۲-۲-۸٫ تجزیه و تحلیل نسبت های سرمایه در گردش
برخی از ابزار و روش ها در سرمایه در گردش نسبت های مالی هستند. این نسبت ها عبارتند از نسبت جاری، نسبت آنی، نسبت دارایی های جاری به کل دارایی ها و نسبت بدهی های جاری به کل دارایی ها.
۲-۲-۸-۱٫ نسبت جاری
این نسبت متداول ترین وسیله برای اندازه گیری قدرت پرداخت بدهی های کوتاه مدت است و از رابطه زیر محاسبه می شود:
نسبت جاری =
از طریق این نسبت می توان پی برد دارایی هایی که در سال مالی به پول نقد تبدیل میگردند چند برابر بدهی هایی است که در طول سال مالی سررسید آن ها فراخواهد رسید. هر واحد انتفاعی که نسبت جاری بیش از یک دارد سرمایه در گردش مثبت دارد. هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد، قدرت بازپرداخت بدهی های جاری افزایش مییابد و بستانکاران با اطمینان خاطر بیشتری وام یا خدمات یا کالا در اختیار شرکت قرار میدهند. زیرا چنانچه بر دارایی جاری صدمه و لطمه ای نیز وارد شودف باز شرکت میتواند پاسخگوی طلبکاران باشد. ولی باید توجه داشت بزرگ بودن بیش از حد این نسبت نشانه این است که از دارایی های جاری بخوبی استفاده نمی شود و یا از منابع اعتباری کوتاه مدت کم استفاده می شود.
برای سطح معینی از بدهی های جاری، هر چه سرمایه در گردش واحد انتفاعی بیشتر باشد نسبت جاری آن بالاتر خواهد بود(یعقوب نژاد و همکاران،۱۳۸۹، ۱۲۳).
مقدار نسبت جاری یک شرکت با سرمایه در گردش رابطه مستقیم دارد. مخصوصا :
-
- اگر دارایی های جاری از بدهی های جاری بزرگتر شود، سرمایه در گردش خالص مثبت خواهد شد و نسبت جاری بزرگتر از عدد یک می شود.
-
- اگر دارایی های جاری با بدهی های جاری مساوی شود، سرمایه در گردش خالص صفر، و نسبت جاری برابر با یک خواهد شد.
- اگر دارایی های جاری از بدهی های جاری کمتر شود، سرمایه در گردش خالص منفی و نسبت جاری از عدد یک کمتر می شود.
نسبت جاری به تنهایی ملاک عمل قرار نمی گیرد و نسبت مذبور همیشه با نسبت آنی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
۲-۲-۸-۲٫ نسبت آنی
این نسبت اهدافی مشابه با نسبت جاری دارد. ولی در محاسبه این نسبت موجودی کالا حذف می شود، زیرا در بین اقلام دارایی های جاری موجودی کالا معمولا کمترین قدرت نقدینگی را دارد. چرا که در مواقع بحران، فروش موجودی کالا و وصول وجه و پرداخت به طلبکاران زمان بر است. این نسبت از رابطه زیر محاسبه می شود:
= نسبت آنی
۲-۲-۸-۳٫ نسبت دارایی های جاری به کل دارایی ها:
نسبت دارایی های جاری به کل دارایی ها ابزاری است که می توان با بهره گرفتن از آن، حدود یا میزانی را تعیین کرد که شرکت وجوه خود را در اقلام دارایی های جاری (و نه دارایی های ثابت) سرمایه گذاری کردهاست. مقدار این نسبت در گرو تغییراتی است که در دارایی های جاری رخ میدهد(البته در واکنشی که نسبت به فروش از خود نشان میدهد) و در عین حال، به میزان دارایی های ثابتی که مورد نیاز شرکت است بستگی دارد.
