جذب سرمایه های کوچک و وجوه سرگردان داخلی و هدایت آن در مسیر فعالیت های تولیدی و صنعتی، لازمه دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی است. در همین راستا بازارهای مالی در دو شکل بازار پول(تامین کننده اعتبارات کوتاه مدت) و بازار سرمایه(تامین کننده اعتبارات بلند مدت) به وجود آمده اند. از مهم ترین اقدامات در حوزه سرمایه گذاری،تخصیص بهینه منابع است و از مهمترین و گسترده ترین پژوهش های بازارهای مالی، تشریح رفتار بازده سهام میباشد. لذا ارقامی که بتوانند به سرمایه گذاران در این زمینه کمک کنند حائز اهمیت هستند و میتوانند اطلاعاتی سودمند و مرتبط برای سرمایه گذاران فراهم آورند(حمیدیان، ۱۳۹۰).
کاربرد هزینه ی سرمایه در بودجه بندی سرمایه ای تصمیم گیری های مالی و ارزیابی عملکرد بارزترین مصادیق استفاده از هزینه سرمایه است. (حجازی و جلالی،۱۳۸۶)
مدل های مورد استفاده برای هزینه سرمایه :
(مدل ۱-۲) Kd = Km (۱ – t)
t : نرخ مالیات
Km: نرخ هزینه بدهی
Kd: نرخ هزینه واقعی بدهی که مبنای محاسبه نرخ میانگین موزون هزینه سرمایه قرار میگیرد.
مدل(۲-۲) Ke = Kf + (Km – Kf) . β
Ke: نرخ بازده مورد انتظار سهامداران
Kf: نرخ بازده بدون ریسک
Β: ریسک سیستماتیک بازار
Km: نرخ بازده بازار
مدل(۳-۲) WACC = Ke . We + KD . WD
Ke: نرخ هزینه سرمایه سهام عادی و سود انباشته
We: وزن مربوط به سهام عادی و سود انباشته از جمع سرمایه
KD: نرخ هزینه سرمایه بدهی های بلند مدت و جاری بهره دار
WD: وزن مربوط به بدهی های بلندمدت و جاری بهره دار از جمع سرمایه
۲-۸-اندازه مؤسسه حسابرسی
درخصوص اندازه مؤسسه حسابرسی درپژوهش های دی آنجلو[۱۵](۱۹۸۱)و ویلنبورگ[۱۶](۱۹۹۹)،مؤسسات به ۲دسته مؤسسات ۸ بزرگ (در زمان دی آنجلو)و ۵بزرگ (در زمان ویلنبورگ)و موسساتی که در زمره ۸یا۵ بزرگ نیستند،تقسیم بندی شدند (حساس یگانه و آذین فر،۱۳۸۹ : ۸۷).
در پژوهش لوئیس هندک[۱۷](۲۰۰۵)مشخص شد،مؤسسات حسابرسی بزرگ تر معمولا خدمات بهتری را نسبت به مؤسسات کوچک تر ارائه میدهند.اما در مواردی هم یافت شد که مؤسسات حسابرسی کوچک تر مشاوره بهتری را به صاحبکاران خود ارائه میدهند.
کیم[۱۸]و همکاران (۲۰۰۷)نشان دادهاند که تفاوت اثر بخشی مؤسسات حسابرسی بزرگ با مؤسسات حسابرسی کوچک از تضاد بین انگیزه مدیران شرکت ها و حسابرسان در گزارشگری نشأت میگیرد.هنگامی مدیران انگیزه کافی برای افزایش میزان سود از طریق استفاده از روش های حسابداری افزاینده سود دارند،حفظ بی طرفی حسابرسان،به بروز تضاد بین مدیران و حسابرسان منجر می شود.آن ها دریافتند مؤسسات حسابرسی بزرگ در پیشگیری از دستکاری سود،اثر بخشی بیشتری از مؤسسات کوچک،(با فرض وجود تضاد بین مدیران و حسابرسان)دارند (انصاری و شفیعی،۱۳۸۸).
