بند سوم : ابعاد تعلیم و تربیت
تربیت فرآیندی است که در سراسر عمر انسان اتفاق می افتد و جنبه ی تکاملی دارد. تربیت دارای ابعاد متعدد و گوناگونی است. حضرت امام خمینی ره در نگاهی همه گیر به امر تعلیم و تربیت، معتقد بودند که باید به تمام ابعاد این امر توجّه کافی مبذول داشته شود.[۳۵] از جمله: تربیت معنوی، تربیت اخلاقی، تربیت فکری و عقلانی، تربیت اجتماعی و… .تربیت کامل تربیتی است که به تمام ابعاد توجّه داشته باشد و همه جانبه باشد.[۳۶]
آن چه از ابعاد گوناگون تربیت در باب موضوع این تحقیق اهمیت بیشتری دارد، بعد اجتماعی تربیت یا همان تربیت اجتماعی است. تربیت اجتماعی در جایی تصور می شود که برای انسان های دیگر در اجتماع حقوق و تکالیفی در نظر گرفته شود. لذا لازمه ی نظام تربیت اجتماعی منسجم، در نظر گرفتن حقوق متقابل افراد انسانی در جامعه میباشد و این نظام باید بتواند با ساده ترین روشها متربیّان خود را به حقوق اجتماعی یکدیگر آشنا ساخته و رفتاری مطابق با آن ها را درخواست نماید.
مربیّان، از تربیت اجتماعی کودکان و نوجونان اهدافی چند را دنبال میکنند. برخی هدف از تربیت اجتماعی را ایجاد آمادگی برای انطباق با محیط اجتماعی می دانند[۳۷] و عده ای به طور مفصل برای تربیت اجتماعی اهدافی را به شرح ذیل بیان کردهاند:
۱٫ رعایت حقوق همه انسان ها و مراعات انصاف در برخورد با آن ها.
۲٫ تقویت روحیه ی خدمت رسانی و ایثارگری نسبت به سایر افراد جامعه و به طور کلی ایجاد روحیه ی دگر خواهی.
۳٫ پرورش روحیه ی عدالت خواهی و داوری به حق و پذیرش آن.
۴٫ شناخت هنجارهای موجود در جامعه و احترام به آن ها.
۵ .ایجاد عادت به نظم و انضباط در همه ی مناسبات فردی و اجتماعی
۶ .و …
آن چه گفته شد تنها بخشی از اهداف تربیت اجتماعی میباشد. روشن است که اگر در راستای تربیت اجتماعی کودک و نوجوان به اهدافی از این دست نائل آییم، به طور قطع از بروز بخش اعظمی از انحرافات اجتماعی و رفتارهای مجرمانه پیشگیری کرده ایم. از این جاست که به ضرورت توجّه به ابعاد تربیتی مخصوصا تربیت اجتماعی پی برده می شود.
گفتار سوم: تحلیل محتوا
روش تحلیل محتوا در اصل، تحلیل نظام مند بسامد واژه ها، عبارت ها، مفاهیم و….در کتابها، فیلم ها و سایر انواع مواد است.[۳۸] هدف از این نوع روش تحقیقی، توصیف عینی و کیفی محتوای متون به صورت نظام دارا است.
حوزه کاری تحلیل محتوا منابع مکتوب، شفاهی و تصویری مربوط به موضوعی خاص، نظیر کتاب ها، مجلات، روزنامه ها، سخنرانی ها، تصاویر و…است. به عنوان مثال اگر محقق بخواهد میزان حضور و اثرگذاری مفهوم یا مفاهیمی را در یک متن یا مجموعه ای از متون بررسی کند، از روش تحلیل محتوا استفاده میکند. در این روش فرض بر این است کلماتی که در یک نوشته یا نمادها و سمبل هایی که در یک رسانه منعکس می شود، نشان دهنده مفاهیم و ذهنیت هایی است که ورای آن نمادها و سمبل ها قرار گرفته است. مثلا کتابی می خوانیم یا فیلمی می بینیم، سپس می گوییم موضوع کتاب یا فیلم چیست و چگونه مفهوم و موضوع منتقل شده است. در این جا به تحلیل محتوا دست زده ایم. وقتی که قرار است در یک متن تحلیل محتوا صورت بگیرد، محقق یکایک اصطلاحات به کار رفته در متن را شناسایی و ضبط میکند وآن ها را بر اساس یک سلسله مشخّصه هایی که در صورت مسأله شکل گرفته گروه بندی میکند.[۳۹]
در روش تحلیل محتوا روی دو مفهوم مقوله و واحد بیشتر تأکید می شود. مقوله عبارت است از واحدها و عناصری که به دلیل وجوه مشترک تعریف شده ای کنار هم قرار می گیرند. همچنین واحد یا مفهوم عبارت است از عنصری که به عنوان یک کمیّت تلقی می شود.[۴۰]
مثال: مفاهیم پیشگیرانه از جرم در کتاب های درسی.