۲-۲-۸-۴٫ نسبت بدهی های جاری به کل دارایی ها:
نماد ارزیابی و سنجش استراتژی بدهی های جاری، نسبت بدهی های جاری به کل دارایی میباشد که از رابطه زیربه دست میآید:
کل دارایی ها/بدهی های جاری = نسبت بدهی های جاری به کل دارایی ها
هرچه این نسبت بزرگتر باشد به معنای اتخاذ سیاست متهورانه تر در مورد بدهی های جاری میباشد و برعکس هرچه این نماد کوچکتر باشد نشان دهنده اتخاذ استراتژی محافظه کارانه تر در مورد بدهی های جاری است(رهنمای رود پشتی و کیایی،۱۳۸۷، ۹و۱۰).
این نسبت نشان دهنده درجه اتکاء شرکت به منابع مالی کوتاه مدت برای تحصیل دارایی های شرکت است. مقدار این نسبت تحت تاثیر بدهی های جاری و منابع دائمی وجوه (مثل حقوق صاحبان سهام) قرار میگیرد. در عین حال، مقدار این نسبت نشان دهنده این است که مدیریت مالی شرکت خواسته است تا چه حد از بدهی های جاری (مثل وام های بانکی و اوراق تجاری) به عنوان منابع تامین سرمایه استفاده کند. بنابرین، برای ارزیابی و قضاوت در مورد سیاست هایی که شرکت در خصوص مدیریت سرمایه در گردش اتخاذ کردهاست، می توان از این نسبت استفاده کرد.
۲-۲-۸-۵٫ نسبت های نقدینگی:
برای تجزیه و تحلیل سیاست هایی که در مورد مدیریت سرمایه در گردش اتخاذ شده، می توان از دو نسبت دیگر که آن ها را نسبت های نقدینگی (LR) مینامند، استفاده کرد. نسبت نقد نماد ارزیابی و سنجش مدیریت دارایی های جاری میباشد که به طریق زیر قابل محاسبه است:
{کل دارایی های جاری/ ( اوراق بهادار قابل فروش+ وجه نقد) = LR1 }
{کل بدهی های جاری/ ( اوراق بهادار قابل فروش+ وجه نقد) = LR2 }
در محاسبه این دو نسبت نقدینگی فرض می شود که صندوق و اوراق بهادار قابل فروش بخش بزرگی از دارایی های جاری را تشکیل میدهند. برای اینکه در اصل این مطلب خدشه ای وارد نشود، باید بتوان در هر لحظه آن مقدار از دارایی جاری را که به صورت اوراق بهادار قابل فروش است، بدون هیچ کم و کاست، بلافاصله به پول نقد تبدیل کرد.
LR1 معیاری برای محاسبه قدرت نقدینگی دارایی های جاریست. مقدار این نسبت هر قدر بیشتر باشد، موید این است که وجوه نقد و اوراق بهادار قابل فروش، منابع اصلی وجوه هستند(البته برای تهیه دارایی های جاری ای که در صورت افزایش ناگهانی فروش، مورد نیاز شرکت خواهند بود). هر چه این نسبت بزرگتر باشد نشان دهنده در پیش گرفتن سیاست جسورانه تر در استراتژی های دارایی های جاری توسط مدیریت است. وهرچه این نماد کوچکتر باشد نشان دهنده این است که مدیریت محتاطانه تر و محافظه کارانه تر عمل میکند. (رهنمای رود پشتی و کیایی،۱۳۸۷، ۱۰).
LR2 توانایی شرکت را در بازپرداخت بدهی های جاری اندازه گیری میکند.(مشروط بر اینکه مجبور نباشد در این خصوص، سایر اقلام دارایی خود را به پول نقد تبدیل، یا از سایر منابع خارجی استفاده کند). مقدار این نسبت هر قدر بزرگتر باشد به این معنی است که می توان برای بازپرداخت بدهی های جاری از وجوه نقد یا اوراق بهادار قابل فروش استفاده کرد.
۲-۲-۹٫ استراتژی های سرمایه در گردش