جالبتوجه است که با مروری بر اسناد تاریخی میتوان به استانداردهایی برای تعلیم و تربیت در نظریات دانشمندان اسلامی قرنهای ۳ و ۴ دستیافت. در اینبین ابن سحنون و اخوانالصفا پیشرو در تعیین ملاک و شاخصهایی برای دانشآموزان، معلمان و حتی سیستم آموزشی بودهاند؛ به عنوانمثال شایستگیهای معلمان ازنظر اخوانالصفا، به شرح زیر است:
-
- عالم و عارف به حقایق اشیا و امور
-
- یقین بهروز جزا
-
- عالم به احکام دین
-
- آگاه به امور آخرت
-
- دانا به احوال معاد
-
- هوشمند و دارای بهره هوشی بالا
-
- خوشخلقی و خوش ذهنی
-
- عدم تعصب به مذهبی خاص
-
- رفاقت با دانشآموزان
- عدم آموزش به ناشایستگان (بهشتی و دیگران، ۱۳۸۸)
استانداردسازی
اصول استانداردسازی
مهرداد یگانه (۱۳۷۹) برای استانداردسازی ۵ اصل را معرفی میکند:
اصل اول: استاندارد کردن عمل سادهسازی است که مستلزم کاهش تعداد بسیاری از موضوعات است.
اصل دوم: استاندارد کردن فعالیتی است اجتماعی و اقتصادی که بر اساس توافق عمومی حاصل میشود.
اصل سوم: نشر یک استاندارد بهخودیخود ارزشی ندارد مگر اینکه به اجرا درآید.
اصل چهارم: استاندارد کردن از طریق تهیه یک استاندارد، انتخاب و سپس تثبیت آنچه انتخابشده است انجام میگیرد.
اصل پنجم: استانداردها باید در فواصل زمانی معین موردبازنگری و در صورت لزوم مورد تجدیدنظر قرار گیرند. معمولاً اکثر کشورها یک دوره پنجساله را برای بازنگری و تجدیدنظر در نظر میگیرند.
همچنین کمیته اجرایی فعالیتهای فنی در آمریکا در خصوص اصول استانداردسازی بایدها و نبایدهایی را مشخص کردهاست (جابری مقدم، و خنیفر، ۱۳۸۶):
استانداردها باید:
-
- با زبان ساده و قابلفهم برای عموم بیان شوند.
-
- تنها شامل اطلاعات بخصوصی باشند.
-
- بر روی عملکرد نهایی محصول تمرکز داشته باشند.
- شامل یک سیستم بازخورد در مورداستفاده از معایب برای بهبودهای بعدی باشند.
استانداردها نباید:
-
- مانع از نوآوری شوند.
-
- مردم را در نظر نگیرند.
-
- زمان چرخه تولید را افزایش دهند.
-
- چگونگی ساخت چیزی یا انجام خدمتی را به شما بگویند.
- شامل اطلاعاتی باشند که بدون استفاده از داده به دستآمدهاند.
قورچیان و محمودی (۱۳۸۳) اذعان دارند که برای استانداردسازی عوامل انسانی در سازمانهای آموزشی باید به شرایط زیر توجه کرد:
-
- استانداردها توسعهای و منعطف هستند. برای این منظور باید طیفی از عملکردهای قابلقبول ایجاد شود.
-
- استانداردها نیازمند طیف گستردهای از ابزارهای ارزیابی و سیستم ارزیابی جامع و مستمرند.
-
- استانداردها دسترسی متعادل به محتوای پرمعنی را فراهم میسازند،
-
- استانداردها به ایجاد مجموعهای متناسب برای اجرای استانداردها منجر میشود،
- استانداردها در حکم کاتالیزور برای سایر اصلاحات عمل میکنند.
انواع استاندارد
در مقالات و نظرات محققین دستهبندیهای مختلفی از انواع استاندارد آمده است:
با توجه به توسعه نهضت استانداردسازی در آموزشوپرورش کشورهای گوناگون انواع استانداردها در سازمانهای آموزشی استفاده میشود که مهمترین آن ها عبارتاند از:
الف) استانداردهای محتوا: استانداردهای محتوایی عبارتهایی برای مشخص کردن محتوای دانشی هستند که فراگیران باید یاد بگیرند.
ب) استانداردهای عملکرد: عبارتهایی که سطح عملکرد مورد انتظار از فرد را بر اساس اهـداف، وظـایف، مسئولیتها و شایستگیهای عملکردی تعیین میکند. (قورچیان، و محمودی، ۱۳۸۳)
همچنین استانداردها بر اساس دودسته اصلی عینی و ذهنی به شرح ذیل است:
- استانداردهای عینی: مبتنی بر نتایج قابلسنجش هستند:
۱-۱- استانداردهای مهندسیشده: نتایجی را بیان میکنند که باید به آن رسید تا به اهداف کلی دستیافت.
۱-۲- استانداردهای تاریخی: مبتنی بر نتایج پیشین هستند تا با مقایسه نتایج فعلی با آن امر برنامهریزی تسهیل شود.
۱-۳- استانداردهای مقایسهای: مبتنی بر نتایج به دستآمده به وسیله دیگران در کسبوکار مشابه است.
- استانداردهای ذهنی: استاندارهایی که مبتنی بر ترجیح شخصی است و هیچ نتیجه خاص قابلاندازهگیری ندارند. این استانداردها ممکن است دربرگیرنده ترجیح شخص، پیشداوری، سوگیری و انتقادهای غیرملموس باشند.
جابری مقدم و خنیفر (۱۳۸۶) انواع استاندارد را ازنظر سطوح اجرا به ۵ دسته زیر تقسیم کردهاند:
-
- استانداردهای کارخانهای
-
- استانداردهای شرکتی
-
- استانداردهای ملی
-
- استانداردهای منطقهای
- استانداردهای بینالمللی
روشهای استانداردسازی
بررسیهای مربوط به ارزشیابی عملکرد منابع انسانی نشان میدهد که برای رسیدن به استانداردهای عملکرد، که عوامل متنوع درونسازمانی و برونسازمانی در شکلگیری آن نقش اساسی دارند، به چهار روش میتوان عمل کرد:
۱٫ تحقیقات کتابخانهای و الگوبرداری از نمونه های موفق،
۲٫ مشاهده عملکرد افراد موفق و اثربخشی فعالیتی که نیاز به استاندارد شدن دارد،
۳٫ از طریق روش معیارهای سنجش به معنی الهام گرفتن از موقعیتهای بسیار شبیه در محیطی مـتفاوت.
۴٫ از طـریق نظرسنجی ۳۶۰ درجهای (بازخورد ۳۶۰ درجهای نظرسنجی همهجانبه با شرکت نمونه هایی از کل طیفهای مخاطب) در زمینه شایستگیهای فردی و سپس استخراج استانداردها از طـریق تـحلیل نـتایج.
مبانی نظری مدل استانداردسازی
بر اساس بررسیهای کتابخانهای در حکم پشتوانه نظری، باهدف ارتقای روایی محتوا و غنای علمی و پژوهشی مجموعهای از نظریه ها استخراج گردید (قورچیان، و محمودی، ۱۳۸۶):
۱٫ نظریه مهارتهای مدیریتی