید با سطح بهره وری و رضایت شغلی ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
– نتایج بررسی اکبرزاده (۱۳۷۵) در زمینه تأثیر مشارکت کارکنان در تصمیم گیری های سازمانی بر رضایت شغلی آن ها در آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی نشان میدهد که: بین مشارکت کارکنان در تصمیم گیری های سازمانی و رضایت شغلی آن ها رابطه معنی دار وجود دارد. اطلاعات و مهارت کارکنان در تصمیم گیری های مشارکتی بر رضایت شغلی آنان تأثیر دارد. علاقمندی کارکنان به تصمیم گیری مشارکتی رابطه دو متغیر رضایت و مشارکت را تعدیل میکند، تأیید نمی شود. همچنین فرضیه مشارکت کارکنان در امور با اهمیت سازمان رضایت بیشتری را برای آن ها فراهم میسازد، تأیید نمی شود.
– سعادت (۱۳۷۲) درتحقیق خود نشان داده است که ۱- مشارکت افراد در تصمیم گیری، درک آن ها را از اهمیت مسئله بیشتر میکند، ۲- هنگامی که افراد، خود در تصمیم گیری مشارکت دارند، راحت تر پذیرای تصمیمات میشوند و ۳- هنگامی که افراد در تصمیم گیری مشارکت دارند، تعهد بیشتری نسبت به اجرای آن تصمیمات پیدا میکنند.
۲-۴-۲- پژوهش های خارجی
– دافتی فیلینگان[۷۳] (۲۰۱۰) عوامل نظم و ترتیب، رفتار عادلانه بین همکاران، رهبری موفق و مناسب، حمایت حرفه ای و فراساختاری از طریق کنترل، رهبری، نظارت و مشارکت در فعالیت ها را معرفی و شاخص های؛ شیوه ی برخورد مافوق، نحوه ارتباط با مراجعه کنندگان، تجارب یادگیری در محیط شغل، فرصت های شغلی، تأثیرات محیط خانواده، آزادی عمل و علاقه کاری و اعتماد سرپرست را بر انگیزش شغلی مؤثر دانست.
– نودا[۷۴] (۲۰۱۰) عوامل مؤثر بر انگیزش شغلی در محیط های آموزشی را؛ تشویق و تنبیه، پیشرفت های کاری و شغلی، انتظارات خارجی، علایق شناختی، فرصت های آموزشی، شأن و منزلت و حرمت اجتماعی بالای شغل، حاکمیت روابط انسانی، آزادی عمل و امکان پیشرفت در آن، وجود مالکیت روانی، وجود مشاورانی خبره جهت مشورت و برنامه ریزی با آن ها بر شمرده که این عوامل را در حیطه دانش، مهارت ها، نظرات و شبکه اجتماعی بررسی کردهاست.
– پترسون[۷۵] (۲۰۰۹) عوامل مؤثر بر انگیزه شغلی در محیط های آموزشی را متأثر از رهبر موفق دانسته و ارتباط مؤثر با دیگران، گوش دادن به نظرات دیگران از طرف رهبر، مشخص بودن شرح وظایف، خوب فهمیدن شرایط و نظرات دیگران، تصمیمات منطقی بر اساس درک موقعیت، سبک رهبری مناسب، ظاهر تمیز و آراسته خود و همکاران، صلاحیت علمی و اخلاقی و مهارت مافوق، قابل اعتماد بودن، اعتماد به زیردستان، روابط اجتماعی خوب با همکاران، درک موقعیت و شرایط از طرف مافوق، تعلق خاطر و دوستی بین همکاران را از شاخص های انگیزشی معرفی کردهاست.
– سیلیکوز[۷۶] (۲۰۰۹) در پژوهشی عوامل مؤثر بر انگیز ش شغلی در محیط های آموزشی را در دو سطح درونی و بیرونی تقسیم کرد که عوامل مؤثر بر سطح انگیزش درونی شامل؛ دلایل شخصی انتخاب شغل، اولویت ها و انتظارات از آینده شغلی، توانایی ارتقاء و رسیدن به مدارج بالاتر و امکان رشد سریع بر اساس تلاش های فردی، وجود احساس آنچه می توانم بشوم خواهم شد، گسترش اندیشههای درونی و پرورش استعدادهای نهفته و عوامل مؤثر بر انگیزش خارجی را، نگرش فرد نسبت به شغل، شأن و منزلت و حرمت اجتماعی بالا ی شغل، میزان درآمد، مناسب بودن شرایط و محیط کار، مزایای کافی، ایمنی شغلی، قوانین و مقررات معقول و منطقی و کارایی تجهیزات آموزشی است.