۱-۶-۲ خوشایندی
تعریف نظری: خوشایندی-ناخوشایندی کیفیت تجربه هیجانی را مورد سنجش قرار میدهد (گوایزا کیسدو،۲۰۰۹). تأثیراتی که خوشایندی بر فرد میگذارد متفاوت از هیجان ناخوشایندی است.
تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از میزان خوشایندی نمره ای است که آزمودنی در پاسخ تصاویر آدمک پرسشنامه SAM به دست میآورد.
۱-۶-۳ غلبه
تعریف نظری:. بعد غلبه در هیجان به احساس کنترل یا عدم کنترل افراد در یک وضعیت تعریف میشود (گوایزا کیسدو،۲۰۰۹).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از میزان غلبه، نمرهای است که آزمودنی در پاسخ تصاویر آدمک پرسشنامه SAM بهدست میآورد.
۱-۶-۴ کلمات
تعریف نظری: جمع کلمه، گفتارها و سخنان. در فرهنگ معین کلمه با لفظ به لحاظ معنیدار بودن متمایز میگردد.
تعریف عملیاتی: منظور از کلمات در این پژوهش اجزای عناوین مشترک است که در اخبار مشترک تارنماهای فارسی زبان در بازه زمانی اسفند ماه ۹۱ در ۴ خبر مشترک از ۶ خبرگزاری به کار برده شده بودند.
۱-۶-۵ عنوان خبری
تعریف نظری: مهمترین مطلب خبری که به طور خلاصه بیان میگردد.
تعریف عملیاتی: منظور از عنوان خبری در این پژوهش عناوین اخبار مشترکی است که شش تارنمای داخلی و خارجی در بازه زمانی اسفند ماه ۹۱ در مورد ۴ عنوان مشترک منتشر نمودهاند.
۱-۶-۶ تارنما
تعریف نظری: در لغتنامه عمید، وب سایت معنا شده است.
تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از تارنماها، تارنمای ۶ خبرگزاری فارسی زبان است که ۳ خبرگزاری فارسی زبان خارجی بی بی سی، وی ا ای، رادیوفردا و ۳ خبرگزاری داخلی فارس، مشرق و رجا است.
فصل دوم
پیشینه پژوهش
۲-۱ مقدمه
در این فصل ابتدا مفاهیم مربوط به هیجان و ابعاد آن (خوشایندی، برانگیختگی، غلبه)، ابعاد هیجان در کلمات بهکار برده شده در اخبار تارنماهای فارسی زبان به تفصیل ارائه خواهد شد و سپس پژوهشهای انجام شده در این زمینه مورد بررسی قرار خواهند گرفت. با ارائه این مطالب و مروری بر پژوهشهای انجام شده پژوهشگر قصد دارد تا خواننده را برای درک روشن و درست موضوع تحقیق خود و نیز فهم بهتر روش تحقیق و تحلیلهای صورت گرفته آماده سازد.
۲-۲ هیجان
واژه انگلیسی Emotion (به معنی هیجان) از واژه فرانسوی گرفته شده است که خود دارای ریشه لاتین است. E که بجای Ex به کار رفته به معنای خارج و بیرون است و omever به معنای حرکت، تحریک، حالت تنش و تهییج است و در کل این معنا را القا میکند که بدن به ندرت از ثبات برخوردار است (پرایس[۱۰]، پترسون[۱۱]، هرمون-جونز[۱۲]، ۲۰۱۲).
هیجانها نقش مهمی در زندگی انسانها دارند. در فعالیتهای مختلفی که انسان درگیر آن میگردد به نوعی هیجانها نقش بازی میکنند. تعاریف مختلفی برای هیجان ارائه شده است. هیجان، حالت پیچیده روان شناختی است که دارای سه مؤلفهی مجزا از هم است. این مؤلفهها شامل تجربه ذهنی، پاسخ هیجانی و رفتار مشهود و آشکار حاصل از این تجربه است. بر اساس این مؤلفهها، هیجان را به انواع مختلف تقسیم بندی کردهاند که این طبقه بندی در مجموع شامل هیجانهای اصلی و هیجانهای مرکب است (پور افکاری، ۱۳۷۳).
