- افزایش عظمت، اعتبار و شهرت سازمان و بهبود چهره عمومی سازمان
سازمان باید احساس اجتماعی و ارزش های انسانی را به حدی گسترش دهد تا با ارزش های اقتصادی اش همراه شود؛ به نحوی که گویی به اندازه ای که از منطق و عقلش استفاده میکند، به همان اندازه از وجدان و قلبش هم استفاده می کند. در بلند مدت، اعتبار و شهرت یک سازمان به اندازه ای که به عقل و منطقش بستگی دارد، به قلب و عاطفه اش هم وابسته است(دیویس و سی فردریک، ۱۹۸۴، ۴-۱۳).
پاسخگویی اجتماعی، چهره عمومی سازمان را بهبود می بخشد و از سازمان یک سیمای مطلوب به جامعه عرضه میدارد و سازمانهایی که می خواهند چهره عمومی ممطلوبی داشته باشند، باید عملاً نشان دهند که از هدف های اجتماعی حمایت میکنند و چهره مطلوب داشتن نیز در بازار سرمایه مهم است (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷، ۴۳).
بر اساس گزارش مجله فورچون، ۶۳ درصد مدیران عالی شرکت های برتر بر این باورند که رعایت اخلاقیات، موجب افزایش تصویر مثبت و شهرت سازمان شده، منبعی برای مزیت رقابتی به شمار میآید(باکلی، ۲۰۰۱، ۱۵).
مسئولیت اجتماعی، برنامه و ابزاری است برای گفتمان … بخش اقتصاد، سیاست و جامعه با هدف ایجاد ارتقای اعتماد عمومی به سرمایه گذاران و بنگاه های اقتصادی آنان (خلیلی عراقی و مهر انگیز، یقین لو، ۱۳۸۳).
- ارائه خدمت مؤثر به مردم
عدم احساس مسئولیت در قبال مردم مانع از خدمت مؤثر مدیران به ایشان می شود(الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷، ۱۳).
- مانع گریبان گیر شدن مشکلات جامعه به سازمان
سازمانها اگر به اهداف اجتماعی خود حرمت ننهند، آلودگی محیط، فقر و بیماری، تبعیض و نابسامانی، محیط شان را فرا خواهد گرفت و اگر با اندکی دوراندیشی به قضیه ننگرند، این مشکلات، آخر الامر گریبان خودشان را نیز خواهد گرفت. زمانی که آلودگی محیط جامعه را فرا گرفت سازمان نیز به عنوان جزئی از آن دچار آلودگی خواهد شد (الوانی، ۱۳۸۴، ۳۱۵).
- ایجاد توازن بین تعهدات و وظایف مختلف سازمان و مدیریت
مسئولیت اجتماعی روی نحوه برخورد سازمان با ارباب رجوع، کارکنان، سرمایه گذاران و سهامداران و سایر مؤسسات و شرکتهای رقیب و به طور کلی جامعه، نظر دارد …. و به طور خلاصه، مسئولیت اجتماعی، تلاشی است در جهت ایجاد تعادل و توازن بین تعهدات و وظایف مختلف سازمان و مدیریت (ابرت و گریفین، ۱۹۹۳، ص ۸۱).
- مانع وارد شدن خسارات جبران ناپذیر به جامعه و بهبود وضع جامعه
مسئولیت اجتماعی با ورود خود به سازمان، یک چارچوب حاکمیت اخلاقی را اضافه میکند که بر اساس آن سازمانها به فعالیت هایی اقدام میکنند که وضع جامعه را بهتر کرده، از انجام کارهایی که باعث بدتر شدن وضعیت جامعه میگردند، پرهیز میکنند (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷، ۱۸).
میزان توجه مدیران به مسئولیت های اجتماعی شان در زمان اتخاذ یک تصمیم میتواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد. چرا که یک تصمیم نادرست و غیر منطقی و بدون توجه به تأثیرات اجتماعی میتواند خسارت جبران ناپذیری را به جامعه تحمیل کند (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷، ۲۱).
