کدهای به دستآمده از مرحله قبلی دوباره دستهبندی شدند. در این مرحله کدهای به دستآمده، ازنظر محتوایی و به شکلی مفهومی چندین بار و با دقت مرور شدند و در دستههایی که ازنظر مفهومی مشترک هستند، قرار گرفتند. برخلاف مرحله قبل، که کدها نوعی تعریف[۵۲] بودند، در این مرحله کدها مفاهیم[۵۳] مرتبط با تعاریف هستند. هدف اصلی این مرحله کاهش دادن مجموعه اولیه کدها به چارچوب تبیینی مقولههای سطح بالا است. این کار با مرتبط کردن مقولهها با یکدیگر، به هر نحو ممکن و حتی با شکستن مقولهها در واحدهای کنترلپذیرتر انجام میگیرد. البته ممکن است نتوان همه کدهای مرحله اول را به هم مرتبط نمود. ممکن است بعضی کدها فقط توصیفی باشند و امکان ارتباط دادن آن با سایر کدها وجود نداشته باشد (خامسان، ۱۳۸۸؛ نقل در طالبزاده شوشتری، ۱۳۹۰).
لازم به ذکر است که کدگذاری محوری از همان مصاحبه اول و پس از کدگذاری باز انجام میگیرد و به همین دلیل در طول اجرای پژوهش تغییراتی نیز شامل حال آن میشود. به عنوانمثال در حالی که تا مصاحبه های پایانی به نظر میرسید کد باز «انگیزه و علاقه به مدیریت» جزء کد محوری «ویژگیهای شخصی مدیر» باشد؛ اما با توجه به مصاحبه های بعد و مرور مصاحبه های قبل مشخص گردید که «انگیزه» خود جایگاهی محوری در استانداردهای شغلی مدیران ایفا میکند.
نمونهای از کدگذاری محوری در جدول ۴‑۳ آورده شده است.
جدول ۴‑۳: نمونه کدگذاری محوری
کدگذاری باز
کدگذاری محوری
تأثیر و نفوذ تصمیمات اداره آ.پ. + پیگیری حضوری در اداره آ.پ. + اعتمادبهنفس در مقابل تصمیمات غلط اداره آ.پ. + مطالبهگری از اداره آ.پ. + تعامل با اداره آ.پ. جهت کسب استقلال + تعامل با اداره آ.پ. جهت پشتیبانی از برنامه ها + سعهصدر در برابر روابط خشک و مقررات اداره + مقابله با بخشنامههای غلط + آگاه کردن مدیران بالادستی از خطاهایشان
ارتباط با اداره آ.پ.
داشتن برنامه سالانه + تفویض اختیار در برنامهریزی + زمان برنامهریزی سالانه + برنامهریزی مدتدار + برنامهریزی سالانه در راستای برنامه مدتدار+ توانایی برنامهریزی + داشتن تقویم اجرایی+ شناخت وضعیت موجود + شناخت وضعیت سایر مدارس + اطلاع و توجیه خانواده جهت برنامه سالانه + عملی بودن برنامه سالانه + رعایت چارچوب بخشنامهها + اولویتبندی متناسب با اهداف مدرسه + اطلاع و توجیه دانشآموزان درباره برنامه سالانه + شفافیت برنامه ها + جایگاه متزلزل مدیران + هماهنگی با اسناد بالادستی آ.پ. + اولویت داشتن مسائل دانشآموزان
برنامهریزی
جذب مشارکتهای مردمی + جذب منابع از فوقبرنامه + استفاده از دبیران توانمند + استفاده از تمام ظرفیتهای مدرسه + توسعه امکانات متناسب با نیاز و ظرفیت + تعامل در جهت جذب منابع + تعامل با محیط بیرونی جهت جذب بودجه + تعامل با خیرین
جذب بودجه
توانایی ICDL + تسلط بر آییننامهها + گذراندن دوره های ضمن خدمت + تحصیل در تربیتمعلم + مدرک مدیریت + اطلاع از مسائل روز اجتماع + اطلاع از حسابداری + اطلاع از روش تحقیق + اطلاع از اصول اخلاق کاری + اطلاع از دروس دبیرستان + توجه به عوامل تربیتی خارج از مدرسه + اطلاع از علوم روانشناسی + اطلاع از مشاوره + اطلاع از روش تدریس + اطلاع از برنامهریزی درسی + شناخت مشکلات + مخاطب شناسی + بهروز بودن اطلاعات سیاسی و اجتماعی + انسانشناسی + شناخت منابع مالی و مدیریت مالی + جامعهشناسی
علم و آگاهی
با بررسی ششصد و هفتادوهفت کد به دستآمده از مرحله قبل، ۲۷ کد و مفهوم محوری استخراج شد که مشروح آن را مشاهده خواهید کرد.
