شورس[۱۳] (۱۹۹۰) ارتباط بین سطح اطلاعات کوتاه مدت (موقت) و بازده سهام در محدوده اعلام سود سالانه شرکت را بررسی کرد. او سطح اطلاعات کوتاه مدت را نه به عنوان فراوانی گزارشگری، بلکه به عنوان «اطلاعاتی که عقاید سرمایه گذاران را درباره ویژگی هایی که باعث می شود اوراق بهادار ارزشمند باشد، که عمومأ قبل از اعلام سود سالانه در دسترس است» تعریف میکند. او ثابت میکند که گزارشات کوتاه مدت بر محتوای اطلاعاتی سود سالانه تقدم دارد.
علاوه بر این مک نیکولز و منگولد[۱۴] (۱۹۸۳) تاثیر گزارشگری کوتاه مدت روی تغییر پذیری بازده حول تاریخ های اعلام سالانه را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که گزارشگری کوتاه مدت بر اطلاعات گزارش های سالانه تقدم دارد. باتاسان (۱۹۹۷) نشان داده است که فراوانی گزارشگری بالاتر منجر به هزینه سرمایه پایین تر می شود.
گیگلر و همر (۱۹۹۸) به این نتیجه رسیدند که دفعات گزارشگری الزامی کمتر، نسبت به دفعات گزارشگری الزامی بیشتر، بهتر است. کارایی اطلاعاتی قیمت های سهام با افزایش فراوانی گزارشگری مورد نیاز کاهش مییابد زیرا افشاهای اجباری میتوانند حذف افشای اختیاری مدیران را بهینه کنند.
یی (۲۰۰۴) حتی از این هم فراتر می رود و ادعا میکند که فراوانی گزارشگری افزایش یافته، شرکت ها را مجبور میکند که اطلاعات بیشتری نه تنها برای سرمایه گذاران، بلکه همچنین برای رقبا فراهم کنند که موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت های رقیب می شود و خود رقابت را تحت تاثیر قرار میدهد.
سلطانی[۱۵] (۲۰۰۲)، با بررسی بیش از ۵۰۰۰ گزارش مالی شرکت های فرانسوی، به بررسی موضوع بهنگام بودن گزارش های مالی شرگت ها و گزارش حسابرسی آن ها پرداخت. وی به این نتیجه رسید که شرکت های فعال در بازه زمانی ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۵ سعی در توسعه بهنگام بودن گزارش های خود داشته اند. افزون بر این، شرکت هایی که گزارش تعدیل شده حسابرسی داشته اند، با تأخیر بیشتری گزارش های مالی خود را منتشر کردهاند.
اعتمادی و یار محمدی (۱۳۸۲)، به بررسی عوامل مؤثر بر گزارشگری میان دروه ای بموقع در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. آن ها با مطالعه ۴۰ شرکت به این نتیجه رسیدند که اندازه شرکت، سودآوی شرکت، پیچیدگی عملکرد شرکت، ترکیب سهامداران و وجود سیستم بهای تمام شده بر بهنگام بودن اطلاعات میان دوره ای بی تاثیر بوده و تنها میزان معاملات سهام در دوره میان دوره ای رابطه مستقیم آماری با سرعت گزارشگری میان دوره ای داشته است.
دوگان و همکاران (۲۰۰۷)، به بررسی رابطه سودآوری، اندازه شرکت و ریسک مالی با بموقع بودن زمان گزارشگری برای شرکت های فعال در بورس بینالمللی پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که شرکت های سودآور در مقابل شرکت های زیانده، علاقه بیشتری به ارائه سریعتر گزارش های مالی داشته اند. افزون بر این، اندازه شرکت، ریسک مالی و سابقه گزارشگری بموقع از دیگر عوامل مؤثر بر گزارشگری بموقع بودند.
گلاستن و میلگرم[۱۶] (۱۹۸۵) نشان دادند که شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش، حاصل افزایش تعداد سرمایه گذاران آگاه، نسبت به سرمایه گذاران ناآگاه است.
لخال[۱۷] (۲۰۰۸) به بررسی اثر اعلان سودهای فصلی بر واکنش قیمت سهام، حجم مبادلات و اثر نسبی شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش پرداخت که شاخصی برای عدم تقارن اطلاعاتی و نقدینگی بازار است، نتایج نشان داد که پس از اعلان سودهای فصلی، عدم تقارن اطلاعاتی کاهش مییابد.