آذین فر و حساس یگانه (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان رابطه بین کیفیت حسابرسی و اندازه مؤسسه حسابرسی، مؤسسات حسابرسی را به دو گروه مؤسسات حسابرسی بزرگ و مؤسسات حسابرسی کوچک تقسیم کردند و آن را به عنوان معیار اندازه مؤسسه حسابرسی مورد استفاده قراردادند. آن دسته از شرکت هایی که حسابرسی آن ها را سازمان حسابرسی انجام داده است به عنوان مؤسسه حسابرسی بزرگ شناخته می شدند و آن دسته از شرکت هایی که حسابرسی آن ها را مؤسسه های دیگر به جز سازمان حسابرسی انجام داده است به عنوان مؤسسه حسابرسی کوچک تلقی می شدند.در حالی که مراجع تنظیم حسابداری به این نکته اصرار دارند که کیفیت کار حسابرسی،به کوچکی یا بزرگی مؤسسه بستگی ندارد،بسیاری مدعی هستند که مؤسسات بزرگ نسبت به مؤسسات کوچک ،کیفیت بیشتری ذر کار حسابرسی پدید می آورند.پژوهش های قبلی به نتایجی می رسید که ترکیبی از هر دو فرضیه بود،شاید به این دلیل که اندازه گیری کیفیت کار حسابرسی ساده نبود(حساس یگانه و آذین فر۱۳۸۹ :۸۸).
یک تعریف معمول از کیفیت حسابرسی پس از سال ها پژوهش در سال۱۹۸۱توسط دی آنجلو به این صورت مطرح شده است « سنجش و ارزیابی بازار از توانایی حسابرسی در کشف تحریفات با اهمیت و گزارش تحریفات کشف شده»، همچنین دی آنجلو تأکید کرده که حسابرسی که موارد نادرست را کشف و گزارش نماید، حسابرس مستقل به معنای واقعی کلمه است. بنابرین طبق تعریف دی آنجلو کیفیت حسابرسی ،افزایش توانایی حسابرسی در کشف تحریفات حسابداری و ارزیابی توانایی و استقلال و حسابرس توسط بازار است. وقتی دی آنجلو این مفاهیم را به کار گرفت،فرض اساسی وی این بود که بازار،کیفیت حسابرسی را که نمایانگر کیفیت واقعی حسابرسی است درک میکند (مایزر[۱۹]،۱۹۹۷)البته باید بین مفاهیم کیفیت واقعی حسابرس و کیفیت حسابرسی تمایز قائل شد. چون کیفیت واقعی حسابرس غیر قابل مشاهده است و نمی تواند ارزیابی شود مگر تا وقتی که حسابرسی به نتیجه برسد.
پالم روس۲ در سال۱۹۸۸ کیفیت حسابرسی را بدین گونه تعریف کرد: ” ایجاد اطمینان از صورت های مالی،کیفیت حسابرسی است و احتمال آن که صورت های مالی هیچ گونه تحریف با اهمیتی نداشته باشد ” در عمل این تعریف به عنوان نتیجه حسابرسی استفاده می شود (دینج لی[۲۰]،۲۰۰۴).
دی آنجلو همچنین در سال ۱۹۸۱ کیفیت حسابرسی را شامل ۲ احتمال تعریف میکند .اول اینکه حسابرس ایرادهای سامانه حسابداری را کشف کند و دوم اینکه آن ایراد ها را گزارش کند. کشف ایراد، کیفیت حسابرسی را در قالب دانش و توانایی حسابرس اندازه گیری میکند در حالی که گزارش آن به انگیزه های حسابرس برای افشا گری بستگی دارد. اظهارنظر شریکان به طور کلی جدایی از عملیات اجرا شده به وسیله کارمندان حسابرسی نیست؛ چون شریکان حسابرسی بر اساس پرونده های تهیه شده توسط حسابرسان اظهارنظر میکنند؛ بنا براین عملکرد حسابرسان بر کیفیت حسابرسی تاثیر دارد. کسب موفقیت در سازمان ها و مؤسسات حسابرسی تا حدی زیاد به روحیه، تلاش و انگیزش منافع انسانی بستگی دارد. این امر ممکن نیست مگر اینکه چرایی رفتار و علل تمایل افراد برای کارکرد و ماهیت رفتار برای هدایت به سوی تحقق اهداف مشخص شود.