- فراهم شدن زمینه ایجاد پاسخگویی در سازمان
تا زمانی که چنین مسئولیتی درسازمان وجود نداشته باشد، هیچ پاسخگویی از سوی سازمان در برابر جامعه وجود ندارد (کونتز و همکاران، ترجمه : محمد علی طوسی و همکاران، ۱۳۷۰، ۱۱۷)
مسئولیت اجتماعی پیش فرض پاسخگویی اجتماعی است یعنی مدیران، اول باید مسئولیت اجتماعی خود را بشناسد، سپس در جهت آن اقدام کنند(الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷، ۲۰)
- موفقیت، ادامه بقا سازمان و توسعه پایدار سازمان
از لحاظ تاریخی سازمان ها با رویکرد ایجاد سود برای سهامداران خود پایدار مانده اند. اما امروزه این رویکرد به هیچ وجه برای تضمین بقا کافی نیست. در دنیای مدرن، سازمانها با هر اندازه و در هر بازاری، باید برای بقا خود رضایت جامعه را کسب و حفظ کنند و این رضایت فقط در صورتی حاصل می شود که جوامع باور داشته باشند که عملیات سازمانها تأثیر سودمندی بر انسان و محیط زیست باقی میگذارد، و مسئولیت اجتماعی سازمانها عامل اساسی بقای هر سازمانی است (امامی/ برگرفته از سایت انجمن مدیریت کیفیت ایران، www.iranqms.com)
سازمانها برای آنکه بتوانند جایگاه خود را در جامعه حفظ نموده یا بهبود بخشند، به نحوی که باعث ادامه بقای آن ها و موفقیت شان در کار بشود، لازم است به مسئولیت اجتماعی شان توجه لازم را داشته باشند؛ چنانچه سازمان ها مسئولیت اجتماعی خود را نادیده انگارند، جامعه به نحوی دامنه فعالیت شان را محدود خواهد کرد (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷، ۲۱-۲۲)
این جامعه است که به سازمان اجازه و حق موجودیت میدهد. پس هر گاه احساس کند به انتظارات و خواسته های او توجهی ندارد و یا در انجام آن ها قصور می ورزد، اجازه و حق فعالیت را از آن میگیرد(الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷، ۳۶).
توسعه پایدار در سازمان به توسعه ای اطلاق می شود که سازمان خود باعث نابودی خود نشود، اما توسعه ناپایدار یعنی توسعه ای که بدون توجه به مسئولیت های حرکت میکند (عراقی و یقین لو، ۱۳۸۳)
- مانع از بین رفتن ارزشهای انسانی و اخلاقی
عدم توجه به مسئولیت اجتماعی، اقداماتی را در سازمان طلب میکند که بعضاً غیر اخلاقی است. این چنین فعالیت های غیر اخلاقی باعث از بین رفتن ارزشهای انسانی مثل: عدالت، دوستی، سخاوت و سایر جنبههای اخلاقی افراد می شود(الوانی و قاسمی، ۱۳۸۷، ۳۱).
- برقراری تعادل بین مسئولیت و قدرت سازمان
مسئولیت اجتماعی سازمانها میتواند عاملی برای توازن قدرت باشد. سازمان از قدرت اجتماعی زیادی برخوردار است و این قدرت میتواند روی محیط، مصرف کنندگان، اوضاع جامعه و بسیاری از بخش های دیگر اجتماعی تاثیر بگذارد. بنابرین لازم است که میزان قدرت سازمانها با مقدار مسئولیت شان برابر باشد.(الوانی و قاسمی، ۱۳۸۷، ۴۱).
- بهبود کیفیت زندگی افراد جامعه
مشارکت سازمان در حل مشکلات اجتماعی میتواند کمک زیادی در خلق کیفیت زندگی بهتر افراد باشد. به عنوان مثال، وقتی که سازمانها به نیازهای کارکنانش توجه داشته باشند، به طور غیر مستقیم روی ثبات خانواده ها و نحوه زندگی آن ها تاثیر میگذارند و این تاثیر باعث ایجاد زندگی بهتر برای افراد میگردد(الوانی و قاسمی، ۱۳۸۷، ۴۰)
- نائل شدن سازمان به اهداف و منافع بلند مدت
سازمانی که در جهت بهبود کیفی زندگی اجتماعی گام بر میدارد، از نتایج اقداماتشان بهره مند می شود و در زمینه ای مناسب به فعالیت های کاری اش ادامه داده، به اهدافش نائل می شود(الوانی و قاسمی، ۱۳۸۷، ص ۴۰)
- کاهش دخالت های دولت
کارول باور دارد که بی توجهی به مسئولیت های اجتماعی موجب افزایش دخالت دولت و در نتیجه کاهش کارایی می شود. اگر شرکت داوطلبانه به برخی مسئولیت های اجتماعی و اخلاقی خود عمل کند، میتواند به سود مورد نظر خود دست یابد. (هانگر و ویلن، ۱۳۸۴، ۵۱).