دیاموند و ورچیا (۱۹۹۱) به بررسی رابطه بین افشا، نقدشوندگی و هزینه سرمایه شرکت های آمریکایی پرداختند. نتایج نشان میدهد که افشای اطلاعات عمومی برای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، میتواند از طریق جذب تقاضای فزاینده سرمایه گذاران بزرگ برای افزایش نقدشوندگی سهام، هزینه سرمایه شرکت را کاهش دهد.
باتاسان (۱۹۹۷) به بررسی رابطه بین میزان افشا و هزینه سرمایه شرکت های آمریکایی پرداخت. نتایج حاکی از آن است که برای شرکت هایی که پیگیری تحلیلگران در آن ها پایین است، افزایش افشا باعث کاهش هزینه سرمایه می شود، اما برای شرکت هایی که پیگیری تحلیلگران در آن ها بالا است، شواهدی مبنی بر وجود رابطه بین میزان افشا و هزینه سرمایه یافت نشد.
۶-۱ سؤالات و فرضیات تحقیق
با توجه به نتایج پژوهشهای انجام شده در این حوزه که پیش از این از نظر گذشت، این تحقیق در نظر دارد تا به این سوال پاسخ دهد که آیا بین فراوانی گزارشگری مالی در طی سال با عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه رابطه معناداری وجود دارد؟ لذا به منظور پاسخ گویی به سوال تحقیق به آزمون فرضیه های تحقیق به شرح زیر اقدام می کند.
۱ . فراوانی گزارشگری مالی موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می شود.
۲ . فراوانی گزارشگری مالی موجب کاهش هزینه حقوق صاحبان سهام می شود.
۷-۱ نوع تحقیق
تحقیق پیش رو در زمره تحقیقات استقرائی است که در قالب تحقیقات کمی، به صورت شهودی و تجربی انجام می پذیرد. در این تحقیق، با مطالعه مبانی نظری و تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی متغیر های مورد نظر تعریف خواهند شد و با جمع آوری داده های واقعی مربوط به متغیر های مورد نظر از طریق بانک های اطلاعاتی موجود از جمله نرم افزار ره آورد نوین، سایت www.irbourse.com، سایت www.codal.ir و سایت www.Fipiran.com پس از اعتبار سنجی به آزمون فرضیه می پردازیم. توضیحات تفصیلی روش تحقیق و روش آماری به کار گرفته شده در فصل سوم به تفصیل ارائه خواهد شد.
۸-۱ قلمرو تحقیق
۱-۸-۱ قلمرو مکانی تحقیق
قلمرو مکانی تحقیق شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که دارای شرایط زیر باشند:
۱٫ از ابتدای سال ۱۳۸۲جزو شرکت های پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران باشند.
۲ . به لحاظ افزایش قابلیت مقایسه، سال مالی آن ها منتهی به پایان اسفند ماه باشد. علت ایجاد این محدودیت این است که در محاسبه متغیرها، به خصوص بازده، تا حد امکان دوره های زمانی مشابه باشند و شرایط و عوامل فصلی در انتخاب عوامل و متغیرها اثرگذار نباشد.
۳ . شرکت هایی که سود آوری داشته باشند.
۴ . جزء صنایع بانکی، بیمه و بازنشستگی، واسطهگری مالی، سرمایه گذاری و شرکت های هلدینگ و لیزینگ نباشند (به دلیل ماهیت خاص فعالیت آن ها و تفاوت در ترازنامه شان).
۲-۸-۱ قلمرو زمانی تحقیق
دوره زمانی انجام این تحقیق، از ابتدای سال ۱۳۸۵ تا انتهای سال ۱۳۹۰ هجری شمسی میباشد.
۳-۸-۱ قلمرو موضوعی تحقیق
از میان عوامل مؤثر بر عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه، در این تحقیق تاثیر دفعات گزارشگری مالی بر عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه بررسی می شود.
۹-۱ نتایج مورد انتظار و استفاده کنندگان از نتایج تحقیق
انتظار می رود که فراوانی گزارشگری مالی باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، همچنین کاهش هزینه سرمایه سهام شود. در این صورت، اطلاعات مربوط و شفاف تری در اختیار سهامداران، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگانی که به صورت های مالی تکیه میکنند و از نتایج آن در تصمیم گیری های خود استفاده میکنند، قرار میگیرد.