مقوله: مفهوم پیشگیری مقوله ای است که از عناصر واحدهایی چون پیشگیری عام وخاص، فردی و اجتماعی و… تشکیل شده است.
واحد: وقتی میخواهیم بدانیم در کتب درسی در چند مورد، از مفاهیم پیشگیرانه استفاده شده است باید ابتدا اقسام مفاهیم تربیتی پیشگیرانه از جرم مورد شناسایی واقع شوند.
به طور کلی هدف تحلیل محتوا این است که مشخّص شود گرایش یک متن و…. به کدام سمت است و سپس نتیجه گیری شود که این پیام چه تأثیری میتواند بر مخاطب داشته باشد.
گفتار چهارم : کتب درسی
کتاب درسی ابزاری است که معلم آن را برای برانگیختن دانش آموزان و دادن حداکثر آگاهی و درک و فهم درباره یک مسئله مورد استفاده قرار میدهد و در حقیقت معلم هوشمند آن را به نحوی به کار میگیرد که برای سطوح و انواع مختلف دانش آموزان مناسب باشد.[۴۱]
بند اوّل: ماهیت کتب درسی
با وجود تنوع و گوناگونی منابع و فنّاوری های آموزشی، کتاب های درسی هنوز یکی از عناصر مهمی هستند که در فرایند یادگیری، معلّم و دانش آموز از آن بهره میبرند. حتی بعضی از نویسندگان پا را فراترگذاشته و ادعا کردهاند که تنها دلیل فوق العاده برای توضیح دادن یک علم دریک زمان معین ، مقدمه ای از کتابی است، که در هر رشته عرضه شده است. [۴۲]
ساختار کتاب های درسی باید به گونه ای پایه ریزی شود که زمینه ساز تحقق فرایند یادگیری مطلوب و مؤثر باشد. کتاب درسی باید از ویژگی هایی مانند جامعیت، تناسب با اهداف، تناسب با ویژگی های مخاطب، سودمند بودن برای فراگیران، پیوند اجزاء و عناصر محتوا، ارتباط و هماهنگی با کتاب هایی که قبلا فراگیران خوانده اند یا بعدا خواهند خواند، انتخاب شیوه سازماندهی مناسب، ارائه سؤال های پژوهشی، معرفی منابع بیشتر و… بهره مند باشد.[۴۳]
ویژگی های فنی و ظاهری کتاب میتواند به صورت مستقمیم و یا غیر مستقیم بر تسهیل فرایند یادگیری، انگیزه دانش آموزان و تسهیل درک مفاهیم و تعمیق یادگیری تاثیرگذار باشد. نتیجه مطالعات نشان میدهد که دو عامل اصلی تاثیر گذار بر کیفیت کتاب های درسی در جریان یادگیری، نوع محتوای دروس و مقطع و دوره تحصیلی میباشد. بنابرین، ضرورت توجّه جدی به نقش کتاب های درسی در موقعیت های مختلف یادگیری ضروری است.[۴۴]
به طور کلی کتاب درسی باید دارای ویژگی های که در ذیل آمده است باشد:
۱- کتاب درسی بر مبنای اهداف یادگیری مشخّص تالیف می شود.
۲- در محتوای کتاب درسی باید فعالیت های یادگیری مناسب لحاظ شده باشد.
۳- در محتوای کتاب درسی باید زمینههای ایجاد انگیزه در یادگیرنده تدارک دیده شده باشد.
۴-کتاب درسی باید با توجّه به شرایط و واقعیّات تالیف شده باشد.[۴۵]
۵-کتاب درسی، متنی سازمان یافته است که باید اهداف آموزشی را در قالب نوشتار، تصاویر و تکالیف، ارائه و اهداف آموزش و پرورش را با کلاس درس، پیوند دهد.
۶-کتاب، رسانه ای گروهی است وباید در آن مطالبی ضبط شده باشد که قابل انتقال بوده و بازیابی مطالب آن از نظر زمان و مکان محدود نباشد.[۴۶]
در فصل های آتی به تفصیل به شرح این ویژگی ها خواهیم پرداخت.