اگر بخواهیم نگاهی به اولین پژوهشها در حوزه موضوع هیجان بیندازیم متوجه میشویم که جیمز در سال ۱۸۸۴ به عنوان اولین پژوهشگر برای هیجان یک الگوی فیزیولوژیک ارائه کرد. نظریه جیمز بعد از مدتی به علت تشابهی که با نظریه فیزیولوژیست دانمارکی بنام لانگه داشت نظریه جیمز-لانگه نامیده شد. در این نظریه بر نقش دستگاه اعصاب خودمختار، احشا و تغییرات چهره ای تأکید شده است (خداپناهی،۱۳۹۳).
در مورد هیجان همانند سایر زمینه ها و موضوعات روان شناختی فقط یک یا چند نظریه مشخص وجود ندارد بلکه نظریات مختلف و حتی گاهی به ظاهر مخالف و یا مکمل هم ارائه شده است مثلاً” کنن-بارد و پاپز نظریات مخالفی نسبت به نظریه جیمز-لانگه مطرح کردند و بر نقش اعصاب مرکزی از جمله تالاموس و هیپوتالاموس در هیجانات تأکید کردند. نظریه مهم دیگری که ارائه شد نظریه شاختر-سینگر بود که بیان میدارد هیجانی که فرد احساس میکند نتیجه تعبیر و تفسیر او از حالتهای برانگیختگی است (خداپناهی،۱۳۹۳).
آنچه با مرور بر نظریات هیجان روش میگردد این است که هر پژوهشگری بسته به دیدگاه و جهت گیری خود در مورد هیجان نظریه پردازی نموده است. دیدگاه زیستی و دیدگاه شناختی به هیجان و دیدگاه مهم و بزرگ نظریهپردازان در مورد هیجان است (ریو[۱۳] ،۲۰۰۵ ، ترجمه سید محمدی،۱۳۹۳).
۲-۳ ابعاد هیجان
هیجان، دارای ابعاد متعددی است که در این پژوهش برانگیختگی، خوشایندی و غلبه مورد مطالعه قرار می گیرند.
۲-۳-۱ برانگیختگی
جیمز (۱۸۹۰) ارتباط احساسهای ذهنی و حالتهای فیزیولوژیک برانگیختگی را تأیید میکند. به نظر او این تغییرات و واکنشها به عنوان تجربه های هیجانی در قشر مغز احساس میشود. دریافت محرکهای هیجانی به تغییرات عروق نهان و واکنشهای ماهیچه ای پوشیده منجر میگردد. به نظر او تجربه هیجان به تنهایی همان درک آگاهانه پاسخ فیزیولوژیک است (جیمز[۱۴]،۱۸۸۴، به نقل از کاویانی، پورناصح و گلفام، ۱۳۹۴).
به اعتقاد لنگ و همکاران (۱۹۹۰) ابعاد برانگیختگی و جذاب بودن هیجان از جنبه خوشایندی-ناخوشایندی هیجانها قابل تفکیک است و هیجانهای خوشایند و ناخوشایند هر دو میتوانند در دو سوی پیوستار و محورهای برانگیختگی و جاذب بودن دیده شوند (کاویانی، پورناصح و گلفام، ۱۳۸۴).
انگیختگی-عدم انگیختگی به مسئله فعالیت فیزیکی و تغییرات روانی-فیزیولوژیک اشاره میکند (گوایزا کیسدو،۲۰۰۹).
تجربه هر هیجانی همراه با ظهور تغییراتی در وضعیت فیزیولوژیکی و روانی بدن است. گلمن[۱۵] (۱۹۹۵) بیان می کند در احساس شادی، بخشی از مغز که بازدارنده احساسات منفی است فعال میگردد، انرژی بدن زیاد شده و فعالیت مراکزی در مغز که تفکرات نگران کننده را میسازند متوقف میشوند. در غمگینی و ناراحتی، از جمله در حالت افسردگی که یکی از شدیدترین حالتهای این هیجانات است، انرژی و شور و شوق و امید برای زندگی کاهش مییابد و هر چه این احساس عمیقتر میشود سوخت و ساز بدن کندتر میشود. (بهرامی و محمودی؛ به نقل از پیرحسین لو،۱۳۹۳).