ارتباط مؤثر با اداره آموزشوپرورش
بخشنامهها و آییننامههای ابلاغی و تصمیماتی که توسط مدیران بالادستی در اداره آموزشوپرورش برای مدیران مدارس متوسطه گرفته میشود، ایشان را ناگزیر میکند که با اداره آموزشوپرورش ارتباط مؤثری برقرار کنند.
تأثیرگذاری بر تصمیمات اداره ناحیه آ.پ.، تعامل مستمر جهت پشتیبانی اداره از برنامه های مدرسه و رسیدن به استقلال کاری از طریق آن، و درعینحال مطالبهگری از مدیران بالادستی و مقابله با تصمیمات غلطی که احیاناً به صورت بخشنامه صادر میشود، مؤلفههایی است که میتواند نشانگر یک ارتباط مؤثر با اداره آموزشوپرورش در جهت رسیدن به استانداردهای شغلی مدیریت مدارس متوسطه باشد. به عبارت دیگر ارتباط مدیر مدرسه با اداره آموزشوپرورش و مدیران بالادستی باید فعالانه باشد نه منفعلانه.
به عنوانمثال در این رابطه مصاحبهشونده شماره ۴ اذعان میدارد: «مدیر مدرسه تعاملش با مسئولین اداره باید در سطح خیلی بالایی باشد، این خودش باعث میشود که استقلال داشته باشد، و کارها را به نحوی خودش مدیریت بکند و بتواند با کمک اداره انجام دهد.»
ارتباط مؤثر با والدین
ازنظر تمامی مصاحبهشوندگان ارتباط والدین با مدرسه از جهات مختلف موردنیاز مدیریت و رشد دانشآموز است؛ جایگاه تربیتی خانواده بر روی دانشآموز و ظرفیتهای بالای نهفته در درون خانواده ها این ارتباط را اجتنابناپذیر میکند، اما با توجه به نگرش غلط والدینها این ارتباط جزو دشوارترین کارهای یک مدیر میتواند باشد. مصاحبهشونده شماره ۴ در این رابطه میگوید: «اولیاء حتی چندین سال بود که جرئت نمیکردند بیایند مدرسه. [با این دیدگاه] که مدرسه دعوت کرده که پول بگیرد. یادم هست در دعوتنامهای که من دعوت کرده بودم… میگفتم بنویسید که هدف ما مادیات نیست، پول نیست تا اولیا بیایند.»
بدینجهت برای ایجاد اعتماد والدین، مدیر باید اقدامات بسیاری را انجام دهد که از آن جمله میتوان به شناخت کامل مدرسه از خانواده ها و برنامهریزی جهت رفع نیازهای ایشان، برخورد با والدین متناسب با اقتضائات هرکدام، مشارکت والدین متناسب با علایق ایشان، شفافیت در برنامه ها و اطلاعرسانی برنامه های مدرسه به ایشان نام برد.
به عنوانمثال مصاحبهشونده شماره ۳ درباره نحوه تعامل با والدین میگوید: «جلوی خانواده ها آدم (مدیر) باید بیشتر کوتاه بیاید. من خودم مقابل افرادی که آگاهی کمتری نسبت به مسائل آموزشوپرورش دارند، که مخصوصاً پدر و مادرند، یک مقدار با صبر و حوصله و تعامل بیشتری برخورد میکنم.»
ارتباط مؤثر با دانشآموز
دانشآموزان به عنوان مشتریان مدارس و کسانی که تمامی برنامه های آموزشوپرورش متوجه آنان است، باید در فکر و عمل مدیر جایگاه محوری را ایفا کنند. ارتباط مدیر با دانشآموزی که بیشتر بر اساس احساساتش تصمیم میگیرد و عمل میکند، ظرافت بسیار زیادی را میطلبد، بهطوریکه بنا به نظر مصاحبهشونده شماره ۵ «اگر در کار مدیر و معاون مدرسه بحث عدالت و انصاف نباشد ممکن است دانشآموز ترک تحصیل کند، اگر قضیه عدالت نباشد ممکن است سرنوشت او عوض بشود آینده او عوض شود و این اتفاق خواهد افتاد.»